فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 42 ( دعا به وقت ختم قران ) ترجمه علی نقی فيض الاسلام اصفهانی


مطلب قبلی دعای 41
دعای 43 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ عِنْدَ خَتْمِ الْقُرْآنِ
از دعاهاى امام عليه‌السلام است هنگام ختم (پس از خواندن همه‌ى) قرآن (دعاء هنگام خواندن قرآن و ختم آن مستحب است و از ائمه‌ى معصومين- عليهم‌السلام- در اين باره رواياتى نقل شده و مشهورترين دعاها هنگام ختم قرآن همين دعاء است):
﴿1 اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَعَنْتَنِي عَلَى خَتْمِ كِتَابِكَ الَّذِي أَنْزَلْتَهُ نُوراً ، وَ جَعَلْتَهُ مُهَيْمِناً عَلَى كُلِّ كِتَابٍ أَنْزَلْتَهُ ، وَ فَضَّلْتَهُ عَلَى كُلِّ حَدِيثٍ قَصَصْتَهُ.
(1) بار خدايا تو مرا بر ختم (خواندن از آغاز تا انجام) كتاب خود يارى نمودى (توفيق دادى) همان كتابى كه آن را نور و روشنائى فرستادى (كه به وسيله‌ى آن گمراهى و رستگارى و حلال و حرام آشكار گرديده، اشاره به فرمايش خداى تعالى «س 4 ى 174»: و انزلنا اليكم نورا مبينا يعنى و به سوى شما نورى آشكار و تابان «قرآن» فرستاديم) و بر هر كتابى كه (به پيغمبران گذشته) نازل كردى گواه گردانيدى (تا به درستى آن گواهى دهد، اشاره به قول خداى تعالى «س 5 ى 48»: و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه يعنى ما بر تو كتاب «قرآن شريف» را به حق و راستى فرستاديم كه كتابهائى را كه در برابر آنست تصديق نموده و بر «راستى و درستى» آنها گواه است) و بر هر حديث و سخنى كه فرموده‌اى برترى داده‌اى (چون در آن اخبار امتهاى گذشته و اخبار آينده و آنچه را كه بندگان تا روز قيامت به آن نيازمندند به پاكيزه‌ترين لفظ در نيكوترين نظم و ترتيب بيان شده است، اشاره به قول خداى تعالى «س 39 ى 23»: الله نزل احسن الحديث كتابا متشابها يعنى خدا نيكوترين حديث و سخن را فرستاد كه آن كتابى است كه «آياتش در كمال فصاحت و اعجاز» شبيه و مانند يكديگر است)
﴿2 وَ فُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَيْنَ حَلَالِكَ وَ حَرَامِكَ ، وَ قُرْآناً أَعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائِعِ أَحْكَامِكَ وَ كِتَاباً فَصَّلْتَهُ لِعِبَادِكَ تَفْصِيلًا ، وَ وَحْياً أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ تَنْزِيلاً .
(2) و آن را فرقان و جداكننده‌ى (بين حق و باطل) گردانيده‌اى كه به وسيله‌ى آن حلال و حرام خود را از هم جدا كرده‌اى، و قرآن و خوانده شده‌اى كه به آن راههاى احكامت را هويدا ساخته‌اى، و كتاب و نوشته شده‌اى كه آن را براى بندگانت تفصيل و شرح داده‌اى (: بعضى در واجبات، محرمات، مستحبات، مكروهات و مباحات، و برخى در عقوبات، اخلاق، آداب و مواعظ، و پاره‌اى در اخبار گذشته و آينده و درباره‌ى بهشت و بهشتيان و دوزخ و دوزخيان و مانند آن ) و وحيى كه آن را بر پيغمبرت محمد- رحمتها و درودهاى تو بر او و بر آل او باد- فروفرستاده‌اى‌
﴿3 وَ جَعَلْتَهُ نُوراً نَهْتَدِي مِنْ ظُلَمِ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ بِاتِّبَاعِهِ ، وَ شِفَاءً لِمَنْ أَنْصَتَ بِفَهَمِ التَّصْدِيقِ إِلَى اسْتَِماعِهِ ، وَ مِيزَانَ قِسْطٍ لَا يَحِيفُ عَنِ الْحَقِّ لِسَانُهُ ، وَ نُورَ هُدًى لَا يَطْفَأُ عَنِ الشَّاهِدِينَ بُرْهَانُهُ ، وَ عَلَمَ نَجَاةٍ لَا يَضِلُّ مَنْ أَمَّ قَصْدَ سُنَّتِهِ ، وَ لَا تَنَالُ أَيْدِي الْهَلَكَاتِ مَنْ تَعَلَّقَ بِعُرْوَةِ عِصْمَتِهِ .
