فارسی
سه شنبه 18 ارديبهشت 1403 - الثلاثاء 27 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ارزش ها و لغزشهای نفس، ص: 214

اگر يك دانای معاند اين سه تار را نامنظم بزند، باز همان صداهای ناهنجار، و نفرت آور در می آيد.

اما اگر يك دانای منصف و فهميده اين سه تار را با رديف و انديشه ای كه به سر انگشتانش می دهد، بنوازد صداهای هماهنگ و رديف و مرتبی در می آورد.

انسان، موسيقیِ طبيعیِ زمينی- آسمانی

انسان يك عنصر موسيقی طبيعی زمينی- آسمانی است. يك جهت اين عنصر موسيقی وصل به عالم غيب است و جهت ديگر آن وصل به خاك است. اين يك مسأله قرآنی است.

اما جهتی كه وصل به غيب است، از طريق

«نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» «1»

وصل به آسمان است. چون روح مادی نيست و از آثار ماديت هيچ چيزی در روح وجود ندارد، روح يك جنس لطيف آسمانی است، نه به معنی آسمان بالای سر، يعنی عالم بالا و با رفعت و جايگاه بسيار عالی كه ديگر بالاتر از آن جايگاه نيست، چون كلمه روح را با يای متكلم وصل به خودش كرده است

«نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي»

از روحم در آن دميدم، يعنی يك عنصر همرنگ با ملكوتيان را به تناسب اين بدن كه در حقيقت همرنگ با خود من است، در اين بدن دميدم. «2»

______________________________
(1)- حجر (15): 29؛ «و از روح خود در او بدمم.»

(2)- البرهان في تفسير القرآن: 3/ 263، سوره حجر (15): آيات 27- 83، حديث 5851؛ «عن محمد بن مسلم، قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن قول الله عز و جل: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» كيف هذا النفخ؟ فقال: إن الروح متحرك كالريح، و إنما سمي روحا لأنه اشتق اسمه من الريح، و إنما أخرجه علی لفظ الريح لأن الأرواح مجانسة للريح، و إنما أضافه إلی نفسه لأنه اصطفاه علی سائر الأرواح، كما قال لبيت من البيوت: بيتي و لرسول من الرسل: رسولي و أشباه ذلك، و كل ذلك مخلوق مصنوع محدث مربوب مدبر.»

البرهان في تفسير القرآن: 3/ 263، سور حجر (15): آيات 27- 83، حديث 5849؛ «عن الأحول، قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن الروح التي في آدم عليه السلام في قوله: فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي. قال: هذه روح مخلوقة، و الروح التي في عيسی عليه السلام مخلوقة».




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^