وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ بِخَوَاتِمِ الْخَيْرِ
از دعاهاى امام عليهالسلام است در عاقبت به خيريها
(حضرت صادق عليهالسلام فرموده: گاهى سعيد به راه اشقياء مىرود «مرد پاكدامن كارهاى ناروا بجا مىآورد» به طورى كه مردم مىگويند: چه بسيار او به ايشان شباهت دارد بلكه از ايشان است پس از آن نيكبختى او را دريابد، و گاهى شقى به راه سعداء مىرود «مرد ناپاك كارهاى نيكبختان بجا مىآورد» به طورى كه مردم مىگويند: چه بسيار او به ايشان شباهت دارد بلكه از ايشان است پس از آن بدبختى او را دريابد، محققا كسى را كه خدا سعيد گردانيده هر چند از دنيا بجا نماند جز به اندازهى شير دادن بچهى شتر بين دوشيدن شير مادر، پايان كارش را نيكبختى قرار مىدهد. بنابراين روايت و سائر روايات چون پايان كار ناپيدا است و قضاء و حكم الهى هم مشروط است دعا براى عاقبت به خيرى بزرگترين و مهمترين درخواستها است):
﴿1﴾
يَا مَنْ ذِكْرُهُ شَرَفٌ لِلذَّاكِرِينَ ، وَ يَا مَنْ شُكْرُهُ فَوْزٌ لِلشَّاكِرِينَ ، وَ يَا مَنْ طَاعَتُهُ نَجَاةٌ لِلْمُطِيعِينَ . صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اشْغَلْ قُلُوبَنَا بِذِكْرِكَ عَنْ كُلِّ ذِكْرٍ ، وَ أَلْسِنَتَنَا بِشُكْرِكَ عَنْ كُلِّ شُكْرٍ ، وَ جَوَارِحَنَا بِطَاعَتِكَ عَنْ كُلِّ طَاعَةٍ .
(1) اى آنكه ياد او (به زبان و دل و اندام مانند قرآن خواندن و انديشهى در مخلوقات و نماز بجا آوردن) براى يادكنندگان شرافت و بزرگى است (نه آنكه بر او منتى داشته باشند) و اى آنكه سپاسگزارى او سپاسگزاران را پيروزى (بر نعمتها) است، و اى آنكه فرمانبردارى او فرمانبرداران را رهائى (از بدبختى در دنيا و آخرت) است، بر محمد و آل او درود فرست، و دلهاى ما را به ياد خود از هر يادى و زبانهامان را به سپاس خود از هر سپاسى و اندامهامان را به طاعت خود از هر طاعتى به كار آر (اين مقامى است كه آن را فناء در خدا مىنامند، و رسيدهى به اين مقام در عالم وجود و هستى جز او چيزى نمىبيند، زيرا هستى در نظرش او است، نه جز او، چون از عالم كثرت تجاوز كرده و آن را پشت سر انداخته و از آن فراموش نموده، و معنى وحدت وجود همين است، نه آنكه خداى تعالى با همه متحد است كه محال و كفر است)
﴿2﴾
فَإِنْ قَدَّرْتَ لَنَا فَرَاغاً مِنْ شُغْلٍ فَاجْعَلْهُ فَرَاغَ سَلَامَةٍ لَا تُدْرِكُنَا فِيهِ تَبِعَةٌ ، وَ لَا تَلْحَقُنَا فِيهِ سَأْمَةٌ ، حَتَّى يَنْصَرِفَ عَنَّا كُتَّابُ السَّيِّئَاتِ بِصَحِيفَةٍ خَالِيَةٍ مِنْ ذِكْرِ سَيِّئَاتِنَا ، وَ يَتَوَلَّى كُتَّابُ الْحَسَنَاتِ عَنَّا مُسْرُوريِنَ بِمَا كَتَبُوا مِنْ حَسَنَاتِنَا
(2) و اگر براى ما فراغتى از كارها مقدر نموده باشى پس آن را با سلامتى (از آفات) قرار ده كه در آن (از انجام اوامر تو چشم نپوشيده) گناهى ما را درنيابد و خستگى به ما رونياورد تا فرشتگان نويسندهى بديها با نامهاى خالى از ياد گناهانمان و نويسندگان نيكيهاى از ما بر اثر آنچه از نيكيهامان نوشتهاند شادمان برگردند
﴿3﴾
وَ إِذَا انْقَضَتْ أَيَّامُ حَيَاتِنَا ، وَ تَصَرَّمَتْ مُدَدُ أَعْمَارِنَا ، وَ اسْتَحْضَرَتْنَا دَعْوَتُكَ الَّتِي لَا بُدَّ مِنْهَا وَ مِنْ إِجَابَتِهَا ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْ خِتَامَ مَا تُحْصِي عَلَيْنَا كَتَبَةُ أَعْمَالِنَا تَوْبَةً مَقْبُولَةً لَا تُوقِفُنَا بَعْدَهَا عَلَى ذَنْبٍ اجْتَرَحْنَاهُ ، وَ لَا مَعْصِيَةٍ اقْتَرَفْنَاهَا .