(3) و آن را نور روشنائى گردانيدى كه ما به پيروى از آن از تاريكيهاى گمراهى (شرك، كفر، شك و نفاق) و نادانى (معاصى و شبهات) راه مى‌يابيم، و شفاء و بهبودى (بيماريها مانند نادانى به حق و نگرويدن به خدا و رسول و دوروئى) براى كسى كه فهميدن آن را از روى تصديق و باور نمودن (نه از روى تكذيب و انكار) خواسته، و براى شنيدنش خاموش گشته، و ترازوى عدل كه زبانه‌اش (آنچه ميان شاهين ترازو است) از حق و درستى برنمى‌گردد، و نور هدايت و راهنمائى كه حجت و دليل آن از گواهان (براى خدا به توحيد و يگانگى او و براى انبياء به تصديق آنها) خاموش نمى‌شود (زيرا قرآن بزرگترين برهان و دليل ايشان است بر آن) و نشانه‌ى نجات و رهائى (از بدبختيها) كه هر كس قصد طريقه و روش آن كند گمراه نمى‌گردد، و به هر كه خود را به دستاويز عصمت و نگهدارى آن بياويزد مهالك و تباهيها (بدبختيها و گرفتاريهاى دنيا و آخرت) دست نيابد
﴿4 اللَّهُمَّ فَإِذْ أَفَدْتَنَا الْمَعُونَةَ عَلَى تِلَاوَتِهِ ، وَ سَهَّلْتَ جَوَاسِيَ أَلْسِنَتِنَا بِحُسْنِ عِبَارَتِهِ ، فَاجْعَلْنَا مِمَّنْ يَرْعَاهُ حَقَّ رِعَايَتِهِ ، وَ يَدِينُ لَكَ بِاعْتِقَادِ التَّسْلِيمِ لُِمحْكَمِ آيَاتِهِ ، وَ يَفْزَعُ إِلَى الْإِقْرَارِ بِمُتَشَابِهِهِ ، وَ مُوضَحَاتِ بَيِّنَاتِهِ .
(4) بار خدايا چون ما را بر خواندن قرآن كمك عطا كردى، و سختى (فصيح نبودن) زبانهاى ما را به نيكوئى عبارت و بيان آن آسان گردانيدى، پس ما را از كسانى قرار ده كه آن را چنانكه شايسته‌ى حفظ و نگهدارى آنست نگاه مى‌دارند (به دستورهاى آن عمل مى‌كنند) و تو را اطاعت مى‌نمايند به اعتقاد و باور داشتن تسليم و گردن نهادن در برابر آيات محكمه‌ى آن (آياتى كه معنى آن بى‌احتمال آشكار است) و به اعتراف به متشابه (آياتى كه معنى آن آشكار نيست) و دليلهاى روشن آن پناه مى‌برند (ايمان مى‌آورند)
﴿5 اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَنْزَلْتَهُ عَلَى نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مُجْمَلًا ، وَ أَلْهَمْتَهُ عِلْمَ عَجَائِبِهِ مُكَمَّلًا ، وَ وَرَّثْتَنَا عِلْمَهُ مُفَسَّراً ، وَ فَضَّلْتَنَا عَلَى مَنْ جَهِلَ عِلْمَهُ ، وَ قَوَّيْتَنَا عَلَيْهِ لِتَرْفَعَنَا فَوْقَ مَنْ لَمْ يُطِقْ حَمْلَهُ .
(5) بار خدايا تو قرآن را بر پيغمبرت محمد- خدا بر او و آل او درود فرستد- به طور اجمال (بى‌تفصيل و شرح) فرستادى، و دانش به شگفتيها (رازها)ى آن را به طور كامل به آن حضرت الهام نمودى، و علم و دانش به آن را با تفسير و توضيح به ما (آل محمد عليهم‌السلام) ميراث دادى (انتقال نمودى) و ما را بر كسى (همه‌ى امت) كه به علم آن نادان است برترى بخشيدى، و بر (فهم ظاهر و باطن و اطلاع به اسرار و عجائب و اصطلاح و عمل به مقتضاى) آن توانائى دادى تا بر كسى كه طاقت زير بار رفتن آن را نداشت (نمى‌توانست معنى آن را دريابد) شرافت و بزرگى دهى (سيد جليل على ابن طاووس- رحمه الله- فرموده: شايسته است فرمايش امام عليه‌السلام: و ورثتنا علمه و فضلتنا و مانند آن به الفاظى كه مناسب حال خواننده‌ى دعاء است عوض شود، مرحوم سيد عليخان در شرح صحيفه پس از نقل كلام سيد فرموده: شايسته‌تر عوض كردن ضمير است و بس، پس گفته مى‌شود: و ورثت اوصياءه علمه مفسرا، و فضلتهم على من جهل علمه، و قويتهم عليه لترفعهم فوق)
﴿6 اللَّهُمَّ فَكَمَا جَعَلْتَ قُلُوبَنَا لَهُ حَمَلَةً ، وَ عَرَّفْتَنَا بِرَحْمَتِكَ شَرَفَهُ وَ فَضْلَهُ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ الْخَطِيبِ بِهِ ، وَ عَلَى آلِهِ الْخُزَّانِ لَهُ ، وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَعْتَرِفُ بِأَنَّهُ مِنْ عِنْدِكَ حَتَّى لَا يُعَارِضَنَا الشَّكُّ فِي تَصْدِيقِهِ ، وَ لَا يَخْتَلِجَنَا الزَّيْغُ عَنْ قَصْدِ طَرِيقِهِ .
