وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِأَهْلِ الثُّغُورِ
از دعاهاى امام عليهالسلام است براى مرزداران
(كسانى كه مرزهاى اسلام را از دشمن حفظ و نگهدارى مىنمايند، و اينكه آن بزرگوار آنان را دعا كرده و توانائى و پيش رويشان را بر دشمنان از خداى تعالى خواسته در صورتى كه بيشتر آنها از مخالفين بوده و شيعه و پيرو ائمه عليهمالسلام نبودهاند براى آنست كه دعاء دربارهى مخالفين براى حفظ و نگهدارى بيضه «جماعت و گروه» اسلام روا است، و امام عليهالسلام در اينجا اين نكته را رعايت نموده و براى ايشان تقويت و توانائى و هدايت و رستگارى درخواست نموده است):
﴿1﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ حَصِّنْ ثُغُورَ الْمُسْلِمِينَ بِعِزَّتِكَ ، وَ أَيِّدْ حُمَاتَهَا بِقُوَّتِكَ ، وَ أَسْبِغْ عَطَايَاهُمْ مِنْ جِدَتِكَ .
(1) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و مرزهاى مسلمانان را به غلبه و تسلط خود استوار ساز، و نگهدارندگان آن مرزها را به نيروى خويش توانائى ده، و بخششهاى ايشان را از توانگريت فراوان گردان
﴿2﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ كَثِّرْ عِدَّتَهُمْ ، وَ اشْحَذْ أَسْلِحَتَهُمْ ، وَ احْرُسْ حَوْزَتَهُمْ ، وَ امْنَعْ حَوْمَتَهُمْ ، وَ أَلِّفْ جَمْعَهُمْ ، وَ دَبِّرْ أَمْرَهُمْ ، وَ وَاتِرْ بَيْنَ مِيَرِهِمْ ، وَ تَوَحَّدْ بِكِفَايَةِ مُؤَنِهِمْ ، وَ اعْضُدْهُمْ بِالنَّصْرِ ، وَ أَعِنْهُمْ بِالصَّبْرِ ، وَ الْطُفْ لَهُمْ فِي الْمَكْرِ .
(2) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و عده و شمارش (جماعت و گروه) ايشان را بسيار فرما، و سلاحها (ابزار جنگ مانند شمشير و نيزه و تير) آنان را تيز و برانما، و حدود و اطراف ايشان را نگهدارى كن، و دور و برشان را محكم گردان، و گروهشان را پيوند و آشنائى ده، و كارشان را شايسته فرما، و آذوقههاشان را پى در پى برسان، و سختيهاشان را به تنهائى كارگزارى كن، و ايشان را به يارى كردن و كمك و به شكيبائى همراهى و در مكر و فريب (ايشان به دشمنانشان) دقت نظر عطاء فرما (كه دشمن مكر و فريبشان را درنيابد، يا آنها را از مكر و فريب دشمنانشان ايمن بدار كه زيانى به آنان نرسد)
﴿3﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ عَرِّفْهُمْ مَا يَجْهَلُونَ ، وَ عَلِّمْهُمْ مَا لَا يَعْلَمُونَ ، وَ بَصِّرْهُمْ مَا لَا يُبْصِرُونَ .
(3) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و آنچه (از رموز و اسرار جنگ) به آن نادانند به ايشان بشناسان، و آنچه (چگونگى رفتار دشمنان را كه) نمىدانند به آنها بياموز، و به آنچه (مكر و فريب دشمنان كه) نمىبينند بيناشان فرما
﴿4﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَنْسِهِمْ عِنْدَ لِقَائِهِمُ الْعَدُوَّ ذِكْرَ دُنْيَاهُمُ الْخَدَّاعَةِ الْغَرُورِ ، وَ امْحُ عَنْ قُلُوبِهِمْ خَطَرَاتِ الْمَالِ الْفَتُونِ ، وَ اجْعَلِ الْجَنَّةَ نَصْبَ أَعْيُنِهِمْ ، وَ لَوِّحْ مِنْهَا لِأَبْصَارِهِمْ مَا أَعْدَدْتَ فِيهَا مِنْ مَسَاكِنِ الْخُلْدِ وَ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ وَ الْحُورِ الْحِسَانِ وَ الْأَنْهَارِ الْمُطَّرِدَةِ بِأَنْوَاعِ الْأَشْرِبَةِ وَ الْأَشْجَارِ الْمُتَدَلِّيَةِ بِصُنُوفِ الَّثمَرِ حَتَّى لَا يَهُمَّ أَحَدٌ مِنْهُمْ بِالْاِدْبَارِ ، وَ لَا يُحَدِّثَ نَفْسَهُ عَنْ قِرْنِهِ بِفِرَارٍ .
