وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِأَبَوَيْهِ عَلَيْهِمَا السَّلَامُ
از دعاهاى اوست دربارهى پدر و مادرش
﴿1﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ ، وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الطَّاهِرِينَ ، وَ اخْصُصْهُمْ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ رَحْمَتِكَ وَ بَرَكَاتِكَ وَ سَلَامِكَ .
(1) خدايا! بر محمد- كه بنده و فرستادهى توست- و خاندان پاك او درود فرست، و ايشان را به بهترين درود و رحمت و بركات و سلام خود، ممتاز گردان.
﴿2﴾
وَ اخْصُصِ اللَّهُمَّ وَالِدَيَّ بِالْكَرَامَةِ لَدَيْكَ ، وَ الصَّلَاةِ مِنْكَ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(2) و نيز پدر و مادرم را اى خدا به گرامى داشتن در پيشگاه خود و درود خويش، مخصوص فرما، اى مهربانترين مهربانان!
﴿3﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَلْهِمْنِي عِلْمَ مَا يَجِبُ لَهُمَا عَلَيَّ إِلْهَاماً ، وَ اجْمَعْ لِي عِلْمَ ذَلِكَ كُلِّهِ تَمَاماً ، ثُمَّ اسْتَعْمِلْنِي بِمَا تُلْهِمُنِي مِنْهُ ، وَ وَفِّقْنِي لِلنُّفُوذِ فِيما تُبَصِّرُنِي مِنْ عِلْمِهِ حَتَّى لَا يَفُوتَنِي اسْتِعْمَالُ شَيْءٍ عَلَّمْتَنِيهِ ، وَ لَا تَثْقُلَ أَرْكَانِي عَنِ الْحَفُوفِ فِيما أَلْهَمْتَنِيهِ
(3) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، و دانستن آنچه را كه دربارهى آنان بر عهدهى من است، در دلم بنگار، و وظيفهام را دربارهى ايشان به من بياموز. سپس مرا به انجام دادن آنچه كه به من الهام كردهاى، وادار، و به انجام دادن آنچه كه از اين پس مىآموزى، توفيقم ده، تا هيچ يك از وظايفى را كه به من آموختهاى از ياد نبرده، فرونگذارم، و اندامهايم، در آنچه به من الهام كردهاى، به سستى نگرايند.
﴿4﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ كَمَا شَرَّفْتَنَا بِهِ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، كَمَا أَوْجَبْتَ لَنَا الْحَقَّ عَلَى الْخَلْقِ بِسَبَبِهِ .
(4) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، همچنان كه از فيض وجودش ما را كرامت و سربلندى بخشيدى، و بر محمد و خاندانش درود فرست، همچنان كه به بركت او بر ما حقى بر ديگران واجب كردى.
﴿5﴾
اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَهَابُهُمَا هَيْبَةَ السُّلْطَانِ الْعَسُوفِ ، وَ أَبِرَّهُمَا بِرَّ الْأُمِّ الرَّؤُوفِ ، وَ اجْعَلْ طَاعَتِي لِوَالِدَيَّ وَ بِرِّي بِهِمَا أَقَرَّ لِعَيْنِي مِنْ رَقْدَةِ الْوَسْنَانِ ، وَ أَثْلَجَ لِصَدْرِي مِنْ شَرْبَةِ الظَّمْآنِ حَتَّى أُوثِرَ عَلَى هَوَايَ هَوَاهُمَا ، وَ أُقَدِّمَ عَلَى رِضَايَ رِضَاهُمَا وَ أَسْتَكْثِرَ بِرَّهُمَا بِي وَ اِنْ قَلَّ ، وَ أَسْتَقِلَّ بِرّي بِهِمَا وَ اِنْ كَثُرَ .
(5) خدايا! چنانم كن كه هيبت و شكوه پدر و مادرم، همچون شكوه پادشاهان مستبد و خودكامه، در دلم جاى گيرد؛ و حال آن كه با آنان چون مادرى مهربان باشم.
و فرمانبردارى و خدمتگزارىام را دربارهى ايشان. در نظرم از خواب نوشين، گواراتر گردان، و رنج و زحمتى را كه در خدمتگزارى به آنان مىبرم، در نظرم از لذت خوابى كه در چشم خوابآلودگان مىريزد، شيرينتر، و بر كام جانم از شهد شيرينى كه بر جان تشنهكامان مىريزند، دلپذيرتر فرما، تا خواست و آرزوى ايشان را بر خواست خود مقدم بدارم، و همواره، رضايت آن دو را بر رضايت خويش برگزينم، و احسان و نيكويى ايشان را دربارهى خويش، هر چند كه اندك باشد، بسيار ببينم، و احسان و خدمت خود را دربارهى آنان، هرچند كه بسيار باشد، اندك يابم!
