اخلاق خوبان، ص: 134
آن ابوجهل از محمد ننگ داشت |
وَز حسد خود را به بالا می فراشت «1» |
|
بوالحكم نامش بُد و بوجهل شد |
ای بسا اهل از حسد نااهل شد «2» |
|
از حسد بر يوسف مصری چه رفت |
اين حسد اندر كمين گرگيست زفت «3» |
|
از خدا می خواه دفع اين حسد |
تا خدايت وارهاند از حسد «4» |
|
______________________________ (1) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 802.
(2) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 809.
(3) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 1407.
(4) مثنوی معنوی، دفتر چهارم، بيت 2681.