(4) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و هنگام روبرو شدنشان با دشمن ياد دنياى فريبدهندهى گول زننده را فراموششان گردان، و انديشههاى مال و دارائى گمراهكننده را از دلهاشان بزدا، و بهشت را برابر چشمشان قرار ده، و از آن بهشت آنچه آماده ساختهاى از جاهاى هميشگى و سراهاى ارجمند و زنهاى زيبا و جوهائى كه به آشاميدنيهاى گوناگون روان شده و درختهائى كه به انواع ميوهها خم گشته جلو چشمشان نمايان كن تا كسى از ايشان آهنگ روى برگرداندن (از دشمن) نكند و گريختن از (برابر) مانند خود را با خويش گفتگو ننمايد
﴿5﴾
اللَّهُمَّ افْلُلْ بِذَلِكَ عَدُوَّهُمْ ، وَ اقْلِمْ عَنْهُمْ أَظْفَارَهُمْ ، وَ فَرِّقْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَسْلِحَتِهِمْ ، وَ اخْلَعْ وَثَائِقَ أَفْئِدَتِهِمْ ، وَ بَاعِدْ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ أَزْوِدَتِهِمْ ، وَ حَيِّرْهُمْ فِي سُبُلِهِمْ ، وَ ضَلِّلْهُمْ عَنْ وَجْهِهِمْ ، وَ اقْطَعْ عَنْهُمُ الْمَدَدَ ، وَ انْقُصْ مِنْهُمُ الْعَدَدَ ، وَ امْلَأْ أَفْئِدَتَهُمُ الرُّعْبَ ، وَ اقْبِضْ أَيْدِيَهُمْ عَنِ الْبَسْطِ ، وَ اخْزِمْ أَلْسِنَتَهُمْ عَنِ النُّطْقِ ، وَ شَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ وَ نَكِّلْ بِهِمْ مَنْ وَرَاءَهُمْ ، وَ اقْطَعْ بِخِزْيِهِمْ أَطْمَاعَ مَنْ بَعْدَهُمْ .
(5) بار خدايا با آنچه خواسته شد دشمنانشان را در هم شكن، و ناخنهاى دشمنان را از ايشان جدا ساز (به آنها شكست رو آور) و ميان دشمنان و سلاحهاشان جدائى افكن (تا از پيشروى بازمانند) و بندهاى دلهاشان را بكن (از لشگر اسلام بترسانشان) و ميان آنان و آذوقههاشان دورى انداز (تا بر اثر انديشهى دربارهى توشه از دلاوريشان كاسته شود) و در راهها (انديشههاى جنگى) سرگردانشان گردان (تا به انديشهى درست دست نيابند) و از چيزى كه به آن رو آوردهاند (قصد جنگ با مسلمين) گمراهشان ساز، و كمك را از آنها ببر، و از شمارشان بكاه، و دلهاشان را از ترس پر نما، و دستهاشان را از گشودن بازدار، و زبانهاشان را از گفتار ببند (تا مانند لال نتوانند سخنى گويند) و با (سختى و گرفتارى) ايشان پشت سريهاشان را پراكنده گردان، و ايشان را براى آنها كه در پس ايشانند عبرت قرار ده، و به خوار ساختن آنها طمعها و آرزوهاى كسانى (لشگرهائى) را كه پس از ايشانند قطع فرما
﴿6﴾
اللَّهُمَّ عَقِّمْ أَرْحَامَ نِسَائِهِمْ ، وَ يَبِّسْ أَصْلَابَ رِجَالِهِمْ ، وَ اقْطَعْ نَسْلَ دَوَابِّهِمْ وَ أَنْعَامِهِمْ ، لَا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِي قَطْرٍ ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِي نَبَاتٍ .
