اخلاق خوبان، ص: 54
و به واقع، هر سبزه، خود گواهی مسلَّم و نشانه ای روشن بر وجود و هستی خاك است، همچنانكه انسان، و هرچه هست، حكايت همان سبزه را دارد كه از حضور و نظارت و وجود خداوند حكايت می نمايد.
كه جهان نيست جز تجلی دوست «1» و همچنانكه بدون خاك سبزه ای نيست، به دور از خدا نيز هيچ چيز نخواهد بود.
بی ما نتواند ای پسر بود |
يك ذره ز ماه تا به ماهی «2» |
|
باری، همه چيز مظهر و نشانه و آيتِ حق است.
ماييم چو مظهر الهی «3» و در حقيقت می توان گفت كه انسان آيينه است.
تو را آيينه حق می توان گفت «4» آيينه ای كه به شفافيت و روشنی تمام خدا را نمايان و آشكار می سازد.
ما آينه خدا نماييم «5» بنابراين، در هر چه ترديد روا باشد و راه يابد، در حريم حضرت حق نارواست، و رواجی ندارد.
«6»
گويی كه به غير ما كسی هست
______________________________ (1) بيدل دهلوی.
(2) فضل اللَّه نعيمی.
(3) فضل اللَّه نعيمی.
(4) شاه داعی شيرازی.
(5) خواجه شمال بخاری.
(6) ابراهيم/ 10.