وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا نُعِيَ إِلَيْهِ مَيِّتٌ ، أَوْ ذَكَرَ الْمَوْتَ
از دعاهاى امام عليهالسلام است هنگامى كه خبر مرگ كسى به او مىرسيد، يا ياد مردن مىنمود:
﴿1﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْفِنَا طُولَ الْأَمَلِ ، وَ قَصِّرْهُ عَنَّا بِصِدْقِ الْعَمَلِ حَتَّى لَا نُؤَمِّلَ اسْتِتَْمامَ سَاعَةٍ بَعْدَ سَاعَةٍ ، وَ لَا اسْتِيفَاءَ يَوْمٍ بَعْدَ يَوْمٍ ، وَ لَا اتِّصَالَ نَفَسٍ بِنَفَسٍ ، وَ لَا لُحُوقَ قَدَمٍ بِقَدَمٍ
(1) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و ما را از آرزوى دراز بازدار (چون آرزوى دراز آخرت را از ياد مىبرد و بر اثر آن انسان بدبخت مىگردد، در نهجالبلاغه است حضرت اميرالمومنين- عليهالسلام- فرموده: ايها الناس ان اخوف ما اخاف عليكم اثنان: اتباع الهوى و طول الامل، فاما اتباع الهوى فيصد عن الحق، و اما طول الامل فينسى الاخره يعنى اى مردم ترسناكترين چيزى كه از ابتلاى شما به آن مىترسم دو چيز است: اول پيروى از هواى نفس، دوم آرزوى بيشمار، اما پيروى از هواى نفس شخص را از راه حق بازمىدارد، و آرزوى بيحساب آخرت را از ياد مىبرد) و با كردار راست و درست (به طورى كه واجب است) آرزو را از ما دور گردان تا اينكه تمام كردن ساعتى را پس از ساعتى و دريافتن روزى را پس از روزى و پيوستگى نفسى را به نفسى و در پى آمدن گامى را در پى گامى آرزو نكنيم
﴿2﴾
وَ سَلِّمْنَا مِنْ غُرُورِهِ ، وَ آمِنَّا مِنْ شُرُورِهِ ، وَ انْصِبِ الْمَوْتَ بَيْنَ أَيْدِينَا نَصْباً ، وَ لَا تَجْعَلْ ذِكْرَنَا لَهُ غِبّاً
(2) و ما را از فريب آرزو سلامت و بىگزند و از بديهايش ايمن فرما، و مرگ را در جلو ما بر پا دار (آنى آن را از ياد ما مبر) و ياد كردن ما آن را روزى پس از روزى (يا روزى پس از روزهائى) قرار مده (ما را توفيق ده تا هميشه به ياد آن باشيم، و روزى آن را از ياد مبريم كه مستلزم كوتاهى آرزو و كوشش در عبادت و بندگى و چشمپوشى از دنيا و كالاى آن و روآوردن به آخرت است)
﴿3﴾
وَ اجْعَلْ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْأَعْمَالِ عَمَلًا نَسْتَبْطِىُ مَعَهُ الْمَصِيرَ إِلَيْكَ ، وَ نَحْرِصُ لَهُ عَلَى وَشْكِ اللَّحَاقِ بِكَ حَتَّى يَكُونَ الْمَوْتُ مَأْنَسَنَا الَّذِي نَأْنَسُ بِهِ ، وَ مَأْلَفَنَا الَّذِي نَشْتَاقُ إِلَيْهِ ، وَ حَامَّتَنَا الَّتِي نُحِبُّ الدُّنُوَّ مِنْهَا
(3) و از اعمال شايسته عملى براى ما قرار ده (توفيق بجا آوردن عمل شايستهاى به ما عطا فرما) كه با آن بازگشت به سوى (پاداش) تو را دير شماريم (در انجام آن عمل بكوشيم) و بر زود رسيدن به (رحمت) تو حرص داشته باشيم تا مرگ براى ما جاى انس و آرامش باشد كه به آن انس گيريم، و جاى الفت و دوستى باشد كه به سوى آن شوق داشته باشيم، و خويشاوند نزديكى (مانند زن و فرزند ) باشد كه نزديك شدن به او را دوست بداريم
﴿4﴾
فَإِذَا أَوْرَدْتَهُ عَلَيْنَا وَ أَنْزَلْتَهُ بِنَا فَأَسْعِدْنَا بِهِ زَائِراً ، وَ آنِسْنَا بِهِ قَادِماً ، وَ لَا تُشْقِنَا بِضِيَافَتِهِ ، وَ لَا تُخْزِنَا بِزِيَارَتِهِ ، وَ اجْعَلْهُ بَاباً مِنْ أَبْوَابِ مَغْفِرَتِكَ ، وَ مِفْتَاحاً مِنْ مَفَاتِيحِ رَحْمَتِكَ
(4) پس هرگاه آن را بر ما حاضر نمودى و به ما واقع ساختى ما را به آن نيكبخت گردان در حالى كه زيارت و ديداركننده (آمدنش از روى مهربانى) باشد، و ما را به آن انس ده در حالى كه از راه رسد، و ما را به مهمانى آن بدبخت مكن، و از ديدارش خوار و رسوا و سر به زير مفرما، و آن را درى از درهاى آمرزش خود و كليدى از كليدها (وسيلهاى از وسيلهها)ى رحمت خويش گردان
﴿5﴾
أَمِتْنَا مُهْتَدِينَ غَيْرَ ضَالِّينَ ، طَائِعِينَ غَيْرَ مُسْتَكْرِهِينَ ، تَائِبِينَ غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا مُصِرِّينَ ، يَا ضَامِنَ جَزَاءِ الُْمحْسِنِينَ ، وَ مُسْتَصْلِحَ عَمَلِ الْمُفْسِدِينَ .
(5) ما را بميران هدايت شدگان (به راه حق) كه گمراهان نباشيم، فرمانبران (احكام و دستورها) كه كراهت نداشته باشيم، توبهكنندگان كه گناه نكنيم و اصرار و ايستادگى (بر آن) نورزيم، اى ضامن پاداش نيكوكاران (اشاره به قول خداى تعالى «س 9 ى 120»: ان الله لايضيع اجر المحسنين يعنى خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمىگرداند) و اى اصلاحكنندهى كردار تباهكاران (اى خواهان صلاح كردار تباهكاران به اينكه فساد و تباهكارى را به صلاح و درستى تبديل كنند، اين جمله با قول خداى تعالى «س 10 ى 81»: ان الله لايصلح عمل المفسدين «خدا كردار تباهكاران را اصلاح نمىكند» منافات ندارد، زيرا مراد از آيه اينست كه خدا كردار كسى را كه مىخواهد در دين فساد نمايد تباه مىگرداند تا حق از باطل و نادرستى آشكار گردد).