(6) بار خدايا همچنانكه دلهاى ما را نگاهدارندگان قرآن قرار دادى، و به رحمت خود بزرگى و برترى آن را به ما شناساندى، پس بر محمد كه به آن خطبه خواند و (مردم را) پند داد، و بر آل او گنجينه‌داران (نگهداران) آن درود فرست، و ما را از كسانى قرار ده كه اعتراف دارند آن از جانب تو است تا در تصديق و باور نمودن آن شك و دودلى به ما روى نياورد، و لغزشى ما را از راه راستش بازنداشته و جدا نسازد
﴿7 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلْنَا مِمَّنْ يَعْتَصِمُ بِحَبْلِهِ ، وَ يَأْوِي مِنَ الْمُتَشَابِهَاتِ إِلَى حِرْزِ مَعْقِلِهِ ، وَ يَسْكُنُ فِي ظِلِّ جَنَاحِهِ ، وَ يَهْتَدِي بِضَوْءِ صَبَاحِهِ ، وَ يَقْتَدِي بِتَبَلُّجِ إِسْفَارِهِ ، وَ يَسْتَصْبِحُ بِمِصْبَاحِهِ ، وَ لَا يَلْتَمِسُ الْهُدَي فِي غَيْرِهِ .
(7) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از كسانى قرار ده كه به ريسمان (يا عهد و پيمان) قرآن چنگ مى‌زنند، و از چيزهائى كه مانند يكديگرند و به هم اشتباه مى‌شوند (كه حق در آنها از باطل شناخته نگردد) به پناهگاه محكم و استوارش پناه مى‌برند، و در سايه‌ى بال (حمايت و نگهدارى) آن آرام گيرند، و به روشنى بامدادش راه مى‌يابند، چنانكه به روشنى صبح چيزهاى پوشيده‌ى به تاريكى شب آشكار مى‌شود همچنين از راهنمائى قرآن به حقائق پنهان شده‌ى در تاريكى جهل و نادانى دست مى‌يابند) و به درخشيدن روشنائى آن اقتدا مى‌كنند (از احكام و دستورهاى آن پيروى مى‌نمايند) و از چراغ آن چراغ مى‌افروزند (به وسيله‌ى آن به حقائق و علوم پى مى‌برند) و هدايت و رستگارى را در غير آن (به گمان اينكه حق و درست آنست) نمى‌طلبند (زيرا طلب هدايت در غير قرآن كفر و گمراهى است، رسول خدا- صلى الله عليه و آله- فرموده: كسى كه هدايت را در غير قرآن بطلبد خداوند او را گمراه گرداند)
﴿8 اللَّهُمَّ وَ كَمَا نَصَبْتَ بِهِ مُحَمَّداً عَلَماً لِلدَّلَالَةِ عَلَيْكَ ، وَ أَنْهَجْتَ بِآلِهِ سُبُلَ الرِّضَا إِلَيْكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ وَسِيلَةً لَنَا إِلَى أَشْرَفِ مَنَازِلِ الْكَرَامَةِ ، وَ سُلَّماً نَعْرُجُ فِيهِ إِلَى مَحَلِّ السَّلَامَةِ ، وَ سَبَباً نُجْزَى بِهِ النَّجَاةَ فِي عَرْصَةِ الْقِيَامَةِ ، وَ ذَرِيعَةً نَقْدَمُ بِهَا عَلَى نَعِيمِ دَارِ الْمُقَامَةِ .
