فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 12 ( دعا در اعتراف به گناه و درخواست توبه ) ترجمه محیی الدين مهدی الهی قمشه ای


مطلب قبلی دعای 11
دعای 13 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الاِعْتِرَافِ وَ طَلَبِ التَّوْبَةِ إِلَي اللهِ تَعَالَي
در اعتراف به گناهان و طلب توبه از خداى متعال
﴿1 اللَّهُمَّ إِنَّهُ يَحْجُبُنِي عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ ، وَ تَحْدُونِي عَلَيْهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ
(1) پروردگارا مرا سه امر از سئوال به درگاهت منع مى‌كند و محجوب مى‌سازد و يك امر باز به مسئلت و درخواست از حضرتت دعوت مى‌كند و راغب مى‌گرداند
﴿2 يَحْجُبُنِي أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ ، وَ نَهْيٌ نَهَيْتَنِي عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَيْهِ ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَيَّ فَقَصَّرْتُ فِي شُكْرِهَا .
(2) آن سه چيز كه محجوب و ممنوعم مى‌سازد يكى آنكه تو (كه مولاى من و آفريننده من و ولى نعمت من هستى) مرا به طاعتت امر كردى و من كندى نموده (و سهل شمردم) (به عصيان پرداختم) (و چنانكه بايد و شايد به طاعت قيام نكردم) ديگر آنكه تو از معاصى و گناهان مرا نهى كردى و من بر انجام آن معاصى شتابان رفتم ديگر آنكه نعمت (بى‌شمار) به من عطا فرمودى و من در شكر آن تقصير و كوتاهى كردم (اين سه چيز مرا شرمنده مى‌كند كه به درگاه كرمت روآورم)
﴿3 وَ يَحْدُونِي عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَيْكَ ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَيْكَ ، إِذْ جَمِيعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ
(3) اما آن يك كه مرا ترغيب و دعوت بر مسئلت از تو (و عرض حاجت به درگاه كرمت) مى‌كند تفضل و لطف و كرم تست بر آنكه رو به درگاه تو آرد (و دست نياز به سوى حضرتت دراز كند) و با حسن ظن (به كرم و احسان تو) به درگاه رحمتت وارد مى‌شود چون هر چه تو احسان كنى همه صرف فضل و كرم است (اگر تو درد دهى به كه ديگرى درمان- و گر تو زخم دهى به كه ديگرى مرهم) (درودى گر نفرمائى به دشنامى عزيزم كن- كه گر تلخ است شيرين است از آن لب هر چه فرمائى) و هر نعمت كه تو منعم حقيقى بخشى نخستين نعمت است (نعمتى تازه و اول نعمت بى‌سابقه است)
﴿4 فَهَا أَنَا ذَا ، يَا إِلَهِي ، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِيلِ ، وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَيَاءِ مِنِّي سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعيِلِ
(4) حالى من اين بنده‌ام اى خداى من كه به درگاه عزتت (و دربار سلطنتت) ايستاده‌ام به حال تذلل و تسليم در حالى كه از خود شرمگينم از حضرتت درخواست (حاجت و نيازمنديهاى خويش) مى‌كنم با حال عجز و فقر و سختى‌
﴿5 مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّي لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْيَانِكَ ، وَ لَمْ أَخْلُ فِي الْحَالَاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ .
(5) و مقر و معترفم كه هنگام لطف و احسانت من مطيع و تسليم فرمانت نشده‌ام مگر آنكه به كلى از عصيان و نافرمانيت دورى گزينم و در همه احوال و تمام حالات از تشكر و امتنان و سپاسگزارى حضرتت غفلت نكنم.
﴿6 فَهَلْ يَنْفَعُنِي ، يَا إِلَهِي ، إِقْرَارِي عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ وَ هَلْ يُنْجِينِي مِنْكَ اعْتِرَافِي لَكَ بِقَبِيحِ مَا ارْتَكَبْتُ أَمْ أَوْجَبْتَ لِي فِي مَقَامِي هَذَا سُخْطَكَ أَمْ لَزِمَنِي فِي وَقْتِ دُعَايَ مَقْتُكَ .
