وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الصَّلَاةِ عَلَي أَتْبَاعِ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقِيهِمْ
از دعاهاى امام عليهالسلام است در درود بر پيروان پيغمبران و ايمان آورندگان به ايشان:
﴿1﴾
اللَّهُمَّ وَ أَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ عِنْدَ مُعَارَضَةِ الْمُعَانِدِينَ لَهُمْ بِالتَّكْذِيبِ وَ الِاشْتِيَاقِ إِلَى الْمُرْسَلِينَ بِحَقَائِقِ الْايمَانِ
(1) بار خدايا و پيروان پيغمبران و ايمان آورندگان به ايشان (و اتباع الرسل مبتداء است و خبر آن فاذكرهم منك است كه در جملهى دوم ذكر مىشود) از اهل زمين كه از روى غيب و پنهانى (در دل) ايمان آوردند (نه به زبان تنها مانند منافقين و مردم دورو، و اينكه اهل زمين را اختصاص داده در صورتى كه اهل آسمان نيز ايمان آوردهاند براى آنست كه پيش از اين دربارهى آنها دعاء فرموده است) در آن هنگام كه دشمنان به تكذيب و دروغ پنداشتن ايشان معارضه نموده روبرو شدند، و آن هنگام كه (ايمان آورندگان) به سبب حقائق ايمان به پيغمبران علاقهمند بودند
﴿2﴾
فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولًا وَ أَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلًا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى ، وَ قَادَةِ أَهْلِ التُّقَى ، عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلَامُ ، فَاذْكُرْهُمْ مِنْكَ بِمَغْفِرَةٍ وَ رِضْوَانٍ .
(2) در هر روزگار و زمانى كه در آن پيغمبرى فرستادى و براى اهل آن دليل و راهنمائى گماشتى از زمان آدم تا محمد صلى الله عليه و آله از پيشوايان هدايت و رستگارى و جلوداران اهل تقوى و پرهيزكارى كه بر همهى آنها سلام و درود باد، آنان را از خود به آمرزش و خشنودى ياد فرما (تخصيص ده)
﴿3﴾
أَللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ احسنوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ ، وَ كَانَفُوهُ ، وَ أَسْرَعُوا إِلَى وِفَادَتِهِ ، وَ سَابَقُوا إِلَى دَعْوَتِهِ ، وَ اسْتَجَابُوا لَهُ حَيْثُ أَسْمَعَهُمْ حُجَّةَ رِسَالَاتِهِ .
(3) بار خدايا و بخصوص اصحاب و ياران محمد (صلى الله عليه و آله) آنانكه همراه بودن (با آن حضرت) را نيكو به پايان بردند، و آنانكه براى يارى او در جنگ شجاعت و دلاورى برجستهاى آشكار ساختند، و او را يارى كردند، و به ايمان آوردن به او شتافتند، و به (پذيرفتن) دعوتش (از ديگران) پيشى گرفتند، و دعوت او را آن هنگام كه برهان رسالتها (پيغامها) ى خود را به گوششان رساند پذيرفتند
﴿4﴾
وَ فَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَ الْأَوْلَادَ فِي إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ ، وَ قَاتَلُوا الآْبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ فِي تَثْبِيتِ نُبُوَّتِهِ ، وَ انْتَصَرُوا بِهِ .
(4) و در راه آشكار ساختن دعوت او (به راه حق) از زنان و فرزندان دورى نمودند، و در استوار كردن پيغمبرى او با پدران و فرزندان (خودشان) جنگيدند، و به واسطهى وجود (با بركت) آن حضرت پيروز گرديدند
(5) و آنانكه محبت و دوستى آن بزرگوار را در دل داشتند، و در دوستيش تجارت و بازرگانى (سعادت و نيكبختى) را آرزو داشتند كه هرگز كسادى در آن راه نمىيابد
﴿6﴾
وَ الَّذِينَ هَجَرَتْهُمْ الْعَشَائِرُ إِذْ تَعَلَّقُوا بِعُرْوَتِهِ ، وَ انْتَفَتْ مِنْهُمُ الْقَرَابَاتُ إِذْ سَكَنُوا فِي ظِلِّ قَرَابَتِهِ .
