فارسی
شنبه 30 تير 1403 - السبت 12 محرم 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 43

بدانيد خطاها اسبان سركشند، كه افسار گريخته سواره های خود را به پيش می برند تا به جهنم وارد كنند. آگاه باشيد كه تقوا مركب های راهوارند كه مهارشان به دست سواره های آنها سپرده شده، در نتيجه آنان را وارد بهشت می نمايند. اين وضع حق و باطل است، كه هر يك را خريداری است، اگر باطل بسيار باشد، از گذشته چنين بوده، و اگر حق اندك باشد، زياد شدنش را اميد هست. هر آينه اندك است، جريانی كه از دست رفته ولی به جای اصلی خود برگردد.

می گويم: در اين سخن كوتاه جايگاهی از زيبايی است كه از هر گونه توصيف بيرون است، بهره ای كه از شگفتی در اين كلام به انسان می رسد بيش از درك حقايقی است كه در آن وجود دارد. در اين سخن علاوه بر آنچه گفتيم اضافاتی از فصاحت هست كه زبان از بيانش عاجز، و انديشه از رسيدن به ژرفايش ناتوان است. اين گفتار مرا نمی فهمد مگر كسی كه عمرش را در صنعت فصاحب صرف كرده، و انديشه اش به ريشه های آن نفوذ كرده باشد، «و جز دانايان احدی قدرت تعقّل در اين كلام را ندارد».

و از همين خطبه است

اقسام مردمان

كسی كه بهشت و دوزخ را پيش رو دارد آسوده نيست. كوشای با شتاب نجات يافت، و جويندهِ كندرو را اميد هست، و مقصّر در آتش سرنگون است. راست و چپ گمراهی است، و راه ميانه، جاده اصلی است. كتابِ ماندگار الهی و آثار نبوت، بر اين راه است، و گذرگاه سنّت از اين جادّه است، و بازگشت كار همه به اين جايگاه است. مدّعیِ به ناحق هلاك شد، و دروغ باف زيان ديد. آن كه در برابر حق ايستد به هلاكت رسد. و در جهالت انسان همين بس كه اندازه خود را نشناسد.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^