(6) بارى اى خداى من آيا اقرار و اعتراف در حضورت به سوء اعمال و زشتى كردارم به حالم سودمند است؟ (و قهر تو را به لطف و سيئاتم را به حسنات مبدل مى‌كند) و مرا اين اقرار به گناه و ارتكاب عصيان از عذابت نجات مى‌دهد؟ يا آنكه (اقرار سودى نبخشد و نجاتم از قهر ندهد) بلكه در اين مقام باز خشم و غضبت را بر من (در اثر نافرمانى و عصيانت) لازم گردانيدى و در وقتى كه به درگاهت دعا مى‌كنم باز بر من سخط و قهرت را فرض و حتمى فرمودى‌
﴿7 سُبْحَانَكَ ، لَا أَيْأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتَحْتَ لِي بَابَ التَّوْبَةِ إِلَيْكَ ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِيلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ .
(7) پاك و منزهى. پروردگارا من هرگز (با همه زشتى اعمال و كثرت گناهان بزرگ) از لطف و رحمتت مايوس نخواهم بود در صورتى كه درهاى توبه و بازگشت به درگاهت محققا به روى من باز است بلكه به مقاله‌ى بنده‌اى خوار و ذليل سخن مى‌گويم كه او درباره نفس خود ظلم و ستم كرده و به مقام احترام (و نواميس شرع) مولاى خود اهانت نموده‌
﴿8 الَّذِي عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ ، وَ أَدْبَرَتْ أَيَّامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَايَةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ ، وَ أَيْقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِيصَ لَهُ مِنْكَ ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ ، وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ ، فَقَامَ إِلَيْكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِيٍّ ، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِيٍّ .
(8) (همه عمرش به غفلت از كف داده) تا هنگامى كه ديد كه مدت عمرش منقضى گشته و دوران عمرش تا انتهاء به سر رسيده است و اينك هيچ راه فرارى و مهرب و گريزگاهى از ملاقات تو (و از محاسبه و قهر تو) ندارد تو را ناچار با انابه و تضرع و زارى ملاقات مى‌كند (كه شايد از و درگذرى و بر او ترحم فرمائى) و به درگاه حضرتت با توبه‌ى خالص بازمى‌گردد آنگاه با قلبى پاك (از شائبه ريا و شك و ريب) و دلى پاكيزه (از توجه به غير خدا) در پيشگاه حضرتت قيام مى‌كند. و با صداى ضعيف و آهسته (كه لازمه‌ى حال تضرع و زارى است) تو را به دعا مى‌خواند
﴿9 قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى ، وَ نَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى ، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْيَتُهُ رِجْلَيْهِ ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّيْهِ ، يَدْعُوكَ بِيَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ ، وَ يَا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ ، وَ يَا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ ، وَ يَا مَنْ عَفْوُهُ أَكْثَرُ مِنْ نَقِمَتِهِ ، وَ يَا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ .
(9) در حالى كه سر (از خجلت) به زير انداخته و پشت (به طاعت) خم كرده به حال پريشان و سخت از خوف و خشيتت پايش مى‌لرزد و رخسارش در آب چشمان غرق است و به نداى «يا ارحم الراحمين» تو را مى‌خواند (و به درگاه كرمت مى‌نالد و عرض مى‌كند) اى مهربانترين مهربانان عالم و اى ترحم‌كننده‌تر از هر كس كه (پريشان حالان) از او طلب لطف و رحمت كنند و اى با عاطفه‌تر از هر كه (گناهكاران) به گردش درآيند و از او آمرزش طلبند و اى كسى كه عفو و بخشش او بيش از قهر و انتقام اوست و اى كسى كه رضا و خشنوديش فزونتر از خشم و غضب اوست‌
