وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعْدَ هَذَا التَّحْمِيدِ فِي الصَّلَاةِ عَلَي رَسُولِ اللهِ صَلَّي اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ
از دعاهاى آن حضرت عليهالسلام، پس از اين ستايش، در درود بر رسول خدا صلى الله عليه و آله
﴿1﴾
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنَّ عَلَيْنَا بِمُحَمَّدٍ نَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ دُونَ الْأُمَمِ الْمَاضِيَةِ وَ الْقُرُونِ السَّالِفَةِ ، بِقُدْرَتِهِ الَّتِي لَا تَعْجِزُ عَنْ شَيْءٍ وَ إِنْ عَظُمَ ، وَ لَا يَفُوتُهَا شَيْءٌ وَ إِنْ لَطُفَ .
(1) حمد و سپاس مخصوص خداوندى است كه به خاطر نعمت رسالت و نبوت پيامبرش حضرت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلّم بر ما منت نهاد. نعمتى كه امتهاى گذشته و مردم پيشين از ما از آن بىبهره بودند. و اين نعمت رسالت بر اساس قدرت الهى است كه از هيچ چيزى هر چند بزرگ باشد عاجز و ناتوان نيست و چيزى از قدرت او فوت نمىگردد اگر چه بسيار كوچك و لطيف باشد.
﴿2﴾
فَخَتَمَ بِنَا عَلَى جَمِيعِ مَنْ ذَرَأَ ، وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَى مَنْ جَحَدَ ، وَ كَثَّرَنَا بِمَنِّهِ عَلَى مَنْ قَلَّ .
(2) و همچنين براى ما منت نهاد به خاطر اين كه ما را آخرين امت نسبت به همهى كسانى كه آفريده قرار داد، و ما را شاهد و گواه كسانى قرار داده كه منكر حقايق دين و احكام خدا هستند، و جمعيت ما را در برابر امتهاى ديگر فزونى بخشيد.
﴿3﴾
اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ ، وَ نَجِيبِكَ مِنْ خَلْقِكَ ، وَ صَفِيِّكَ مِنْ عِبَادِكَ ، إِمَامِ الرَّحْمَةِ ، وَ قَائِدِ الْخَيْرِ ، وَ مِفْتَاحِ الْبَرَكَةِ .
(3) بار خدايا بر محمد درود بفرست كه امين وحى و برگزيده از ميان آفريدگان و انتخاب شده از ميان بندگانت و پيشواى رحمت و مهربانى، و قائد خير و نيكى و كليد همهى بركتها است.
﴿4﴾
كَمَا نَصَبَ لِأَمْرِكَ نَفْسَهُ
(4) همچنانكه او براى انجام فرمان تو خود را آماده نمود،
﴿5﴾
وَ عَرَّضَ فِيكَ لِلْمَكْرُوهِ بَدَنَهُ
(5) و در راه رساندن پيام وحى تو جسم و بدن خود را آماج هر گونه سختيها و ناراحتيها قرار داد،
﴿6﴾
وَ كَاشَفَ فِي الدُّعَاءِ إِلَيْكَ حَامَّتَهُ
(6) و در دعوت مردم به سوى تو با خويشاوندانش آشكارا به مخالفت برخواست،
﴿7﴾
وَ حَارَبَ فِي رِضَاكَ أُسْرَتَهُ
(7) و براى خشنوديت با خاندان و قبيلهاش به نبرد و كارزار پرداخت،
﴿8﴾
وَ قَطَعَ فِي إِحْيَاءِ دِينِكَ رَحِمَهُ .
(8) و در راه احياء دين تو از خويشاوندانش كه اسلام را قبول نداشتند دورى جست،
﴿9﴾
وَ أَقْصَى الْأَدْنَيْنَ عَلَى جُحُودِهِمْ
(9) و از همهى نزديكان خود به خاطر انكار دين تو فاصله گرفت،
﴿10﴾
وَ قَرَّبَ الْأَقْصَيْنَ عَلَى اسْتِجَابَتِهِمْ لَكَ .
(10) و با همهى كسانى كه حتى از نظر قبيله و خويشاوندى دور بودند به خاطر اجابت دعوت تو نزديك شد،
﴿11﴾
وَ وَالَى فِيكَ الْأَبْعَدِينَ
(11) و در راه تو با دورترين مردم طرح دوستى برقرار كرد،
﴿12﴾
وَ عَادَى فِيكَ الْأَقْرَبِينَ
(12) و با نزديكترين خويشان دشمنى نمود،
﴿13﴾
و أَدْأَبَ نَفْسَهُ فِي تَبْلِيغِ رِسَالَتِكَ
(13) و در راه رساندن پيام تو خود را به زحمت و مشكلات فراوانى مبتلا ساخت،
﴿14﴾
وَ أَتْعَبَهَا بِالدُّعَاءِ إِلَى مِلَّتِكَ .