(6) بار خدايا بچهدانهاى زنانشان را از زائيدن بازدار، و پشتهاى مردانشان را خشك گردان، و نسل چهارپايان و شتر و گاو و گوسفندشان را قطع كن، و آسمانشان را در باريدن و زمينشان را در روئيدن اذن و فرمان مده (تا سرگردان و نگران باشند)
﴿7﴾
اللَّهُمَّ وَ قَوِّ بِذَلِكَ مِحَالَ أَهْلِ الْإِسْلَامِ ، وَ حَصِّنْ بِهِ دِيَارَهُمْ ، وَ ثَمِّرْ بِهِ أَمْوَالَهُمْ ، وَ فَرِّغْهُمْ عَنْ مُحَارَبَتِهِمْ لِعِبَادَتِكَ ، وَ عَنْ مُنَابَذَتِهِمْ لِلْخَلْوَةِ بِكَ حَتَّى لَا يُعْبَدَ فِي بِقَاعِ الْأَرْضِ غَيْرُكَ ، وَ لَا تُعَفَّرَ لِأَحَدٍ مِنْهُمْ جَبْهَةٌ دُونَكَ .
(7) بار خدايا به وسيلهى آنچه دربارهى دشمنان درخواست شد تدبير و دورانديشى مسلمانان را (يا جايگاه مسلمانان را در صورتى كه محال اهل الاسلام كه در نسخهى ابن ادريس ديده شده خوانده شود) نيرومند و به سبب آن شهرهاشان را استوار و دارائيهاشان را بسيار نما، و ايشان را از جنگيدن با دشمن براى عبادت و بندگيت و از زد و خورد با آنها براى خلوت نمودن و تنهائى گزيدن با تو آسوده گردان تا همه جاى زمين جز تو پرستش نشود، و جز تو براى كسى از ايشان پيشانى به خاك گذارده نگردد
﴿8﴾
اللَّهُمَّ اغْزُ بِكُلِّ نَاحِيَةٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَلَى مَنْ بِإِزَائِهِمْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ ، وَ أَمْدِدْهُمْ بِمَلَائِكَةٍ مِنْ عِنْدِكَ مُرْدِفِينَ حَتَّى يَكْشِفُوهُمْ إِلَى مُنْقَطَعِ التُّرَابِ قَتْلًا فِي أَرْضِكَ وَ أَسْراً ، أَوْ يُقِرُّوا بِأَنَّكَ أَنْتَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ .
(8) بار خدايا اهل هر سمتى از مسلمانان را به جنگ با مشركين كه در برابر ايشانند بفرست (با آنها كمك باش و براى جنگجوئى توفيقشان ده، در نسخهى ابن ادريس است اللهم اعز يعنى بار خدايا مسلمانان را بر مشركين غالب و چيره گردان) و آنان را از جانب خود به فرشتگان پى در پى آينده كمك فرما تا دشمنان را به پايان خاك در زمين تو (جائى كه عمارت و آبادى نيست) كشته و اسير شده رانده و شكست دهند، يا آنكه (تسليم شده و سر فرود آورده) اعتراف نمايند كه توئى خدائى كه جز تو خدائى نيست (در ذات) يگانه و (در صفات كمال) بىشريكى
﴿9﴾
اللَّهُمَّ وَ اعْمُمْ بِذَلِكَ أَعْدَاءَكَ فِي أَقْطَارِ الْبِلَادِ مِنَ الْهِنْدِ وَ الرُّومِ وَ التُّرْكِ وَ الْخَزَرِ وَ الْحَبَشِ وَ النُّوبَةِ وَ الزَّنْجِ وَ السَّقَالِبَةِ وَ الدَّيَالِمَةِ وَ سَائِرِ أُمَمِ الشِّرْكِ ، الَّذِينَ تَخْفَى أَسْمَاؤُهُمْ وَ صِفَاتُهُمْ ، وَ قَدْ أَحْصَيْتهم بِمَعْرِفَتِكَ ، وَ أَشْرَفْتَ عَلَيْهِمَ بِقُدْرَتِكَ .
