وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْمَعُونَةِ عَلَي قَضَاءِ الدَّيْنِ
از دعاهاى امام عليهالسلام است در كمك خواستن (از خداى تعالى) بر پرداختن وام
(رسول خدا- صلى الله عليه و آله- فرموده: دردى جز درد چشم و اندوهى جز اندوه قرض و وام نيست، و هم آن حضرت- صلى الله عليه و آله- فرموده: دين حلقهى خدا است در زمين، چون بخواهد بندهاى را خوار گرداند آن را در گردن او مىاندازد، و حضرت صادق عليهالسلام فرموده: از تسلط و چيرگى دين و از غلبهى ستمگران و از زنان بىشوهرى كه كسى به او رغبت ننمايد «به خداى تعالى» پناه بريد، و حضرت باقر- عليهالسلام- فرموده: كشته شدن در راه خدا هر گناهى را مىپوشاند جز دين كه آن را پوشانندهاى جز اداء و پرداختن آن نيست، يا آنكه صاحب «وارث و ولى» او آن را اداء نمايد يا بستانكار به وامدار ببخشد، و حضرت اميرالمومنين- عليهالسلام- فرموده: برحذر باشيد و بپرهيزيد از وام گرفتن، زيرا وام در روز شرمندگى و خوارى است و در شب غم و اندوه و در دنيا و آخرت اداء است «بايد آن را پرداخت». و از اين رو است كه علماء و مجتهدين «رحمهم الله» فرمودهاند: وام گرفتن در هنگام نيازمند نبودن مكروه و ناپسند است، و برخى فرمودهاند: حرام مىباشد، و گفتهاند: هرگاه كسى را داشته باشد كه آن را اداء نمايد، يا مال و دارائى كه از آن مال آن را اداء نمايد جائز و روا است اگر چه بهتر وام نگرفتن و درخواست از خداى تعالى است، بله هرگاه حاجت به آن داشته باشد كراهت تخفيف مىيابد و اگر بسيار نيازمند باشد كراهت از بين مىرود و اگر خوف تلف داشته باشد و راهى جز وام گرفتن ندارد واجب است كه وام بستاند و بر او واجب است كه نيت و قصد اداء و پرداختن آن را داشته باشد، چون حضرت صادق- عليهالسلام- فرموده: هر كه وام بستاند و اداء آن را قصد نكند به منزلهى دزد است، و هم آن حضرت فرموده: هر كه بر او دينى باشد و اداى آن را نيت نمايد از جانب خدا دو نگهبان با او همراهند كه او را بر اداء امانت و سپردهى او يارى مىنمايند، پس هرگاه در نيت اداى او كوتاهى روى دهد آن دو نگهبان از يارى كردن به اندازهى كوتاهى نيت او كوتاهى خواهند نمود. و گفتهاند واجب است كه وامدار به اداى دين بشتابد و با رسيدن مدت و توانائى داشتن پرداخت و مطالبهى بستانكار تاخير انداختن جائز نيست، پس اگر در اين هنگام تاخير انداخت بر حاكم شرع واجب است كه او را حبس نموده به زندان برد، زيرا حضرت صادق- عليهالسلام- فرموده: كه على عليهالسلام وامدارى را كه مال بستانكارها را تباه مىنمود حبس مىكرد و مالش را بين آنها هر كس را نسبت به حصه و بهرهاش قسمت مىنمود، و پدرم مالش را مىفروخت و بين ايشان قسمت مىكرد. بنابراين اگر وامدارى اصرار بر تباه كردن مال بستانكار داشته باشد فاسق و گناهكار است و شهادت او پذيرفته نيست و نمازش در اول وقت بلكه در ضيق وقت صحيح و درست نيست، و واجبى از واجبات موسعه در اول وقت كه با اداى دين منافات داشته باشد صحيح نمىباشد، و همچنين سائر حقوق واجبه مانند زكوه و خمس هر چند حاكم شرع آن را مطالبه ننمايد، و گفتهاند: هرگاه وامدار بميرد و توانائى نداشته كه دين خود را اداء نمايد و چيزى هم از او بجا نمانده تا از آن آنرا اداء نمايند گناهكار نمىباشد اگر آن دين را در راه معصيت و گناه خرج نكرده باشد، ولى اگر در راه معصيت بكار برده يا قصد اداى آنرا نداشته گناهكار است، و هرگاه وامدار معسر يعنى پريشان و تنگدست بوده و مرده مستحب است كه بستانكار از او بگذرد كه حضرت صادق- عليهالسلام- فرموده: هرگاه وام را بر او حلال كند بجاى هر درهمى ده درهم مىدهند و هرگاه حلال ننمايد بجاى هر درهمى يك درهم خواهند داد):
﴿1﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِيَ الْعَافِيَةَ مِنْ دَيْنٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهِي ، وَ يَحَارُ فِيهِ ذِهْنِي ، وَ يَتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرِي ، وَ يَطُولُ بِمُمَارَسَتِهِ شُغْلِي
(1) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا برهان از وامى كه به سبب آن آبرويم را ببرى، و هوشم در آن پريشان شود، و انديشهام به آن پراكنده گردد، و كارم در چارهى آن طول كشد
﴿2﴾
وَ أَعُوذُ بِكَ ، يَا رَبِّ ، مِنْ هَمِّ الدَّيْنِ وَ فِكْرِهِ ، وَ شُغْلِ الدَّيْنِ وَ سَهَرِهِ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَعِذْنِي مِنْهُ ، وَ أَسْتَجِيرُ بِكَ ، يَا رَبِّ ، مِنْ ذِلَّتِهِ فِي الْحَيَاةِ ، وَ مِنْ تَبِعَتِهِ بَعْدَ الْوَفَاةِ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَجِرْني مِنْهُ بِوُسْعٍ فَاضِلٍ أَوْ كَفَافٍ وَاصِلٍ .