(14) و در راه دعوت به دين تو خود را به رنج و سختى افكند،
﴿15﴾
وَ شَغَلَهَا بِالنُّصْحِ لِأَهْلِ دَعْوَتِكَ
(15) و بيشتر اوقات خود را در راه نصيحت و پند كسانى كه اهليت پذيرش دعوت تو را داشتند گذارند،
﴿16﴾
وَ هَاجَرَ إِلَى بِلَادِ الْغُربَةِ ، وَ مَحَلِّ النَّأْيِ عَنْ مَوْطِنِ رَحْلِهِ ، وَ مَوْضِعِ رِجْلِهِ ، وَ مَسْقَطِ رَأْسِهِ ، وَ مَأْنَسِ نَفْسِهِ ، إِرَادَةً مِنْهُ لِإِعْزَازِ دِينِكَ ، وَ اسْتِنْصَاراً عَلَى أَهْلِ الْكُفْرِ بِكَ .
(16) و به خاطر دين و آئين تو مهاجرت به شهر غربت نمود، و از وطن مورد علاقهاش، و از پرورشگاه محل تولد و جايگاهى كه با آن مأنوس بود به خاطر تكريم دين تو و يارى خواستن براى غلبه بر اهل كفر به سرزمين دور هجرت نمود،
﴿17﴾
حَتَّى اسْتَتَبَّ لَهُ مَا حَاوَلَ فِي أَعْدَائِكَ
(17) تا اين كه فتح و پيروزى كه دربارهى دشمنانت خواسته بود به دست آورد،
﴿18﴾
وَ اسْتَتَمَّ لَهُ مَا دَبَّرَ فِي أَوْلِيَائِكَ .
(18) و آنچه دربارهى دوستان و مؤمنين تو مىانديشيد انجام گرفت،
﴿19﴾
فَنَهَدَ إِلَيْهِمْ مُسْتَفْتِحاً بِعَوْنِكَ ، وَ مُتَقَوِّياً عَلَى ضَعْفِهِ بِنَصْرِكَ
(19) پس در حالى كه به مدد و كمك تو يارى مىجست و با ناتوانى خود به كمك و يارى تو نيرو و قوت مىگرفت بر عليه دشمنانت قيام نمود،
﴿20﴾
فَغَزَاهُمْ فِي عُقْرِ دِيَارِهِمْ .
(20) پس با آنها در ميان خانههاشان جنگيد،
﴿21﴾
وَ هَجَمَ عَلَيْهِمْ فِي بُحْبُوحَةِ قَرَارِهِمْ
(21) و به منازلشان حمله برد،
(22) تا امر و فرمان تو آشكار و كلمهات (دعوت به اسلام) بلند آوازه گردد گر چه مشركان از آن كراهت داشتند،
﴿23﴾
اللَّهُمَّ فَارْفَعْهُ بِمَا كَدَحَ فِيكَ إِلَى الدَّرَجَةِ الْعُلْيَا مِنْ جَنَّتِكَ
(23) بار خدايا رنج و سختى كه پيامبرت دربارهى دين تو متحمل شد او را در بلندترين درجه از درجات بهشت قرار بده،
﴿24﴾
حَتَّى لَا يُسَاوَى فِي مَنْزِلَةٍ ، وَ لَا يُكَافَأَ فِي مَرْتَبَةٍ ، وَ لَا يُوَازِيَهُ لَدَيْكَ مَلَكٌ مُقَرَّبٌ ، وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ .
(24) تا هيچ كس در رتبه و منزلت او نرسد، و كسى در آن مقام همانند او نباشد، و هيچ فرشتهى مقرب و پيامبر مرسلى با مقام و درجهى او برابرى نكند.
﴿25﴾
وَ عَرِّفْهُ فِي أَهْلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ أُمَّتِهِ الْمُؤْمِنِينَ مِنْ حُسْنِ الشَّفَاعَةِ أَجَلَّ مَا وَعَدْتَهُ
(25) و او را به عنوان شفاعت كننده نيكو در ميان اهل بيت طاهرينش و مؤمنين از امتش بيش از آنچه به آن حضرت وعده دادهاى معرفى فرما.
﴿26﴾
يَا نَافِذَ الْعِدَةِ ، يَا وَافِيَ الْقَوْلِ ، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ .
(26) اى كسى كه وعدهاش نافذ، به قولش وفادار، و اى كسى كه گناهان را تبديل به چندين برابر حسنات مىكنى به درستى كه تو صاحب فضل عظيم مىباشى [پس آنچه درباره رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلّم خواستهام اجابت فرما]