فارسی
شنبه 08 ارديبهشت 1403 - السبت 17 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

ترجمه نهج البلاغه، ص: 180

137 از سخنان آن حضرت است

درباره طلحه و زبير

به خدا قسم نتوانستند گناهی را به من نسبت دهند، و بين من و خودشان انصاف ندادند، اينان حقّی را می خواهند كه خود ترك كردند، و خونی را می طلبند كه خود ريختند. اگر در ريختن آن خون همدستشان بودم آنان نيز نصيب داشتند، واگر من در كار نبودم و كار دست خودشان بود پس بايد از خودشان خونخواهی كنند، و نخستين عدل آنان در حكم اين است كه عليه خود حكم كنند. قطعاً مرا در كار خود بصيرت است، مسأله ای را بر كسی مشتبه نكرده و هيچ امری هم بر من مشتبه نيست. اينان همان قوم ستمكارند كه در ميانشان لجن و زهر و شبهه تاريك است.

قطعاً حق روشن است، و باطل از ريشه برطرف شده، و زبانش از تحريك بريده. به خدا قسم برای آنان حوضی را پر خواهم كرد كه آب آن را خودم خواهم كشيد، آنان از آن حوض سيراب بيرون نشوند، و جای ديگر هم آب نخواهند خورد.

از اين سخن است

برای بيعت با من مانند شترهای ماده ای كه به جانب بچه های خود روند روی آورديد، فرياد می زديد: بيعت! بيعت! دستم را بستم باز كرديد، دستم را عقب بردم كشيديد.

خدايا، طلحه و زبير با من قطع رحم كردند و بر من ستم روا داشتند، و بيعتم را شكستند، و مردم را بر من شوراندند. پس آنچه را ايشان بسته اند بگشا، و آنچه را تابيده اند محكم مكن، و برای آنان در آنچه آرزو كردند و به اجرا گذاشتند بدی ارائه كن. من پيش از جنگ، توبه آنان را خواستم، و پيش از حادثه انتظار بازگشتشان را كشيدم، ولی آنان نعمت را خوار شمردند، و عافيت را نپذيرفتند.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^