﴿6﴾
اللَّهُمَّ خَفِّضْ لَهُمَا صَوْتِي ، وَ أَطِبْ لَهُمَا كَلَامِي ، وَ أَلِنْ لَهُمَا عَرِيكَتِي ، وَ اعْطِفْ عَلَيْهِمَا قَلْبِي ، وَ صَيِّرْنِي بِهِمَا رَفِيقاً ، وَ عَلَيْهِمَا شَفِيقاً .
(6) خدايا! بانگ مرا در گوششان آرام و ملايم ساز، و سخنم را بر ايشان، دلنشين گردان، و خلق و خوى مرا در برخورد با ايشان، خوش گردان، و در برابرشان، سر به راهم كن، و دلم را از مهرشان لبريز گردان، و مرا با آنان رفيق و بر ايشان، شفيق و مهربان ساز!
﴿7﴾
اللَّهُمَّ اشْكُرْ لَهُمَا تَرْبِيَتِي ، وَ أَثِبْهُمَا عَلَى تَكْرِمَتِي ، وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّي فِي صِغَرِي .
(7) بارخدايا! آنان را به پاس تربيت و پرورش من، پاداش نيكو عطا كن، و در ازاى گرامىداشت من، از پاداشى در خور و شايسته برخوردارشان فرما، و همچنان كه در كودكى و خردىام از آسيب و گزند نگاهم داشتند، تو نيز آنان را از هر آسيبى نگاه دار!
﴿8﴾
اللَّهُمَّ وَ مَا مَسَّهُمَا مِنِّي مِنْ أَذًى ، أَوْ خَلَصَ إِلَيْهِمَا عَنِّي مِنْ مَكْرُوهٍ ، أَوْ ضَاعَ قِبَلِي لَهُمَا مِنْ حَقٍّ فَاجْعَلْهُ حِطَّةً لِذُنُوبِهِمَا ، وَ عُلُوّاً فِي دَرَجَاتِهِمَا ، وَ زِيَادَةً فِي حَسَنَاتِهِمَا ، يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ .
(8) خدايا! اگر اذيت و آزازى از جانب من به ايشان رسيده، يا كار ناپسندى از من به چشمشان خورده است، يا حقوقى را از آنان تباه كردهام، همه را باعث آمرزش گناهانشان، و مايهى سربلندى و بالا رفتن درجهى معنوى آنان، و افزونى نيكىهايشان قرار ده، اى خدايى كه به لطف خويش، بدىها را به نيكىهاى چندين برابر، تبديل مىكنى!
﴿9﴾
اللَّهُمَّ وَ مَا تَعَدَّيَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ قَوْلٍ ، أَوْ أَسْرَفَا عَلَيَّ فِيهِ مِنْ فِعْلٍ ، أَوْ ضَيَّعَاهُ لِي مِنْ حَقٍّ ، أَوْ قَصَّرَا بِي عَنْهُ مِنْ وَاجِبٍ فَقَدْ وَهَبْتُهُ لَهُمَا ، وَ جُدْتُ بِهِ عَلَيْهِمَا وَ رَغِبْتُ إِلَيْكَ فِي وَضْعِ تَبِعَتِهِ عَنْهُمَا ، فَإِنِّي لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى نَفْسِي ، وَ لَا أَسْتَبْطِئُهُمَا فِي بِرّي ، وَ لَا أَكْرَهُ مَا تَوَلَّيَاهُ مِنْ أَمْرِي يَا رِبِّ .
(9) خدايا! هر گونه تندروىاى كه در گفتار با من نمودهاند، و هر گونه زيادهروىاى كه در رفتار با من داشتهاند، يا هر گونه حقوقى را كه دربارهى من تباه كردهاند، يا هر گونه مسئوليتى كه نسبت به من داشتهاند و در انجام دادنش كوتاهى ورزيدهاند، خدايا آنها را به آنان بخشيدم، و آن را بر ايشان احسان كردم، و از تو نيز مىخواهم كه گرفتارىهاشان را از دوششان بردارى؛ چرا كه من، هرگز نسبت به آنان دربارهى خود، گمان بد ندارم، و در احسان ايشان نسبت به خود، سهلانگارشان نمىدانم، و از آنچه كه دربارهام انجام دادهاند، ناراحت نيستم.