(6) و آنانكه چون بعروه و دستهى آن حضرت خود را آويختند (پيرو دين او گشتند) قبيلهها(شان) از آنها دورى گزيدند، و چون در سايهى خويشى با او جاى گرفتند (فرمانبر او گرديدند) خويشان با آنان خود را بيگانه پنداشتند
﴿7﴾
فَلَا تَنْسَ لَهُمُ اللَّهُمَّ مَا تَرَكُوا لَكَ وَ فِيكَ ، وَ أَرْضِهِمْ مِنْ رِضْوَانِكَ ، وَ بِمَا حَاشُوا الْخَلْقَ عَلَيْكَ ، وَ كَانُوا مَعَ رَسُولِكَ دُعَاةً لَكَ إِلَيْكَ .
(7) پس خدايا آنچه را كه براى تو و در راه تو از دست دادهاند براى ايشان فراموش مكن (جزاء و پاداش بسيار به آنان عطا فرما) و براى آنكه مردم را بر (دين) تو گردآوردند، و براى (رضاى) تو با پيغمبرت (همراه بوده) دعوتكنندگان به سوى تو بودند ايشان را از خشنودى (رحمت) خود خشنود ساز
﴿8﴾
وَ اشْكُرْهُمْ عَلَى هَجْرِهِمْ فِيكَ دِيَارَ قَوْمِهِمْ ، وَ خُرُوجِهِمْ مِنْ سَعَةِ الْمَعَاشِ إِلَى ضِيقِهِ ، وَ مَنْ كَثَّرْتَ فِي إِعْزَازِ دِينِكَ مِنْ مَظْلُومِهِمْ .
(8) و ايشان را در برابر آنكه در راه تو از شهرها و خويشاوندان دورى گزيده از زندگى فراخ به تنگى و سختى روآوردند (تا اينكه دين تو را گوشزد جهانيان نمودند) جزاء و پاداش ده، و (نيز) جزا ده آنها را كه در ارجمند ساختن دين خود مظلوم و ستم رسيدهشان را فراوان گردانيدى
(9) بار خدايا بهترين پاداش خود را به تابعين و پيروان ايشان (پيروان صحابهى پيغمبر از مهاجرين و انصار) كه نيكوكردارند برسان (اين جمله اشاره است به قول خداى تعالى «س 9 ى 100»: و السابقون الاولون من المهاجرين و الانصار و الذين اتبعوهم باحسان رضى الله عنهم و رضوا عنه يعنى و پيشى گيرندگان پيشينيان «در ايمان» از مهاجرين «كه از مكه به مدينه آمدند» و انصار «اهل مدينه كه به پيغمبر گرويدند» و آنانكه به نيكى «به ايمان و طاعت» ايشان را پيروى كردند خدا از آنها خشنود شد «طاعتشان را پذيرفت» و اينان هم از خدا خشنود گرديدند «به پاداش خود رسيدند») آنانكه مىگويند: پروردگارا ما و برادران (ايمانى) ما را كه به ايمان بر ما پيشى گرفتند بيامرز
﴿10﴾
الَّذِينَ قَصَدُوا سَمْتَهُمْ ، وَ تَحَرَّوْا وِجْهَتَهُمْ ، وَ مَضَوْا عَلَى شَاكِلَتِهِمْ .
(10) آن تابعين و پيروانى كه طريقهى ايشان (صحابه) را قصد كردند و به آنجا كه آنان رو آوردند رو نمودند، و بر روش آنها رفتار كردند (در عقائد و گفتار و كردار پيرو آنها بودند)
﴿11﴾
لَمْ يَثْنِهِمْ رَيْبٌ فِي بَصِيرَتِهِمْ ، وَ لَمْ يَخْتَلِجْهُمْ شَكٌّ فِي قَفْوِ آثَارِهِمْ، ، وَ الْاِئْتَِمامِ بِهِدَايَةِ مَنَارِهِمْ .
(11) آنان را در بينائى (عقائد و ايمان) شان شكى برنگردانيد، و در پيروى آثار و اقتداء به نشانههاى هدايت و رستگارى صحابه دودلى آنها را نگران نساخت
﴿12﴾
مُكَانِفِينَ وَ مُوَازِرِينَ لَهُمْ ، يَدِينُونَ بِدِينِهِمْ ، وَ يَهْتَدُونَ بِهَدْيِهِمْ ، يَتَّفِقُونَ عَلَيْهِمْ ، وَ لَا يَتَّهِمُونَهُمْ فِيما أَدَّوْا إِلَيْهِمْ .