(8) بار خدايا و همچنانكه به وسيله‌ى قرآن (كه بزرگترين معجزات است) محمد (صلى الله عليه و آله) را براى دلالت و راهنمائى بر (شناسائى و بى‌همتائى) خويش نشانه برپا داشتى، و به آل او (اوصياء آن حضرت) راههاى رضا و خشنودى به سوى خود را آشكار ساختى، پس بر محمد و آل او درود فرست، و قرآن را براى ما دستاويز رسيدن به گرامى‌ترين منزلهاى ارجمند قرار ده، و نردبانى كه براى رسيدن به جايگاه سلامت و بى‌گزند (بهشت) بر آن بالا رويم، و سببى كه به آن رهائى (از عذاب و كيفر) در عرصه و فراخى قيامت را پاداش يابيم، و وسيله‌اى كه به آن بر نعمت فراوان سراى اقامت و ماندن (بهشت) درآئيم‌
﴿9 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْطُطْ بِالْقُرْآنِ عَنَّا ثِقْلَ الْأَوْزَارِ ، وَ هَبْ لَنَا حُسْنَ شَمَائِلِ الْأَبْرَارِ ، وَ اقْفُ بِنَا آثَارَ الَّذِينَ قَامُوا لَكَ بِهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَ أَطْرَافَ النَّهَارِ حَتَّى تُطَهِّرَنَا مِنْ كُلِّ دَنَسٍ بِتَطْهِيرِهِ ، وَ تَقْفُوَ بِنَا آثَارَ الَّذِينَ اسْتَضَاؤُوا بِنُورِهِ ، وَ لَمْ يُلْهِهِمُ الْأَمَلُ عَنِ الْعَمَلِ فَيَقْطَعَهُمْ بِخُدَعِ غُرُورِهِ .
(9) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و به وسيله‌ى قرآن بار سنگين گناهان را از ما بيانداز، و خوهاى نيكوى نيكوكاران را به ما ببخش، و ما را پيرو نشانه‌ها (راهها)ى كسانى بگردان كه در ساعات شب و بامداد و شام قرآن را براى تو بپا داشتند (در خواندن و عمل به آن كوشش مى‌نمودند) تا به سبب پاك كردن (رفتار طبق اوامر و نواهى و سائر دستورهاى) آن ما را از هر چركى (گناهان) پاك نمائى (بيامرزى) و پيرو نشانه‌هاى كسانى گردانى كه به روشنائى (راهنمائى) قرآن روشنى (راه رستگارى) جستند، و آرزو(ى طول عمر و جمع مال و مانند آن) آنها را از كار (بندگى) بازنداشته كه به فريبها (جور واجورها)ى فريبش آنان را فراگرفته تباه (بدبخت) گرداند
﴿10 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْعَلِ الْقُرْآنَ لَنَا فِي ظُلَمِ اللَّيَالِي مُونِساً ، وَ مِنْ نَزَغَاتِ الشَّيْطَانِ وَ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ حَارِساً ، وَ لِأَقْدَامِنَا عَنْ نَقْلِهَا إِلَى الْمَعَاصِي حَابِساً ، وَ لِأَلْسِنَتِنَا عَنِ الْخَوْضِ فِي الْبَاطِلِ مِنْ غَيْرِ مَا آفَةٍ مُخْرِساً ، وَ لِجَوَارِحِنَا عَنِ اقْتِرَافِ الآْثَامِ زَاجِراً ، وَ لِمَا طَوَتِ الْغَفْلَةُ عَنَّا مِنْ تَصَفُّحِ الِاعْتِبَارِ نَاشِراً ، حَتَّى تُوصِلَ إِلَى قُلُوبِنَا فَهْمَ عَجَائِبِهِ ، وَ زَوَاجِرَ أَمْثَالِهِ الَّتِي ضَعُفَتِ الْجِبَالُ الرَّوَاسِي عَلَى صَلَابَتِهَا عَنِ احْتَِمالِهِ .
(10) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و قرآن را براى ما در تاريكيهاى شب (كه در آن وحشت و ترس پيش آيد) مونس و آشنا، و از تباهكاريهاى شيطان (برانگيختن او انسان را بر آنچه سزاوار نيست) و از در دل گذراندن انديشه‌هاى بد حافظ و نگاهدارنده، و براى گامهاى ما از بردنشان ما را به سوى گناهان، بازدارنده، و براى زبانهامان از فرورفتن در باطل و نادرستى (دروغ، بيهوده و بيجا سخن گفتن) بى‌آنكه از مرض و بيمارى باشد گنگ‌كننده، و براى انداممان از بجا آوردن گناهان منع‌كننده، و براى تامل و انديشه‌ى در عبرت و پند گرفتن (از گرفتاران به اعمال و كردار خويش) كه غفلت و فراموشى ما آن را در هم پيچيده گشاينده گردان تا فهم و دانستن شگفتيها (علوم و مواعظ و حكم) و مثلها و داستانهاى منع‌كننده‌ى (از گناهان) آن را، كه كوههاى استوار با سختى آنها از زير بار رفتن آن ناتوانند، به دلهاى ما برسانى (اشاره به فرمايش خداى تعالى «س 59 ى 21»: لو انزلنا هذا القران على جبل لرايته خاشعا متصدعا من خشيه الله و تلك الامثال نضربها للناس لعلهم يتفكرون يعنى اگر اين قرآن را بر كوهى مى‌فرستاديم مى‌ديدى كه كوه «با بزرگى و سختى» از ترس خدا فروتن و شكافته و از هم ريخته مى‌گشت، و اين مثلها را براى مردم مى‌زنيم اميدوار باش كه ايشان تفكر و انديشه نمايند «در اين بيان توبيخ و سرزنش است بر سخت دلى انسان و فروتنى نكردن او هنگام خواندن قرآن و انديشه نكردنش براى آنچه در آنست»)
﴿11 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَدِمْ بِالْقُرْآنِ صَلَاحَ ظَاهِرِنَا ، وَ احْجُبْ بِهِ خَطَرَاتِ الْوَسَاوِسِ عَنْ صِحَّةِ ضَمَائِرِنَا ، وَ اغْسِلْ بِهِ دَرَنَ قُلُوبِنَا وَ عَلَائِقَ أَوْزَارِنَا ، وَ اجْمَعْ بِهِ مُنْتَشَرَ أُمُورِنَا ، وَ أَرْوِ بِهِ فِي مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَيْكَ ظَمَأَ هَوَاجِرِنَا ، وَ اكْسُنَا بِهِ حُلَلَ الْأَمَانِ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَرِ فِي نُشُورِنَا .
