اخلاق خوبان، ص: 70
من در همه قول ها فصيحم |
در وصف شمايل تو اخرس «1» |
|
ولی با اينهمه اگرچه حُسن فراوان او، زبان را از تحسين بسته است، ولی بايد گفت.
سعدی آن نيست كه در خورد تو گويد سخنی |
آنچه در وسع خودم در دهن آمد گفتم |
|
و از نعمت هايی كه پيوسته بايد گفت و خدا را بر آن شاكر و سپاسگزار بود، نعمت دوستی و عشقِ او با بندگان خويش است.
شرح عشق ار من بگويم بر دوام |
صد قيامت بگذرد و آن ناتمام «2» |
|
زانكه تاريخ قيامت را حدَست |
حد كجا آنجا كه وصف ايزدست «3» |
|
و بر اساس همين «عشق» آفرينش كرد و همه چيز را آفريد.
دور گردون ها ز موج عشق دان |
گر نبودی عشق بِفسُردی جهان «4» |
|
و البته، همه را، به صراحت آيات مجيد، به عشق انسان آفريد.
«5»
هر چند جميع آنچه آفريده است، نسبت به آنچه در جهان ديگر، برای انسان آفرينش می كند بسين ناچيز است.
______________________________ (1) سعدی.
(2) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 2189.
(3) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 2190.
(4) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 3854.
(5) بقره/ 29.