فارسی
دوشنبه 09 مهر 1403 - الاثنين 25 ربيع الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش ها و لغزشهای نفس، ص: 313

همواره مايه های علمی من بالا می رفت كه نامه ای از پدر دريافت كردم.

پدر ايشان در بروجرد، معاش زندگی را از كشاورزی تأمين می كرد. چون زبان ايشان می گرفت، كسی ايشان را برای منبر و سخنرانی دعوت نمی كرد. در نامه آمده بود: حسين عزيزم! به بروجرد بيا، من وسايل عروسی تو را فراهم كرده ام.

من نامه ای به ايشان نوشتم كه مرا از ازدواج معاف كنيد و اجازه دهيد درس بخوانم. پدرم در جواب نوشت: فكر نمی كنی اگر به سخن پدر گوش ندهی، اين مانع تو باشد؟ خدا در قرآن فرموده است:

«وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً» «1»

ايشان بلافاصله به بروجرد رفت. عروسی كه تمام شد، گفت: حالا می خواهی بروی، برو. ايشان می فرمود: بروجردی شدن من مرهون اين خانمی بود كه پدرم برای من گرفت.

يك عروس جوان، چگونه عمر را صرف می كند كه محصول عمر او آيت اللَّه بروجردی می شود؟ يك خانم چگونه عمرش را خرج می كند كه محصول همان عمر نه ساله، امام مجتبی، امام حسين، زينب كبری و حضرت كلثوم می شود؟ در قيامت خيلی از مردها به خاطر خانم هايشان بايد به جهنم بروند و بسياری نيز در اعلی عليين قرار می گيرند.

يوسف عزيز هفت سال عمرش را اين گونه برای يك ملت خرج كرد و نگفت كه در ميان اين ملت، ممكن است بی دين، بی نماز و كافر هم باشد. اگر خدا می خواست، ريشه ايشان را می زد. عمر خود را در چه مسيری بپردازم؟ در برابر اين هزينه كردن، دريافتی ابدی دارد. وقت مردن اين افراد، خدا خطاب می كند:

______________________________
(1)- نساء (5): 36؛ «و به پدر و مادر نيكی كنيد.»







گزارش خطا  

^