(11) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و به وسيله‌ى قران خير و نيكى و آراستگى بردن ما را ثابت و پابرجا گردان، و در دل گذراندن انديشه‌هاى بد را از سلامتى درونهاى ما بازدار، و چركى دلهامان (غفلت، نادانى، سختى و مانند آنها) و علاقه‌ها و وابستگى گناهانمان را بشوى (از ميان ببر) و كارهاى پراكنده شده‌ى ما را فراهم آور، و در جاى صف بستن و به يك رشته درآمدن در پيشگاهت (روز رستاخيز) تشنگى ما را در جاهاى بسيار گرم سيراب نما، و در روز ترس بزرگ (روز قيامت) هنگام زنده شدنمان ما را به جامه‌هاى امان و زنهار (از آتش دوزخ) بپوشان‌
﴿12 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْبُرْ بِالْقُرْآنِ خَلَّتَنَا مِنْ عَدَمِ الْإِمْلَاقِ ، وَ سُقْ إِلَيْنَا بِهِ رَغَدَ الْعَيْشِ وَ خِصْبَ سَعَةِ الْأَرْزَاقِ ، وَ جَنِّبْنَا بِهِ الضَّرَائِبَ الْمَذْمُومَةَ وَ مَدَانِيَ الْأَخْلَاقِ ، وَ اعْصِمْنَا بِهِ مِنْ هُوَّةِ الْكُفْرِ وَ دَوَاعِي النِّفَاقِ حَتَّى يَكُونَ لَنَا فِي الْقِيَامَةِ إِلَى رِضْوَانِكَ وَ جِنَانِكَ قَائِداً ، وَ لَنَا فِي الدُّنْيَا عَنْ سُخْطِكَ وَ تَعَدِّي حُدُودِكَ ذَائدا ، وَ لما عندك بتحليل حلاله و تحريم حرامه شاهدا .
(12) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و به وسيله‌ى قرآن فقر و بى‌چيزى ما را به نداشتن احتياج و نيازمندى اصلاح فرما، و گشايش زندگانى و بسيارى فراخى روزيها را به سوى ما روان گردان، و ما را از خوهاى نكوهيده و اخلاق پست دور نما، و از دره‌ى گود كفر و چيزهائى كه نفاق و دوروئى را پيش آورد نگاهدار، تا در روز رستاخيز قرآن ما را به سوى خشنودى و بهشت تو كشاننده، و در دنيا از خشم (دورى رحمت) تو و تجاوز و گذشتن از احكام تو بازدارنده، و براى آنچه در حكم تو است به حلال دانستن حلال آن و حرام شمردن حرام آن گواهى‌دهنده باشد
﴿13 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَوِّنْ بِالْقُرْآنِ عِنْدَ الْمَوْتِ عَلَى أَنْفُسِنَا كَرْبَ السِّيَاقِ ، وَ جَهْدَ الْأَنِينِ ، وَ تَرَادُفَ الْحَشَارِجِ إِذَا بَلَغَتِ النُّفُوسُ التَّرَاقِيَ ، وَ قِيلَ مَنْ رَاقٍ وَ تَجَلَّى مَلَكُ الْمَوْتِ لِقَبْضِهَا مِنْ حُجُبِ الْغُيُوبِ ، وَ رَمَاهَا عَنْ قَوْسِ الْمَنَايَا بِأَسْهُمِ وَحْشَةِ الْفِرَاقِ ، وَ دَافَ لَهَا مِنْ ذُعَافِ الْمَوْتِ كَأْساً مَسْمُومَةَ الْمَذَاقِ ، وَ دَنَا مِنَّا إِلَى الآْخِرَةِ رَحِيلٌ وَ انْطِلَاقٌ ، وَ صَارَتِ الْأَعْمَالُ قَلَائِدَ فِي الْأَعْنَاقِ ، وَ كَانَتِ الْقُبُورُ هِيَ الْمَأْوَي إِلَي مِيقَاتِ يَوْمِ التَّلَاقِ
