وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الاِعْتِرَافِ وَ طَلَبِ التَّوْبَةِ إِلَي اللهِ تَعَالَي
اعتراف به گناه و درخواست توبه
﴿1﴾
اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ ، وَ تَحْدُونِي عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ
(1) خدايا، سه خصلت مرا از سوال به درگاهت منع مىكند و يك خصلت مرا به آن وا مىدارد.
﴿2﴾
يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ ، وَ نَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَيْهِ ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَصَّرْتُ فِي شُكْرِهَا .
(2) امرى كه به آن فرمان دادى و من در انجام آن درنگ كردم و نهيى كه از آن جلوگيرى كردى و من به سوى آن شتافتم، و نعمتى كه به من ارزانى داشتى و من در سپاسگزاريش كوتاهى نمودم، مرا (از سوال به درگاهت) باز مىدارد.
﴿3﴾
وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ
(3) و فضل و احسان تو بر كسى كه رو به سوى تو كرده و با گمان نيك به سوى تو آمده است مرا به سوال از درگاهت وا مىدارد. زيرا، همهى احسانهاى تو، بخشش و تفضل است و همهى نعمتهاى تو ابتدايى است.
﴿4﴾
فَهَا أَنَا ذَا ، يَا إِلَهِي ، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ ، وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعيِلِ
(4) پس اينك، اى خداى من، من به درگاه گرامى تو بسان فرمانبردار خوار ايستادهام و با شرمندگى همچون محتاج عيالمند درخواست مىكنم.
﴿5﴾
مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّي لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ ، وَ لَمْ أَخْلُ فِي الْحَالَاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ .
(5) اعتراف مىكنم به اينكه جز با خوددارى از معصيت تو در هنگام احسانت، تسليم تو نشدهام و در هيچ حالى بدون منت و احسان تو نبودهام.
﴿6﴾
فَهَلْ يَنْفَعُنِي ، يَا إِلَهِي ، إِقْرَارِي عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ وَ هَلْ يُنْجِينِي مِنْكَ اعْتِرَافِي لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ أَمْ أَوْجَبْتَ لِي فِي مَقَامِي هَذَا سُخْطَكَ أَمْ لَزِمَنِي فِي وَقْتِ دُعَايَ مَقْتُكَ .
(6) پس اى پروردگار من، آيا اقرار من در پيشگاه تو به بدى آنچه انجام دادهام، سودى خواهد بخشيد؟ و آيا اعتراف من در درگاهت به زشتى آنچه مرتكب شدهام نجاتم خواهد داد؟ يا آنكه در اين مقام دشمنى خود را برايم فرض كردهاى؟ يا هنگام دعاى من، دشمنى تو همراه من بوده است؟
﴿7﴾
سُبْحَانَكَ ، لَا أَيْأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتَحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ .
(7) پاك و منزهى، هرگز از تو نوميد نمىشوم و حال آنكه تو در توبه را برويم گشودهاى، بلكه مىگويم: گفتار بندهى خوارى كه به خود ستم كرده و حرمت پروردگارش را كم شمرده است.
﴿8﴾
الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ ، وَ أَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ ، وَ أَيْقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَهُ مِنْكَ ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ ، وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ .
(8) بندهاى كه گناهانش بزرگ و رو به فزونى است و روزگارش به او پشت كرده و از او برگشته است. سرانجام ببيند زمان كار گذشته و عمر به پايان رسيده و يقين كند كه در برابر تو چارهاى ندارد و گريزگاهى برايش نيست، به وسيلهى توبه به تو رو آورد و توبه را براى تو خالص كند، آنگاه با دلى پاك و پاكيزه به سوى تو برخيزد و با صداى تغيير يافته به آرامى تو را بخواند.
﴿9﴾
قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى ، وَ نَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى ، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ ، يَدْعُوكَ بِيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ، وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ ، وَ يَا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ ، وَ يَا مَنْ عَفْوُهُ أَكْثَرُ مِنْ نَقِمَتِهِ ، وَ يَا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ .
(9) در حالى كه براى تو تواضع كرده و سر فرود آورده، و سر به زير افكنده و كج شده و ترس پاهايش را به لرزه انداخته و اشك چهرهاش را فراگرفته است، تو را چنين مىخواند: اى مهربانترين مهربانان و اى بخشندهترين كه رحمت جويان همواره رو به سوى او دارند. و اى مهربانترين كسى كه آمرزش خواهان گرد او در طوافند. و اى آنكه بخشش او از كيفرش بيشتر است. و اى آنكه خشنودى او از خشمش افزونتر است.