﴿10 وَ يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ ، وَ يَا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ ، وَ يَا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ يَا مَنْ رَضِيَ مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْيَسِيرِ ، وَ يَا مَنْ كَافَى قَلِيلَهُمْ بِالْكَثِيرِ ، وَ يَا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ ، وَ يَا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ .
(10) اى خدائى كه خلق را به واسطه‌ى بخشش و آمرزش نيكو به حمد و ثناى خود مشغول كرده‌ى اى خدائى كه بندگانش را به قبول توبه و انابه عادت داده‌ى اى خدائى كه فساد كارى بندگان را به توبه كردن اصلاح فرمائى و اى خدائى كه به اندك عملى از بندگان راضى و خشنود است و طاعت اندك آنها را به فضل و كرم پاداش بسيار عطا كند و اى خدائى كه براى بندگان اجابت دعا را ضمانت كرده (كه در كتاب خود فرموده ادعونى استجب لكم) و اى خدائى كه به بندگانش از فضل و كرم خود وعده پاداش نيكو داده (كه آن بهشت ابد و سعادت جاويد است)
﴿11 مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَيْكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَيْكَ فَعُدْتَ عَلَيْهِ .
(11) اى خدا من معصيت كارتر از بسيار كسان ديگر كه همه را بخشيدى نيستم و من زشت و بد عمل تو را از آنانكه از گناهان عذر خواستند و تو عذرشان پذيرفتى (و همه آنها را آمرزيدى) نيستم و من ستمكارتر از آنانكه به درگاهت توبه و انابه كردند به آنها لطف و احسان كردى نيستم‌
﴿12 أَتُوبُ إِلَيْكَ فِي مَقَامِي هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَيْهِ ، خَالِصِ الْحَيَاءِ مِمَّا وَقَعَ فيِهِ .
(12) منهم در همين مقام (و همين ساعت) حاضر به سوى تو بازگشته و به درگاهت توبه مى‌كنم توبه كسى كه از عملش كه با افراط و تفريط رفته (و همه كارش قصور و تقصير بوده) سخت پشيمانست در حالى كه از بار سنگينى گناهان كه بر او جمع گرديده سخت هراسان و ترسانست و از ورطه عصيانها كه در آن افتاده سخت شرمنده است‌
﴿13 عَالِمٍ لَيْكَ، بِأَنَّ الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِيمِ لَا يَتَعَاظَمُكَ ، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِيلِ لَا يَسْتَصْعِبُكَ ، وَ أَنَّ احْتِمالَ الْجِنَايَاتِ الْفَاحِشَةِ لَا يَتَكَأَّدُكَ ، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَيْكَ مَنْ تَرَكَ الاِسْتِكْبَارَ عَلَيْكَ ، وَ جَانَبَ الْاِصْرَارَ ، وَ لَزِمَ الاِسْتِغْفَارَ .
(13) در صورتى كه مى‌داند عفو و بخشش از گناه بزرگ او پيش (رحمت بى‌انتها و لطف و احسان بى‌حد) تو بزرگ نيست و در گذشتنت به كرم و عفو از معصيت بزرگ او (كه نافرمانى خداى بزرگ است) نزد تو آسان است و حلم و تحمل بار جنايتهاى فاحش (و زشتى بدكاريهاى موحش) او بر تو بسى سهل و بى‌زحمت است (چون از جنايات و اعمال قبيح بندگان بر مقام قدس و عظمت و كبريائى تو هيچ زيان نرسد بلكه ضررش اگر نبخشى بر خود آنهاست) و باز مى‌دانم اى خدا كه بهترين بندگان نزد تو آن است كه بر عبوديتت هيچ تكبر و خودبينى نكند (و در مقام طاعتت با كمال خضوع و تذلل و فقر و تملق آيد تا از ذلت و خوارى به درگاهت عزت ابد در دو عالم يابد) و از اصرار بر گناه (و عزم بر نافرمانيت) دورى گزيند و پيوسته از جرم و گناه ملازم با توبه و استغفار باشد (و از هر معصيت كه از او سر زند فورا نادم و پشيمان شود و از خدا آمرزش طلبد چون با پشيمانى معاصى از كيفر اصرار بر گناه تواند رست زيرا «التائب من الذنب كمن لا ذنب له» نادم حقيقى از گناه مانند آن كس است كه گناه نكرده)