(13) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و به وسيله‌ى قرآن هنگام (رسيدن) مرگ اندوه جان كندن و سختى ناله كردن و پى در پى بودن ناله‌هاى وقت جان كندن (يا پى در پى بودن غرغره‌ها و به شمار افتادن نفسهاى در وقت جان سپردن) را بر ما آسان فرما آنگاه كه جانها به چنبرهاى گردن رسد (گفته‌اند: از لطف و توفيق خداوند متعال است به بندگان كه فرشته‌ى مرگ را در گرفتن جانها امر فرموده از انگشتهاى پا شروع نمايد آنگاه تدريجا و كم‌كم به بالا آيد يا به سينه و گلو رسد براى اينكه بنده در اين مدت بتواند از روى دل به خدا روآورد و وصيت و توبه نمايد پيش از آنكه عالم ديگر را به چشم ببيند و روحش از بدن بيرون شود كه از اين راه اميد به نيكوئى پايان كار او مى‌باشد) و گفته شود كيست افسونگر؟ (ياران و خويشان محتضر و مرگ رسيده گويند: كيست دعا خواند كه اين بيمار بهبودى يابد؟ يا كيست كه بتواند اين انسان را كه نزديك مردن است به افسون بهبودى دهد؟ كسى نيست و نمى‌تواند! يا برخى از فرشتگان گويند: كدام يك از شما فرشتگان روح اين محتضر را بالا مى‌بريد، فرشتگان رحمت يا فرشتگان عذاب؟ اين جمله از دعا اقتباس از قول خداى تعالى است «س 75 ى 26»: كلا اذا بلغت التراقى «ى 27» و قيل من راق يعنى چنين نيست «كه دنياخواهان دل بر دنيا توانند نهاد و از آخرت غفلت نمايند» چون جانشان به چنبر گردن رسد و گفته شود: كيست افسونگر «به دعاء يا طبيب و بهبودى‌دهنده‌ى به دواء») و فرشته‌ى مرگ براى گرفتن آن جانها از پرده‌هاى پنهانيها(ى از عقل و علم بشر) آشكار گردد، و آنها را به تيرهاى ترس فراق و جدائى (از دنيا) از كمان مرگها بزند، و براى آن جانها جامى را كه زهرآلوده است چشيدن از آن از زهر مرگ آميخته سازد، و كوچ كردن و روان شدن ما (از دنيا) به سوى آخرت نزديك شود، و اعمال و كردارها (مانند) گردن‌بندهاى در گردنها گردد (اشاره به قول خداى تعالى «س 17 ى 13»: و كل انسان الزمناه طائره فى عنقه يعنى و عمل هر انسانى را «هر كه باشد» در گردن او واجب و لازم گردانيديم «عملش با او است و مانند گردن‌بند هرگز از او جدا نمى‌شود») و تا وعده‌گاه روز به هم رسيدن (روز قيامت كه جانها با بدنها، يا اهل آسمان با اهل زمين، يا ستمگر با ستم كشيده يا غير آنها كه خدا مى‌داند به هم رسند) گورها آرامگاه باشد
﴿14 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ بَارِكْ لَنَا فِي حُلُولِ دَارِ الْبِلَى ، وَ طُولِ الْمُقَامَةِ بَيْنَ أَطْبَاقِ الثَّرَى ، وَ اجْعَلِ الْقُبُورَ بَعْدَ فِرَاقِ الدُّنْيَا خَيْرَ مَنَازِلِنَا ، وَ افْسَحْ لَنَا بِرَحْمَتِكَ فِي ضِيقِ مَلَاحِدِنَا ، وَ لَا تَفْضَحْنَا فِي حَاضِرِي الْقِيَامَةِ بِمُوبِقَاتِ آثَامِنَا .