(12) در حاليكه يارىكننده و كمكدهندهى ايشانند (به اينكه) دين آنان را پيروانند، و به راه آنها مىروند، و با ايشان يگانگى دارند (در بينشان) اختلاف نيست كه يكى دربارهى صحابه گفتارى بگويد و ديگرى خلاف آن را بيان نمايد) و در آنچه (اخبار و احكامى را) كه صحابه (از پيغمبر شنيده و) به آنها رساندهاند تهمت به ايشان نمىزنند (در راستى بيان آنها شك نمىنمايند)
﴿13﴾
اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى التَّابِعِينَ مِنْ يَوْمِنَا هَذَا إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ وَ عَلَى ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ عَلَى مَنْ أَطَاعَكَ مِنْهُمْ .
(13) بار خدايا از امروز ما تا روز قيامت بر تابعين و زنان و فرزندانشان و بر هر كدام از ايشان تو را اطاعت نموده درود فرست (جملهى و بر هر كدام از ايشان تو را اطاعت نموده، از قبيل عطف خاص است بر عام)
﴿14﴾
صَلَاةً تَعْصِمُهُمْ بِهَا مِنْ مَعْصِيَتِكَ ، وَ تَفْسَحُ لَهُمْ فِي رِيَاضِ جَنَّتِكَ ، وَ تَمْنَعُهُمْ بِهَا مِنْ كَيْدِ الشَّيْطَانِ ، وَ تُعِينُهُمْ بِهَا عَلَى مَا اسْتَعَانُوكَ عَلَيْهِ مِنْ بِرٍّ ، وَ تَقِيهِمْ طَوَارِقَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلَّا طَارِقاً يَطْرُقُ بِخَيْرٍ .
(14) چنان درودى كه به سبب آن ايشان را از نافرمانى خويش نگهدارى، و در باغهاى بهشت خود براى آنها فراخى دهى، و آنان را از مكر شيطان بازدارى، و بر هر كار نيكى كه از تو كمك خواستند آنها را يارى فرمائى، و آنان را از پيشامدهاى شب و روز جز پيشامدى كه نيكى در آن باشد حفظ نمائى
﴿15﴾
وَ تَبْعَثُهُمْ بِهَا عَلَى اعْتِقَادِ حُسْنِ الرَّجَاءِ لَكَ ، وَ الطَّمَعِ فِيما عِنْدَكَ وَ تَرْكِ التُّهَمَةِ فِيما تَحْوِيهِ أَيْدِي الْعِبَادِ
(15) و چنان درودى كه به سبب آن ايشان را بر اعتقاد به اميد نيكوى به تو و طمع و آز در آنچه نزد تو است (روزى كه براى آنها مقدر ساختهاى) و بر تهمت نزدن در آنچه (فراوانى نعمت) كه در دسترس بندگان است (نگويند چنين قسمت برخلاف عدل است) برانگيزى
﴿16﴾
لِتَرُدَّهُمْ إِلَى الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ ، وَ تُزَهِّدَهُمْ فِي سَعَةِ الْعَاجِلِ ، وَ تُحَبِّبَ إِلَيْهِمُ الْعَمَلَ لِلآْجِلِ ، وَ الِاسْتِعْدَادَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ
(16) تا آنان را خواهان به سوى (عبادت و بندگى) خود و ترس از (كيفر) خويش (بر اثر تقصير در طاعات) بازگردانى، و در فراخى (زندگى) دنيا بىرغبت و پارساشان نمائى (به آن چشم ندوخته باشند كه از بندگى تو بازمانند) و عمل براى آخرت (خدمت به خلق) و آمادگى براى پس از مرگ (توبه از گناه و بندگى) را محبوب آنها گردانى
﴿17﴾
وَ تُهَوِّنَ عَلَيْهِمْ كُلَّ كَرْبٍ يَحُلُّ بِهِمْ يَوْمَ خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا
(17) و هر اندوهى را كه روز بيرون شدن جانها از تنها روى مىدهد بر آنها آسان كنى
﴿18﴾
وَ تُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ مِنْ مَحْذُورَاتِهَا ، وَ كَبَّةِ النَّارِ وَ طُولِ الْخُلُودِ فِيهَا
(18) و از آنچه را كه آزمايشهاى ترسناك (بسيار سخت) به ميان مىآورد و از سختى آتش (دوزخ) و هميشه و جاويد ماندن در آن رهائيشان بخشى
﴿19﴾
وَ تُصَيِّرَهُمْ إِلَى أَمْنٍ مِنْ مَقِيلِ الْمُتَّقِينَ .
(19) و (چنان درودى كه به سبب آن) ايشان را به جايگاه آسودگى (بهشت) كه آسايشگاه پرهيزكاران است روانه گردانى.