(9) بار خدايا درخواست مرا دربارهى مشركين (از كشته شدن و اسير گشتن) بر دشمنانت (كه از روى دشمنى اطاعت و پيرويت نمىنمايند و گفتار پيغمبران و اوصيائشان «عليهمالسلام» را مخالفت مىكنند) در اطراف شهرها از هند، روم، تركستان، خزر، حبشه، نوبه، زنگبار، سقالبه (صقالبه)، ديالمه و باقى اصناف مردم كه مشرك (كافر) هستند و نام و نشانشان (از براى ديگران) پنهان است و تو خود به علم و دانائيت آنها را مىشناسى و به قدرت و توانائيت بر آنان آگاهى شامل گردان
﴿10﴾
اللَّهُمَّ اشْغَلِ الْمُشْرِكِينَ بِالْمُشْرِكِينَ عَنْ تَنَاوُلِ أَطْرَافِ الْمُسْلِمِينَ ، وَ خُذْهُمْ بِالنَّقْصِ عَنْ تَنَقُّصِهِمْ ، وَ ثَبِّطْهُمْ بِالْفُرْقَةِ عَنِ الِاحْتِشَادِ عَلَيْهِمْ .
(10) بار خدايا كفار را از دست درازى به مرزهاى مسلمانان (يا به طوائف مسلمانان) به خودشان وادار و به كاستنشان از كاستن مسلمانان جلوگير (هلاك و تباهشان گردان) و به پراكندگيشان از اجتماع و گرد آمدن بر مسلمانان بازدار
﴿11﴾
اللَّهُمَّ أَخْلِ قُلُوبَهُمْ مِنَ الْأَمَنَةِ ، وَ أَبْدَانَهُمْ مِنَ الْقُوَّةِ ، وَ أَذْهِلْ قُلُوبَهُمْ عَنِ الِاحْتِيَالِ ، وَ أَوْهِنْ أَرْكَانَهُمْ عَنْ مُنَازَلَةِ الرِّجَالِ ، وَ جَبِّنْهُمْ عَنْ مُقَارَعَةِ الْأَبْطَالِ ، وَ ابْعَثْ عَلَيْهِمْ جُنْداً مِنْ مَلَائِكَتِكَ بِبَأْسٍ مِنْ بَأْسِكَ كَفِعْلِكَ يَوْمَ بَدْرٍ ، تَقْطَعُ بِهِ دَابِرَهُمْ وَ تَحْصُدُ بِهِ شَوْكَتَهُمْ ، وَ تُفَرِّقُ بِهِ عَدَدَهُمْ .