(14) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و فرود آمدن به خانه‌ى كهنه (از هم ريخته: قبر) و بسيار ماندن در ميان طبقه‌هاى خاك را براى ما مبارك و نيكو ساز، و قبرها را پس از مفارقت و جدائى از دنيا براى ما (تا رسيدن به بهشت) بهترين منزلها قرار ده (رسول خدا- صلى الله عليه و آله- فرموده: قبر نخست منزل از منزلهاى آخرت است اگر كسى از آن نجات و رهائى يافت پس از آن آسانتر از آنست، و اگر نجات نيافت پس از آن سختتر از آنست) و تنگى لحدهامان (شكافتگيهاى قبر) را به وسيله‌ى رحمت و مهربانيت گشاده گردان، و ما را در ميان گروه بسيارى كه در قيامت حاضر مى‌شوند به گناههاى تباه سازنده‌ى‌مان رسوا مكن
﴿15 وَ ارْحَمْ بِالْقُرْآنِ فِي مَوْقِفِ الْعَرْضِ عَلَيْكَ ذُلَّ مَقَامِنَا ، وَ ثَبِّتْ بِهِ عِنْدَ اضْطِرَابِ جِسْرِ جَهَنَّمَ يَوْمَ الَْمجَازِ عَلَيْهَا زَلَلَ أَقْدَامِنَا ، وَ نَوِّرْ بِهِ قَبْلَ الْبَعْثِ سُدَفَ قُبُورِنَا ، وَ نَجِّنَا بِهِ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ شَدَائِدِ أَهْوَالِ يَوْمِ الطَّامَّةِ
(15) و به وسيله‌ى قرآن در جاى صف بستن و به يك رشته درآمدن در برابر تو برخوارى مقام و مرتبه‌ى ما رحم فرما، و هنگام لرزيدن پل دوزخ در روز گذشتن از آن لغزش گامهاى ما را ثابت و پابرجا بدار (اخبار بسيار از ائمه‌ى معصومين- عليهم‌السلام- رسيده: روز قيامت پلى بر روى دوزخ كشيده مى‌شود كه اول آن موقف و جاى ايستادن براى حساب و وارسى است و آخر آن بر در بهشت است، هر كه خدا را اطاعت كرده از آن مى‌گذرد و به بهشت مى‌رود و هر كه او را معصيت نموده از دو سمت آن به آتش مى‌افتد، و در وصف آن رسيده: كه از مو باريكتر و از شمشير برنده‌تر است، و مومن مانند برق تندرو از آن مى‌گذرد، و در بعض اخبار رسيده: صراط و پل دوزخ مى‌لرزد و اهلش را مى‌لرزاند به طورى كه مفاصل و پيوندهاى اندام ايشان به هم زده مى‌شود، و مردم مانند مورچه‌هاى ريز در آتش مى‌افتند، و جز كسى را كه خدا رحم مى‌كند از آن رهائى نمى‌يابند) و پيش از برانگيختن (زنده شدن در قيامت) تاريكى قبرهاى ما را روشن فرما، و ما را روز رستاخيز از هر اندوهى و از ترسهاى سخت روز قيامت (كه مصيبت و سختى آن بالاترين مصائب و سختيها است) نجات ده‌
﴿16 وَ بَيِّضْ وُجُوهَنَا يَوْمَ تَسْوَدُّ وُجُوهُ الظَّلَمَةِ فِي يَوْمِ الْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ ، وَ اجْعَلْ لَنَا فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ وُدّاً ، وَ لَا تَجْعَلِ الْحَيَاةَ عَلَيْنَا نَكَداً .
(16) و روهاى ما را سفيد (شادمانمان) گردان روزى كه روهاى ستمگران سياه مى‌شود (افسرده مى‌گردند) در روز افسوس و پشيمانى (گمراهان، اشاره به قول خداى تعالى «س 19 ى 39»: و انذرهم يوم الحسره يعنى ايشان را از روز پشيمانى «روز قيامت» بترسان) و براى ما در دلهاى اهل ايمان محبت و دوستى قرار ده (اشاره به قول خداى تعالى «س 19 ى 96»: ان الذين امنوا و عملوا الصالحات سيجعل لهم الرحمن ودا يعنى همانا آنان كه ايمان آوردند و كارهاى شايسته انجام دادند به زودى خداوند بخشاينده براى ايشان «در دلهاى مومنين» محبت و دوستى قرار مى‌دهد «چنانكه در دلهاى دشمنانشان رعب و ترس مى‌افكند») و زندگى را بر ما سخت و دشوار مگردان‌
﴿17 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ كَمَا بَلَّغَ رِسَالَتَكَ ، وَ صَدَعَ بِأَمْرِكَ ، وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ .
(17) بار خدايا بر محمد (صلى الله عليه و آله) بنده و فرستاده‌ى خود درود فرست همچنانكه پيام تو را رسانيد، و فرمانت را به صداى بلند و آشكارا بيان كرد (اشاره به قول خداى تعالى «س 15 ى 94»: فاصدع بما تومر و اعرض عن المشركين يعنى پس به صداى بلند و آشكارا آنچه را كه به آن مامورى برسان و از كفار روبگردان) و بندگانت را پند داد (كه به راه حق درآيند)
﴿18 اللَّهُمَّ اجْعَلْ نَبِيَّنَا صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَقْرَبَ الْنَّبِيِّينَ مِنْكَ مَجْلِساً ، وَ أَمْكَنَهُمْ مِنْكَ شَفَاعَةً ، وَ أَجَلَّهُمْ عِنْدَكَ قَدْراً، وَ أَوْجَهَهُمْ عِنْدَكَ جَاهاً .
