فارسی
جمعه 25 آبان 1403 - الجمعة 12 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 132

گرچه ناصح را بُوَد صد داعيه

پند را اذنی ببايد واعيه

تو به صد تلطيف پندش می دهی

او ز پندت می كند پهلو تهی

يك كس نامستمع استيز ورد

صد كس گوينده را عاجز كند

ز انبيا ناصح تر و خوش لهجه تر

كی بود كه گرفت دَمْشان در حجر

ز آنچه كوه و سنگ در كار آمدند

می نشد بدبخت را بگشاده بند

آنچنان دل ها كه بُدشان ما و من

نَعْتِشان شد بل اشد قَسْوةً «1»

و شيطان، هيچ مقاومت نكرد و راه خود را گرفت و رفت.

و جبرئيل فرود آمد. و نوح را گفت: خداوند فرموده است به نصايح شيطان گوش فرا داده و به كار بند.

از اين رو، نوح شيطان را صدا كرد، و او نيز باز آمد، و از وی نصيحت خواست، و او نصيحت های خود را بازگفت، و نخست از وی خواست كه دامن را به كبر و تكبر نيالايد، زيرا از بارگاه رحمت حق دور و رانده می شود همچنانكه خود شد.

از منی بودی منی را واگذار

ای اياز آن پوستين را ياد دار «2»

______________________________
(1) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 1530 تا 1536.

(2) مثنوی معنوی، دفتر پنجم، بيت 1856.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^