(11) بار خدايا دلهاشان را از آرامش و تنهاشان را از توانائى تهى گردان، و قلبهاشان را از حيله و چارهجوئى فراموشى ده، و اندامشان را از جنگيدن با پيادگان (مسلمانان) سست نما، و آنها را از زد و خورد با دليران (اسلام) بترسان، و لشگرى از فرشتگانت با عذاب و آزار سخت از عذابهايت بر ايشان برانگيز مانند كارى كه در روز (جنگ) بدر نمودى كه به وسيلهى آن ريشهى آنان را قطع كرده ببرى و شوكت و بزرگيشان را بدروى (از بين ببرى) و گروهشان را پراكنده فرمائى (روز بدر جمعه هفدهم ماه رمضان سال دوم هجرت بود كه پيغمبر- صلى الله عليه و آله- در بدر كه نام موضعى است در بيست و هشت فرسخى مدينه به راه مكه با سيصد و سيزده مرد كه در بين ايشان دو اسب يا يك اسب بيش نبود با كفار قريش كه هزار كس با اسبها و سلاحهاى بسيار بودند و رئيس آنها ابوجهل پيشواى مشركين بود، جنگيد و خداى تعالى هزار يا سه هزار يا بيشتر فرشته به كمك حضرت رسول فرستاد و گروه بسيارى از بزرگان كفار مانند ابوجهل و عتبه و شيبه كشته شدند، و آن از بزرگترين جنگهاى اسلام است، و دربارهى فرستادن خداى تعالى فرشتگان را در آن جنگ به كمك مسلمانان قرآن كريم و اخبار بسيار گويا است)
﴿12﴾
اللَّهُمَّ وَ امْزُجْ مِيَاهَهُمْ بِالْوَبَاءِ ، وَ أَطْعِمَتَهُمْ بِالْأَدْوَاءِ ، وَ ارْمِ بِلَادَهُمْ بِالْخُسُوفِ ، وَ أَلِحَّ عَلَيْهَا بِالْقُذُوفِ ، وَ افْرَعْهَا بِالُْمحُولِ ، وَ اجْعَلْ مِيَرَهُمْ فِي أَحَصِّ أَرْضِكَ وَ أَبْعَدِهَا عَنْهُمْ ، وَ امْنَعْ حُصُونَهَا مِنْهُمْ ، أَصِبْهُمْ بِالْجُوعِ الْمُقِيمِ وَ السُّقْمِ الْأَلِيمِ .
(12) بار خدايا آبهاى ايشان را به وباء (بيماريهاى همگانى) و خوردنيهاشان را به بيماريها آميخته و در هم كن، و شهرهاشان را به زمين فروبر (كه نشانهاى از آن نماند) و پى در پى بر آن شهرها بلا و گرفتاريها برسان، و آنها را به قحطى و خشكسالى بكوب (گرفتار كن به طوريكه راه رهائى از آن را نيابند) و آذوقههاشان را در تهىترين زمين خود (زمين كم آب و گياه) و دورترين زمين خويش از ايشان (شهرهاى دوردست) قرار ده (تا به آن دسترسى نداشته باشند) و قلعههاى زمين را از آنها بازدار (تا به آنها پناه نبرند) آنها را به گرسنگى هميشگى و بيمارى دردناك دچار فرما
﴿13﴾
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا غَازٍ غَزَاهُمْ مِنْ أَهْلِ مِلَّتِكَ ، أَوْ مُجَاهِدٍ جَاهَدَهُمْ مِنْ أَتْبَاعِ سُنَّتِكَ لِيَكُونَ دِينُكَ الْأَعْلَى وَ حِزْبُكَ الْأَقْوَى وَ حَظُّكَ الْأَوْفَى فَلَقِّهِ الْيُسْرَ ، وَ هَيِّىْ لَهُ الْأَمْرَ ، وَ تَوَلَّهُ بِالنُّجْحِ ، وَ تَخَيَّرْ لَهُ الْأَصْحَابَ ، وَ اسْتَقْوِ لَهُ ، الظَّهْرَ ، وَ أَسْبِغْ عَلَيْهِ فِي النَّفَقَةِ ، وَ مَتِّعْهُ بِالنَّشَاطِ ، وَ أَطْفِ عَنْهُ حَرَارَةَ الشَّوْقِ ، وَ أَجِرْهُ مِنْ غَمِّ الْوَحْشَةِ ، وَ أَنْسِهِ ذِكْرَ الْاَهْلِ وَ الْوَلَدِ .