(18) بار خدايا پيغمبر ما را- درودهاى تو بر او و بر آل او باد- روز رستاخيز از جهت مرتبه و مقام نزديكترين پيغمبران به خود، و از جهت شفاعت و ميانجيگرى (از گناهكاران امت) برترين ايشان، و از جهت قدر و منزلت بزرگترين آنها، و از جهت جاه و جلال آبرومندترين آنان نزد خود قرار ده‌
﴿19 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ شَرِّفْ بُنْيَانَهُ ، وَ عَظِّمْ بُرْهَانَهُ ، وَ ثَقِّلْ مِيزَانَهُ ، وَ تَقَبَّلْ شَفَاعَتَهُ ، وَ قَرِّبْ وَسِيلَتَهُ ، وَ بَيِّضْ وَجْهَهُ ، وَ أَتِمَّ نُورَهُ ، وَ ارْفَعْ دَرَجَتَهُ
(19) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و بناء و ساختمان او را بلند كن (دين مقدسش را بر همه اديان برترى ده) و دليل او (قرآن كريم) را بزرگ گردان (بر همه آشكار ساز) و ترازوى (حسنات) او را سنگين نما، و شفاعتش را (درباره‌ى گنهكاران) بپذير، و منزلتش را (نزد خود) نزديك، و رو سفيدش (شادمانش) فرما، و نورش را كامل (دينش را در همه جاى جهان منتشر) ساز، و درجه و مرتبه‌اش را بالا بر
﴿20 وَ أَحْيِنَا عَلَى سُنَّتِهِ ، وَ تَوَفَّنَا عَلَى مِلَّتِهِ وَ خُذْ بِنَا مِنْهَاجَهُ ، وَ اسْلُكْ بِنَا سَبِيلَهُ ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَهْلِ طَاعَتِهِ ، وَ احْشُرْنَا فِي زُمْرَتِهِ، وَ أَوْرِدْنَا حَوْضَهُ ، وَ اسْقِنَا بِكَأْسِهِ
(20) و ما را بر طريقه و روش او زنده بدار، و بر دين او بميران، و در راه آشكارش سير ده، و به راه و طريقه‌اش ببر، و از فرمانبران او قرار ده، و در گروه او گرد آور، و به حوض او (نهرى كه خداى تعالى در بهشت به آن حضرت عطا فرموده و برگزيدگان امت روز قيامت در آن وارد مى‌شوند) وارد ساز، و از جام آن حوض سيراب گردان‌
﴿21 وَ صَلِّ اللَّهُمَّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، صَلَاةً تُبَلِّغُهُ بِهَا أَفْضَلَ مَا يَأْمُلُ مِنْ خَيْرِكَ وَ فَضْلِكَ وَ كَرَامَتِكَ ، إِنَّكَ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ ، وَ فَضْلٍ كَرِيمٍ .
(21) و درود فرست- بار خدايا- بر محمد و آل او درودى كه به وسيله‌ى آن او را به بهترين نيكى و بخشش و بزرگواريت كه اميدوار است برسانى، زيرا تو داراى رحمت گشاده و بخشش بزرگى (كه فنا و نيستى و كم شدن در آن راه ندارد)
﴿22 اللَّهُمَّ اجْزِهِ بِمَا َ بَلَّغَ مِنْ رِسَالَاتِكَ ، وَ أَدَّى مِنْ آيَاتِكَ ، و نَصَحَ لِعِبَادِكَ ، وَ جَاهَدَ فِي سَبِيلِكَ ، أَفْضَلَ مَا جَزَيْتَ أَحَداً مِنْ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ الْمُصْطَفَيْنَ ، وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكَاتُهُ .
(22) بار خدايا او را در برابر اينكه پيغامهاى تو را رسانيد، و آيات (قرآن مجيد، يا نشانه‌هاى پروردگارى و يگانگى) تو را اداء نمود (مردم را به آن راهنمائى كرد) و بندگانت را پند و اندرز داد، و در راه تو (به دست و زبان) كوشش و كارزار كرد پاداش ده، به بهترين پاداشى كه به يكى از فرشتگانى كه از خواص و نزديكان درگاه تو هستند، و پيغمبران فرستاده شده‌ى برگزيده‌ى خود داده‌اى، و درود و مهربانى و نيكيهاى بسيار خدا بر او و بر آل او كه (از چركى جهل و نادانى) پاكيزه و (به علم و ايمان آراسته و از پليدى ميلاد و آلودگى معاصى و فساد) پاك‌اند.

برچسب:

دعای چهل و دو صحیفه سجادیه

-

دعای چهل و دوم صحیفه سجادیه

-

دعای 42 صحیفه سجادیه

-

دعای ۴۲ صحیفه سجادیه

-

چهل و دومین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^