فارسی
سه شنبه 22 آبان 1403 - الثلاثاء 9 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 82

چو گردن كشيد آتش هولناك

به بيچارگی تن بينداخت خاك

چو آنا سرفرازی نمود، اين كمی

از آن ديو كردند ازين آدمی «1»

باری؛ جايی كه خداوند غنی و بی نياز است، و جز او كسی بی نياز و غنی نيست، پس بايد در برابر او به حرمت او خاشع و افتاده بود.

و كجاست كه خدا نيست؟

«أَيْنَمَا تُوَلُّواْ فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ» «2»

پس، در همه جا بايد افتاده بود، و افتادگی كرد. و در برابر همه كس بايد خاضع بود و خضوع كرد. زيرا كه خداوند با همگان است، حتی نزديكتر از خود ايشان به ايشان.

بنابراين، خضوع و خشوع در برابر آدميان نيز در حقيقت نوعی افتادگی و كُرنش در برابر خداوند بزرگ و غنی است، كه جز افتادگی و بيچارگی در بارگاهش، هيچ چيز ديگر منزلت و بهايی ندارد.

ندانست در بارگاه غنی

كه بيچارگی به ز كبر و منی

كرا جامه پاكست و سيرت پليد

در دوزخش را ببايد كليد

برين آستان عجز و مسكينيت

به از طاعت و خويشتن بينيت

______________________________
(1) سعدی.

(2) بقره/ 115.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^