(3) و هنگامى كه روزهاى زندگانى ما سپرى شد و اوقات عمرمان به سر رسيد و دعوت تو كه از آن و از پذيرفتنش چارهاى نيست ما را احضار نمايد، پس بر محمد و آل او درود فرست، و پايان آنچه نويسندگان كردارهامان براى ما (روز قيامت) مىشمارند توبهى پذيرفته شده قرار ده كه پس از آن ما را بر گناه كه بجا آورده و نافرمانى كه كردهايم باز ندارى (و توبيخ و سرزنشمان فرمائى)
﴿4﴾
وَ لَا تَكْشِفْ عَنَّا سِتْراً سَتَرْتَهُ عَلَى رُؤُوسِ الْأَشْهَادِ ، يَوْمَ تَبْلُو أَخْبَارَ عِبَادِكَ .
(4) و روزى كه اخبار بندگانت را آزمايش مىكنى (به حسابشان رسيدگى مىنمائى) در برابر گواهان (فرشتگان و انبياء و ائمه عليهمالسلام) پردهاى كه (گناهان را) به آن پوشاندهاى از روى كار ما برمدار (ناگفته نماند: قبول توبهى از گناه پيش از رسيدن مرگ و معاينهى امور برزخى است، و پس از مشاهدهى آن اجماع بر آنست كه توبه پذيرفته نخواهد شد، چنانكه قرآن شريف بر آن گويا است «س 4 ى 18»: و ليست التوبه للذين يعملون السيئات حتى اذا حضر احدهم الموت قال انى تبت الان و لا الذين يموتون و هم كفار اولئك اعتدنا لهم عذابا اليما «و توبهى كسانى كه گناهان بجا مىآورند تا اينكه مرگ يكى از ايشان برسد و بگويد: اكنون توبه نمودم پذيرفته نيست، و نه توبهى كسانى كه در حال كفر مىميرند، آنانكه برايشان عذاب دردناك آماده ساختهايم» ابن وهب گفته: شنيدم حضرت صادق عليهالسلام مىفرمود: هرگاه بندهاى توبهى نصوح «توبهاى كه تصميم بر نشكستن آن داشته باشد» نمايد خدا او را دوست داشته گناهان بر او مىپوشاند، گفتم: چگونه گناهان بر او مىپوشاند؟ فرمود: گناهانى كه دو فرشته بر او مىنويسند از يادشان مىبرد، و به اعضاى او و قطعات زمين وحى مىفرمايد كه گناهانش را بر او پنهان نمايند، پس هنگامى كه در پيشگاه خداى تعالى مىآيد گواهى نيست كه به گناهى از گناهان او گواهى دهد)
﴿5﴾
إِنَّكَ رَحِيمٌ بِمَنْ دَعَاكَ ، وَ مُسْتَجِيبٌ لِمَنْ نَادَاكَ .
(5) توئى كه به هر كه تو را بخواند مهربان و به هر كه تو را آواز دهد (چيزى بخواهد، درخواستش را) رواكنندهاى (حضرت صادق عليهالسلام فرمود: هر كه ده بار بگويد: يا الله به او گفته مىشود: لبيك ما حاجتك يعنى البته به خواستهات مىرسى حاجتت چيست؟).