وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتُلِيَ أَوْ رَأَي مُبْتَلًي بِفَضِيحَةٍ بِذَنْبٍ
هنگامى كه گناهكار رسوا شدهاى مىديد
﴿1﴾
اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلَى سِتْرِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ ، وَ مُعَافَاتِكَ بَعْدَ خُبْرِكَ ، فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْهُ ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ ، وَ تَسَتَّرَ بِالْمَسَاوِئِ فَلَمْ تَدْلُلْ عَلَيْهِ .
(1) به درگاه تو پيشانى ستايش بر خاك مىگذارم كه بر گناهانم پردهى عنايت كشيدهاى و مرا از رسوائى معاف داشتهاى. آنكس كه از راه به بيراهه نلغزيده كيست و آن نفس كه معيوب و منحرف نيست كجاست؟ همگان به ننگ گناه دامن آلوده و از فاحشه و خطا نامه سياهيم ولى در پشت حجابى كه دست خطاپوش تو بر خطيئات و سيئات ما كشيده ايمن نشستهايم.
﴿2﴾
كَمْ نَهْيٍ لَكَ قَدْ أَتَيْنَاهُ ، وَ أَمْرٍ قَدْ وَقَفْتَنَا عَلَيْهِ فَتَعَدَّيْنَاهُ ، وَ سَيِّئَةٍ اكْتَسَبْنَاهَا ، وَ خَطِيئَةٍ ارْتَكَبْنَاهَا ، كُنْتَ الْمُطَّلِعَ عَلَيْهَا دُونَ النَّاظِرِينَ ، وَ الْقَادِرَ عَلَى إِعْلَانِهَا فَوْقَ الْقَادِرِينَ ، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لَنَا حِجَاباً دُونَ أَبْصَارِهِمْ ، وَ رَدْماً دُونَ أَسْمَاعِهِمْ
(2) چه بسيار كه سر از فرمان مطاع تو فرو پيچيدهايم و چه بسيار كه به منهيات و منكرات همت گماردهايم. به هواى شهوت خويش ديده از تقوى و عفاف فرو خوابانيدهايم و در سكرات تهمت و هوس مصلحت خود را از ياد بردهايم. اين تو بودى اى پروردگار بينا و داناى من كه از معاصى و مساوى ما خبر داشتى و همى توانستى كه يكباره حجاب استتار را از روى كار ما بردارى و در ميان خاص و عام كوس رسوائى ما را به صدا درآورى.
كنت انت المطلع عليها دون الناظرين و القادر على اعلانها فوق القادرين.
مردم خبر از فضايح و قبايح ما نداشتند و كس را آن قوت و قدرت نبود كه عرق شرم ما را بر خاك راه فرو بيفشاند، اما لطف تو چشم و گوش ما را فرو بسته بود و همچون حصارى بلند و رازپوش ما را از چشمانداز اجتماع پنهان داشته بود.
﴿3﴾
فَاجْعَلْ مَا سَتَرْتَ مِنَ الْعَوْرَةِ ، وَ أَخْفَيْتَ مِنَ الدَّخِيلَةِ ، وَاعِظاً لَنَا ، وَ زَاجِراً عَنْ سُوءِ الْخُلُقِ ، وَ اقْتِرَافِ الْخَطِيئَةِ ، وَ سَعْياً إِلَى التَّوْبَةِ الْمَاحِيَةِ ، وَ الطَّرِيقِ الْمَحْمُودَةِ
(3) اكنون تو اى پروردگار مهربان و بندهنواز من چنان كن كه از كرم عميم تو همى پند گيريم و شرمسارانه از آنچه گذشت معذرت جوئيم و بدانچه در آينده داريم پارسا و پرهيزگار باشيم. بدين ترتيب ما را از ارتكاب فحشا و زشتخوئى و هرزهگوئى باز دار و بر راه ما چراغى برافروز كه در فروغ راهنمايش به سوى رضوان و مغفرت تو راه پوئيم و جز رضاى ذات اقدس تو نجوئيم. چنان كن كه آزرم آوريم و لب به توبه و انابت بگشائيم و همى بكوشيم تا دامن آلودهى خويش را با زلال استغفار و استغاثه بزدائيم.
﴿4﴾
وَ قَرِّبِ الْوَقْتَ فِيهِ ، وَ لَا تَسُمْنَا الْغَفْلَةَ عَنْكَ ، إِنَّا إِلَيْكَ رَاغِبُونَ ، وَ مِنَ الذُّنُوبِ تَائِبُونَ .
(4) پروردگار من! ما گناهكاران تيرهبخت را از ظلمت غفلت به دور دار و جان ما را به غرور جانفرسا مبتلا مفرماى. غفلت ما پردهى استتار ما را چاك خواهد زد و پنجهى غرور شريان حياتمان را خواهد فشرد و هم در اين جهان و هم در آن جهان به شقاوتمان خواهد كشيد.
انا اليك راغبون و من الذنوب تائبون.
به سوى تو همى شتابيم و از گناهان خويش همچنان به درگاه تو همى بازگرديم.
﴿5﴾
وَ صَلِّ عَلَى خِيَرَتِكَ اللَّهُمَّ مِنْ خَلْقِكَ مُحَمَّدٍ وَ عِتْرَتِهِ الصِّفْوَةِ مِنْ بَرِيَّتِكَ الطَّاهِرِينَ ، وَ اجْعَلْنَا لَهُمْ سَامِعِينَ وَ مُطِيعِينَ كَمَا اَمَرْتَ.
(5) به روان مقدس محمد و آل محمد كه برگزيدگان تو اى خداوند متعال باشند و به نام جليل و جميل تو بر كائنات سيادت و شرافت و كرامت آورند و از معاصى و منكرات پاك و پاكيزهاند رحمت بىمنتها فرست و همچنانكه فرمان دادهاى مقدر فرماى تا فرمان آنان بپذيريم و گردن اطاعت و تفويض در برابر آنان فرو بشكنيم.