اخلاق خوبان، ص: 282
اين هوسبازان آلوده، انسان را مساوی با بدن، و بدن نيز برابر با گوشت، پوست، استخوان، رگ، پی و مجموعه ای از غرائز كه محوريت آن با شهوت است می دانند، و كار و وظيفه انسان را جز در اين نمی بينند كه در خدمت بی چون و چرای شهوت و غرائز ديگر باشد.
آيا جز اين است كه اين آلودگان انسان را در حد بهايم و حيوانات معنی می كنند.
آيا اگر تعريف انسان اين است تعريف گاو و اسب و استر چيست؟ مگر نه آنكه آنها نيز جز بدن نيستند؟ و يا مگر نه آنكه بدن آنها نيز جز گوشت، پوست، استخوان و مجموعه ای از غرائز چيزی ديگر نيست؟
و جای بسی شگفت است كه اين تعريف در دنيای اروپا و آمريكا بسياری از مردم آسيا و آفريقا حرف اول را می زند.
و اين حرفی است كه يك يهودی اتريشی به نام فرويد ديكته كرد، و بيش از شصت سال است كه توسط صهيونيست كوشش و تلاش می شود كه آن را به صورت فرهنگی حاكم و برتر غالب كند، و غالب نيز كرده است، و تنها كافی است كه چشم را كمی باز كنيم، و به تركيب و ظاهر زندگی مردان و زنان چشم بدوزيم. و نيز فجايعی كه روز به روز بُروز می كند، و مسائل جنسی را پردامنه و گسترده می سازد.
اگر امروز نظام خانواده را ناديده می گيرند، و دختران و پسران و زنان و مردان را در كنار هم می نشانند محصول و متاثر از همان فرهنگ حاكم است.
من طی سفرهايی كه به انگلستان داشته ام جز شگفتی و حيرت نديده ام. زيرا كه مثل آفتاب پيداست كه انسانيت را از انسان گرفته، و او را در شهوت و غرائز حيوانی خلاص كرده اند.
امروز زنان در آن سرزمين بدون عقد با شوهر خود زندگی می كنند، زيرا عقيده فرويد بر اين است كه زن بر اثر عقد با شوهر خود گره خورده و محدود