(13) بار خدايا و هر جنگجوئى از اهل دين تو (مسلمانان) كه با ايشان (در شهرهاشان) بجنگد يا هر مجاهد و جنگكنندهاى از پيروان طريقه و راه تو (مومنين) كه با آنها (خواه در شهرها و خواه در غير شهرهاشان) جنگ نمايد تا دين تو (كه پيغمبر- صلى الله عليه و آله- بر آن مبعوث گرديده بر سائر دينها) بلندتر و حزب و گروه تو (بر همهى حزبها) تواناتر و نصيب و بهرهى (ثواب و پاداش دوستان) تو كاملتر گردد، پس (در هر گرفتارى) او را آسانى پيش آور و كار را برايش رو به راه ساز، و پيروزى (روا شدن حاجات) را برايش عهدهدار شو، و (بهترين) ياران را براى او برگزين (مقدر فرما) و پشتش را قوى و توانا كن (به آنچه نيازمند است ياريش نما) و جيرهاش سرشار گردان، و او را به نشاط و خرمى بهرهمند ساز و گرمى آرزو را از او فرونشان (او را بر جدائى از كسى كه دوست دارد شكيبائى عطا فرما) و او را از اندوه تنهائى برهان، و ياد زن و فرزند را فراموشش ساز
﴿14﴾
وَ أْثُرْ لَهُ حُسْنَ النِّيَّةِ ، وَ تَوَلَّهُ بِالْعَافِيَةِ ، وَ أَصْحِبْهُ السَّلَامَةَ ، وَ أَعْفِهِ مِنَ الْجُبْنِ ، وَ أَلْهِمْهُ الْجُرْأَةَ ، وَ ارْزُقْهُ الشِّدَّةَ ، وَ أَيِّدْهُ بِالنُّصْرَةِ ، وَ عَلِّمْهُ السِّيَرَ وَ السُّنَنَ ، وَ سَدِّدْهُ فِي الْحُكْمِ، وَ اَعْزِلْ عَنْهُ الرِّيَاءَ ، وَ خَلِّصْهُ مِنَ السُّمْعَةِ ، وَ اجْعَلْ فِكْرَهُ وَ ذِكْرَهُ وَ ظَعْنَهُ وَ اِقَامَتَهُ ، فِيِكَ وَ لَكَ .
(14) و او را (هنگام جنگ و در هر امرى) به حسن نيت و آهنگ نيك راهنمائى كن (جمله و اثر له حسن النيه را چنين ترجمه نمودهاند: و حسن نيت را برايش برگزين. كه درست نيست و درست آنست كه ما نوشتيم چنانكه از مراجعهى به شرح صحيفهى علامهى عظيمالشان مرحوم سيد عليخان هويدا مىگردد) و عافيت و تندرستى (خير و نيكى دنيا و آخرت) را برايش عهدهدار شو، و سلامتى و رهائى از بلاها را همراهش گردان، و او را از ترس و سست دلى دور دار، و جرات و دليرى در دلش بيافكن، و نيرومندى روزيش نما (تا در كارزار با كفار سخت بجنگد) و به كمك و يارى (خود) او را يارى فرما، و راهها (احكام جهاد با كفار و دشمنان) و روشها (ى حضرت رسول- صلى الله عليه و آله-) را به او بياموز (توفيق آموختن به او عطا كن) و در حكم كردن راه درست و سزاوار را به او بنما، و رئاء و خودنمائى (در كردار) را از او بركنار كن، و او را از انجام كارى براى اينكه مردم بشنوند برهان، و انديشه و ياد و سفر كردن و مانندش را در راه (پسنديدهى) خود و براى (به دست آوردن رضا و خشنودى) خويش قرار ده
﴿15﴾
فَإِذَا صَافَّ عَدُوَّكَ وَ عَدُوَّهُ فَقَلِّلْهُمْ فِي عَيْنِهِ ، وَ صَغِّرْ شَأْنَهُمْ فِي قَلْبِهِ ، وَ أَدِلْ لَهُ مِنْهُمْ ، وَ لَا تُدِلْهُمْ مِنْهُ ، فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ ، وَ قَضَيْتَ لَهُ بِالشَّهَادَةِ فَبَعْدَ أَنْ يَجْتَاحَ عَدُوَّكَ بِالْقَتْلِ ، وَ بَعْدَ أَنْ يَجْهَدَ بِهِمُ الْأَسْرُ ، وَ بَعْدَ أَنْ تَأْمَنَ أَطْرَافُ الْمُسْلِمِينَ ، وَ بَعْدَ أَنْ يُوَلِّيَ عَدُوُّكَ مُدْبِرِينَ .