﴿10﴾
فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَيَّ ، وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَيَّ ، وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَيَّ مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ ، أَوْ أُجَازِيَهُمَا عَلَى مِثْلٍ ، أَيْنَ إِذاً يَا إِلَهِي طُولُ شُغْلِهِمَا بِتَرْبِيَتِي وَ أَيْنَ شِدَّةُ تَعَبِهِمَا فِي حِرَاسَتِي وَ أَيْنَ إِقْتَارُهُمَا عَلَى أَنْفُسِهِمَا لِلتَّوْسِعَةِ عَلَيَّ
(10) اى پروردگار من! چرا كه پاس حرمتشان بر من لازمتر، و احسانشان نسبت به من پيشتر است، و منتشان بر من، بزرگتر از آن است كه بخواهم از آنان دادخواهى كنم، يا نسبت به ايشان، آن كنم كه با من كردهاند. بارالها! به راستى كه چه روزگار درازى را در پروريدن من گذراندهاند، و چه رنجها و محنتهايى كه در مراقبت از من به جان خريدهاند، و تا چه پايه به خاطر رفاه و آسايش من دشوارىها را بر خويشتن، روا داشتهاند. خدايا! اين همه خوبىها را چگونه مىتوانم برشمارم؟
﴿11﴾
هَيْهَاتَ مَا يَسْتَوْفِيَانِ مِنِّي حَقَّهُمَا ، وَ لَا أُدْرِكُ مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَهُمَا ، وَ لَا أَنَا بِقَاضٍ وَظِيفَةَ خِدْمَتِهِمَا ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعِنِّي يَا خَيْرَ مَنِ اسْتُعِينَ بِهِ ، وَ وَفِّقْنِي يَا أَهْدَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ ، وَ لَا تَجْعَلْنِي فِي أَهْلِ الْعُقُوقِ لِلآْبَاءِ وَ الْأُمَّهَاتِ
﴿يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ﴾.
(11) هيهات كه هرگز نمىتوانند همهى حقوقى را كه بر گردن دارند، به تمامى بازستانند، و من نيز هرگز نمىتوانم به آن سان كه سزاوار منزلت حقوقشان را دريابم، و هرگز نمىتوانم حق آورم.
پس بر محمد و دودمانش درود فرست. اى خدايى كه مددجويان را بهترين مددكارى، مرا (در به انجام رساندن اين وظيفهى بزرگ حقگزارى از آنان)، توفيقم ده؛ و اى خدايى كه گمگشتگان را بهترين راهنمايى! مرا در آن روزى كه هر كس به موجب آنچه كه به دست آورده پاداش مىيابد و مورد ستم قرار نمىگيرد، در گروه كسانى كه پدران و مادران خويش را نافرمانى كردهاند، قرار مده!
﴿12﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذُرِّيَّتِهِ ، وَ اخْصُصْ أَبَوَيَّ بِأَفْضَلِ مَا خَصَصْتَ بِهِ آبَاءَ عِبَادِكَ الْمُؤْمِنِينَ وَ أُمَّهَاتِهِمْ ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(12) خدايا! بر محمد و دودمان و تبار پاكش درود فرست، و پدر و مادرم را به بهترين چيزى كه به پدران و مادران بندگان با ايمانت بخشيدهاى، ممتاز گردان، اى مهربانترين مهربانان!
﴿13﴾
اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَهُمَا فِي أَدْبَارِ صَلَوَاتِي ، وَ فِي إِنىً مِنْ آنَاءِ لَيْلِي ، وَ فِي كُلِّ سَاعَةٍ مِنْ سَاعَاتِ نَهَارِي .
(13) بار الها! هيچگاه در پس نمازهايم و در هيچ يك از لحظهها و ساعتهاى شب و روزم، ياد خيرشان را از ذهن و دلم مبر.
﴿14﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اغْفِرْ لِي بِدُعَائِي لَهُمَا ، وَ اغْفِرْ لَهُمَا بِبِرِّهِمَا بِي مَغْفِرَةً حَتْماً ، وَ ارْضَ عَنْهُمَا بِشَفَاعَتِي لَهُمَا رِضىً عَزْماً ، وَ بَلِّغْهُمَا بِالْكَرَامَةِ مَوَاطِنَ السَّلَامَةِ .
(14) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، و مرا به سبب دعايى كه در حقشان مىكنم، و به جهت نيكىهايى كه ايشان دربارهى من كردهاند، زير پوشش آمرزش حتمىات قرار ده، و به شفاعت من از آنان، همواره خشنود باش و ايشان را به سرمنزل كرامت و قرارگاه امن و سلامت برسان!
﴿15﴾
اللَّهُمَّ وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لَهُمَا فَشَفِّعْهُمَا فِيَّ ، وَ إِنْ سَبَقَتْ مَغْفِرَتُكَ لِي فَشَفِّعْنِي فِيهِمَا حَتَّى نَجْتَمِعَ بِرَأْفَتِكَ فِي دَارِ كَرَامَتِكَ وَ مَحَلِّ مَغْفِرَتِكَ وَ رَحْمَتِكَ ، إنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ، وَ الْمَنِّ الْقَديِمِ ، وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِميِنَ .
(15) خدايا! چنان كه آمرزشت از پيش، پدر و مادرم را دربرگرفته است، پس ايشان را شفيع من قرار ده؛ و اگر آمرزش تو از پيش، مرا دريافته، پس مرا شفيع آنان بگردان تا در جمع آنان، در سراى كرامت و جايگاه آمرزش و رحمتت گرد هم آييم؛ چرا كه تو صاحب احسان عظيم و داراى نعمت پيشين و مهربانترين مهربانانى!