﴿14 وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِيهِ ، وَ أَسْتَعِينُ بِكَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ .
(14) پس اى خدا من به درگاهت از تكبر و غرور بيزارم و از اصرار بر گناه به تو پناه مى‌برم و از هر آنچه تقصير و خطا كردم استغفار مى‌كنم (و از درگاهت آمرزش و بخشش مى‌طلبم) و از آنچه (از طاعاتت) بر انجام آن عاجز و ناتوانم از تو قوت و نصرت و يارى مى‌خواهم.
﴿15 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِي مَا يَجِبُ عَلَيَّ لَكَ ، وَ عَافِنِي مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ ، وَ أَجِرْنِي مِمَّا يَخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ ، فَإِنَّكَ مَلِي‌ءٌ بِالْعَفْوِ ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ ، لَيْسَ لِحَاجَتِي مَطْلَبٌ سِوَاكَ ، وَ لَا لِذَنْبِي غَافِرٌ غَيْرُكَ ، حَاشَاكَ
(15) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل پاكش و مرا بر انجام طاعاتت آنچه را بر من فرض و واجب كرده‌اى توفيق عطا فرما (كه انجام وظايف بندگى ما موقوف به لطف تست) و از آن گناهانى كه از تو مستوجب عقوبتم مرا معاف ساز و از آنچه اهل عصيان مى‌ترسند (كه آن قهر و انتقام تست) (كرم كن و) مرا در پناه خود آر كه همانا تو عفو و بخششت بى‌حسابست و هر گناهكارى به آمرزش و مغفرتت اميدوار تو به گذشت از مجرمان معروفى (خلايق تو را به صفت عفو و غفارى مى‌شناسند) اى خدا مرا مطلوبى جز تو نيست (تنها تو منتهاى آرزوى من و مقصود و مطلوب حاجتم و غرض نهائى دعايم هستى) و گناهم را آمرزنده‌اى جز تو نيست حاشا كه غير تو كسى آمرزنده‌ى گناه تواند بود (زيرا گناه بخشيدن كار خداست و خدائى جز تو نيست) (يا حاشا كه تو درياى عفو و رحمت گناه ما را نيامرزى)
﴿16 وَ لَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِي إِلَّا إِيَّاكَ ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوَى وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ اقْضِ حَاجَتِي ، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِي ، وَ اغْفِرْ ذَنْبِي ، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِي ، إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ ، وَ ذَلِكَ عَلَيْكَ يَسِيرٌ ، آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ .
(16) و من از هيچكس جز تو نمى‌ترسم بر (معاصى و مظالم) نفس خويش كه همانا تو اهل تقوى و اهل مغفرتى (يعنى گناهكاران از تو سزد كه بترسند و به آمرزش تو اميدوار باشند) اى خدا درود بر محمد و آل محمد (ص) فرست حاجت مرا برآور و مرا به مقصد و مطلوبم (كه مقام رضاى تو و شهود جمال تست) نائل ساز و از سر جرم و گناهم درگذر و ترس و هراسم را به ايمنى (و امان از عذابت) مبدل گردان كه همانا توئى كه بر هر چه خواهى توانائى و اين (حاجتها كه از تو به دعا خواستم) بر تو سهل و آسان است (كه صلاح ما همه موقوف يك عنايت تست) دعاهايم (به لطف و كرم) تو اجابت فرما اى خداى سلطان عالم آفرينش.

برچسب:

دعای دوازدهم صحیفه سجادیه

-

دعای دوازده صحیفه سجادیه

-

دعای 12 صحیفه سجادیه

-

دعای ۱۲ صحیفه سجادیه

-

دوازدهمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^