(15) پس هرگاه با دشمن تو و دشمن خود (كفار كه قصد جنگيدن و تباه ساختن او را دارند) روبرو شود آنان را در پيش چشمش اندك نما، و مقامشان را در دلش كوچك ساز، و او را بر ايشان غلبه ده و آنها را بر او چيره مگردان، پس اگر زندگانيش را به نيكبختى پايان داده شهادت (كشته شدن در راه حق) را برايش مقدر نمودى، شهادتش پس از آن باشد كه دشمنت را به كشتن هلاك و تباه كند، و پس از آن باشد كه اسيرى و دستگيرى آنها را به رنج افكند، و پس از آن باشد كه در مرزهاى مسلمانان (يا در طوائف ايشان) ايمنى و آرامش برقرار شود، و پس از آن باشد كه دشمنانت (به ميدان جنگ) پشت كرده شكست خورده برگردند
﴿16﴾
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا مُسْلِمٍ خَلَفَ غَازِياً أَوْ مُرَابِطاً فِي دَارِهِ ، أَوْ تَعَهَّدَ خَالِفِيهِ فِي غَيْبَتِهِ ، أَوْ أَعَانَهُ بِطَائِفَةٍ مِنْ مَالِهِ ، أَوْ أَمَدَّهُ بِعِتَادٍ ، أَوْ شَحَذَهُ عَلَى جِهَادٍ ، أَوْ أَتْبَعَهُ فِي وَجْهِهِ دَعْوَةً ، أَوْ رَعَى لَهُ مِنْ وَرَائِهِ حُرْمَةً ، فَآجِرْ لَهُ مِثْلَ أَجْرِهِ وَزْناً بِوَزْنٍ وَ مِثْلًا بِمِثْلٍ ، وَ عَوِّضْهُ مِنْ فِعْلِهِ عِوَضاً حَاضِراً يَتَعَجَّلُ بِهِ نَفْعَ مَا قَدَّمَ وَ سُرُورَ مَا أَتَى بِهِ ، إِلَى أَنْ يَنْتَهِيَ بِهِ الْوَقْتُ إِلَى مَا أَجْرَيْتَ لَهُ مِنْ فَضْلِكَ ، وَ أَعْدَدْتَ لَهُ مِنْ كَرَامَتِكَ .
(16) بار خدايا و هر مسلمانى كه جنگجو يا مرزدارى را در كار خانهاش جانشين شود، يا در نبودنش خانوادهى او را نگهدارى كند، يا او را به برخى از دارائى خود كمك نمايد، يا او را به اسباب جنگ (شمشير، تير، نيزه، اسب و مانند آن) يارى كند، يا او را بر جهاد (جنگ كردن در راه خدا) وادارد، يا (اگر نتوانست اين كارها را انجام دهد) او را در راهى كه پيش گرفته به دعاء (درخواست فتح و فيروزى او از خداى تعالى) همراهى نمايد، يا در پشت سر او آبرويش را حفظ كند پس او را سنگ به سنگ و مانند به مانند برابر پاداش آن مسلمان جنگجو و مرزدار پاداش ده، و عوض كارش را در دنيا عطا فرما كه سود آنچه پيش از اين انجام داده و شادى كارى كه بجا آورده به زودى دريابد تا آنگاه كه زمان او به پايان رسيده (عمرش تمام گردد) و به آنچه براى او (در آخرت) از فضل و احسانت روان ساختهاى و از كرم و بخششت آماده نمودهاى برسد
﴿17﴾
اللَّهُمَّ وَ أَيُّمَا مُسْلِمٍ أَهَمَّهُ أَمْرُ الْإِسْلَامِ ، وَ أَحْزَنَهُ تَحَزُّبُ أَهْلِ الشِّرْكِ عَلَيْهِمْ فَنَوَى غَزْواً ، أَوْ هَمَّ بِجِهَادٍ فَقَعَدَ بِهِ ضَعْفٌ ، أَوْ أَبْطَأَتْ بِهِ فَاقَةٌ ، أَوْ أَخَّرَهُ عَنْهُ حَادِثٌ ، أَوْ عَرَضَ لَهُ دُونَ إِرَادَتِهِ مَانِعٌ فَاكْتُبِ اسْمَهُ فِي الْعَابِدِينَ ، وَ أَوْجِبْ لَهُ ثَوَابَ الُْمجَاهِدِينَ ، وَ اجْعَلْهُ فِي نِظَامِ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ .
(17) بار خدايا و هر مسلمانى كه كار اسلام (گرفتارى مسلمانان در برابر كفر) او را نگران كند و گرد آمدن مشركين او را اندوهگين سازد، پس قصد جنگ (با آنها) يا آهنگ جهاد (طرفدارى از دين) نمايد و ضعف و سستى او را از رفتن به جنگ بنشاند، يا فقر و بىچيزى او را بدرنگ كردن (نرفتن به جنگ) وادارد، يا پيشامدى او را از قصد و آهنگش به تاخير اندازد، يا جلوگيرى در برابر اراده و خواستهاش پيش آيد، پس نام او را در عبادتكنندگان بنويس و پاداش جهادكنندگان را به او عطا فرما، و او را در رشتهى كشته شدگان در راه حق و شايستگان قرار ده (حضرت امام جعفر صادق- عليهالسلام- فرموده: بندهى مومن فقير و بىچيز مىگويد: پروردگارا مرا روزى فرما تا در راههاى خير و نيكى چنين و چنان كنم، پس چون خداى عزوجل دانست كه قصد او از روى راستى و درستى است براى او پاداش مىنويسد مانند پاداشى كه اگر كارى كه قصد كرده بجا مىآورد براى او مىنوشت، زيرا خداوند به هر چيز احاطه دارد و داراى جود و بخشش است، و هم آن حضرت- عليهالسلام- فرموده: من خود را از كشته شدگان طفوف «جمع طف جائى است كه حضرت سيد الشهداء- عليهالسلام- در آنجا كشته شده، و اينكه كربلاء را طف مىنامند براى آنست كه طرف بيابان نزديك فرات واقع شده است» بيرون نمىنمايم، و پاداش خويش را از آنان كمتر نمىشمارم، زيرا اگر آن روز حاضر بودم قصد من نصرت و يارى كردن آنها بود، و همچنين شيعيان ما شهداء و كشته شدگانند هر چند به روى رختخوابشان بميرند)
﴿18﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، صَلَاةً عَالِيَةً عَلَى الصَّلَوَاتِ ، مُشْرِفَةً فَوْقَ التَّحِيَّاتِ ، صَلَاةً لَا يَنْتَهِي أَمَدُهَا، وَ لَا يَنْقَطِعُ عَدَدُهَا كَأَتَمِّ مَا مَضَى مِنْ صَلَوَاتِكَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ ، إِنَّكَ الْمَنَّانُ الْحَمِيدُ الْمُبْدِئُ الْمُعِيدُ الْفَعَّالُ لِمَا تُرِيدُ .
(18) بار خدايا بر محمد بنده و فرستادهى خود و بر آل محمد درود فرست، درودى كه بر درودها بلند و بالاى ستودنها باشد، درودى كه مدتش پايان نپذيرد و شمارهاش بريده نشود مانند كاملترين درودهائى كه بر يكى از دوستانت گذشته (فرستادهاى) زيرا توئى بسيار بخشنده، ستوده شده، آغازكننده (آفرينندهى اشياء) بازگرداننده (زندهكنندهى مردم در قيامت) بجا آورندهى هر چه خواهى.