﴿10﴾
وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ ، وَ يَا مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ .
(10) و اى آنكه با گذشت نيك خويش، سزاوار حمد و ثناى آفريدگان گرديده، و اى آنكه بندگانش را به پذيرفتن توبه عادت داده، و اى آنكه گناه و تباهى بندگان را با توبه اصلاح كرده و اى آنكه با كار اندك ايشان خشنود گشته، و اى آنكه كار اندك بندگان را پاداش فراوان داده، و اى آنكه اجابت دعاى ايشان را ضمانت كرده، و اى آنكه از روى احسان خويش وعدهى پاداش نيك به بندگان را داده
﴿11﴾
مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ .
(11) من گناهكارتر از آنكه معصيت تو كرده و او را آمرزيدهاى نيستم، و نكوهيدهتر از كسى كه به پيشگاه تو عذر تقصير آورده و عذرش را پذيرفتهاى نيستم، و ستمكارتر از كسى كه به درگاه تو توبه كرده و به سوى او بازگشتى، نيستم
﴿12﴾
أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمَّا وَقَعَ فيِهِ .
(12) در اين مقام كه هستم به سوى تو باز مىگردم و توبه مىكنم، توبهى كسى كه از كردههاى خود پشيمان است، و از اندوختههاى خود بيمناك است و از آنچه در آن گرفتار شده شرمنده است
﴿13﴾
عَالِمٍ لَيْكَ، بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لَا يَتَعَاظَمُكَ ، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لَا يَسْتَصْعِبُكَ ، وَ أَنَّ احْتِمالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لَا يَتَكَأَّدُكَ ، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاِسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ ، وَ جَانَبَ الْاِصْرَارَ ، وَ لَزِمَ الاِسْتِغْفَارَ .
(13) مىداند كه بخشش گناه بزرگ براى تو كار سنگينى نيست و گذشت از معصيت فراوان بر تو دشوار نيست، و تحمل جنايات زشت بر تو گران نمىباشد، و محبوبترين بندگان در پيشگاه تو كسى است كه بر تو سركشى نكند و از اصرار (بر گناه) اجتناب ورزد، و همواره طلب آمرزش كند.
﴿14﴾
وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ .
(14) من در پيشگاه تو از سركشى بيزارى مىجويم و از اينكه (در گناه و سركشى) اصرار كنم به تو پناه مىبرم، و به خاطر كوتاهى و قصورى كه روا داشتم از تو آمرزش مىخواهم، و بر كارهايى (عبادات و طاعات) كه از انجام آن ناتوانم از تو يارى مىطلبم.
﴿15﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِي مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ ، وَ عَافِنِي مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ ، وَ أَجِرْنِي مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ ، فَإِنَّكَ مَلِيءٌ بِالْعَفْوِ ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ ، لَيْسَ لِحَاجَتِي مَطْلَبٌ سِوَاكَ ، وَ لَا لِذَنْبِي غَافِرٌ غَيْرُكَ ، حَاشَاكَ
(15) پروردگارا بر محمد و آل او درود فرست، و آنچه از (حقوق) تو بر من واجب است بر من ببخش، و از آنچه از جانب تو سزاوار آنم معافمدار، و از آنچه زشتكاران از آن بيمناكند پناهم ده، زيرا تو مىتوانى ببخشى و آمرزش تو مورد اميد است، تو به گذشت، شهرت دارى، براى خواسته من، غير از تو هيچ پاسخى نيست و براى گناه من، غير از تو بخشندهاى نيست. تو از همهى عيبها پاك و دور هستى.
﴿16﴾
وَ لَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي إِلَّا إِيَّاكَ ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْضِ حَاجَتِي ، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِي ، وَ اغْفِرْ ذَنْبِي ، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِي ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
(16) و من بر خودم جز از تو نمىترسم، زيرا تو شايستهى آن هستى كه از تو بترسند و سزاوار آن هستى كه ديگران را ببخشايى، بر محمد و آل محمد درود فرست. و حاجتم را روا كن و خواستهام را برآور و گناهم را ببخش، و مرا از ترس، ايمن گردان، زيرا تو به هر چيز توانايى برآوردن آنچه خواستم بر تو آسان است. دعايم را مستجاب كن اى پروردگار جهانيان.