(2) و به تو پناه مىبرم- اى پروردگارم- از اندوه قرض و انديشهى آن، و از كار وام و بيخوابيش، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از آن پناه ده، و از تو زنهار و پناه مىجويم- اى پروردگارم- از ذلت و خوارى وام در زندگى و از وبال و سختى و گرفتارى آن پس از مرگ، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا به توانگرى بسيار يا روزى به اندازهى حاجت و نيازمندى بىكم و زياد كه هميشه باشد از آن برهان
﴿3﴾
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ احْجُبْنِي عَنِ السَّرَفِ وَ الِازْدِيَادِ ، وَ قَوِّمْنِي بِالْبَذْلِ وَ الِاقْتِصَادِ ، وَ عَلِّمْنِي حُسْنَ التَّقْدِيرِ ، وَ اقْبِضْنِي بِلُطْفِكَ عَنِ التَّبْذِيرِ ، وَ أَجْرِ مِنْ أَسْبَابِ الْحَلَالِ أَرْزَاقِي ، وَ وَجِّهْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ إِنْفَاقِي ، وَ ازْوِ عَنِّي مِنَ الْمَالِ مَا يُحْدِثُ لِي مَخِيلَةً أَوْ تَاَدِّياً اِلَي بَغْيٍ أَوْ مَا أتَعَقَّبُ مِنْهُ طُغْيَاناً .
(3) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و مرا از اسراف و زيادهروى (در صرف مال) بازدار، و به بخشيدن و ميانهروى (در زندگى) مستقيم ساز (كه اعوجاج و كجى در آن راه نداشته از حد تجاوز ننمايم) و روش نيكو در معيشت و زندگى (صرف مال به اندازهى توانائى) را به من بياموز (در دل من انداز طورى كه شايسته است رفتار نمايم، حضرت باقر عليهالسلام فرموده: علامت و نشانهى مومن سه چيز است: حسن تقدير و نيك اندازه گرفتن در معيشت، و شكيبائى بر مصيبت و سختى، و آموختن احكام دين) و مرا به لطف (پرورش) خود از بيجا خرج كردن بازدار- (گفتهاند: اسراف زيادهروى در صرف مال است در آنچه شايسته است، و تبذير زيادهروى در صرف مال است در آنچه پسنديده نيست) و روزيهاى مرا از وسائل حلال روان گردان، و انفاق و خرج كردنم را
در راههاى خير و نيكى بگردان (حضرت صادق- عليهالسلام- فرموده: خير و نيكى نيست در كسى كه نخواهد گردآوردن دارائى از حلال را كه به آن آبروى خود را از گدائى كردن نگاه دارد و وامش را بپردازد و به خويشانش ببخشد) و آن دارائى را كه براى من گردنكشى و خودبينى آورد، يا به ظلم و ستم بكشاند، يا در پى آن گرفتار طغيان و سركشى گردم از من بگير
﴿4﴾
اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ صُحْبَةَ الْفُقَرَاءِ ، وَ أَعِنِّي عَلَى صُحْبَتِهِمْ بِحُسْنِ الصَّبْرِ
(4) بار خدايا همنشينى فقراء و درويشان را برايم محبوب گردان، و مرا به صبر و شكيبائى نيكو (صبرى كه نفس به آن اطمينان و آرامش داشته اضطراب و نگرانى در آن راه نيابد) بر همنشينى ايشان يارى فرما
﴿5﴾
وَ مَا زَوَيْتَ عَنِّي مِنْ مَتَاعِ الدُّنْيَا الْفَانِيَةِ فَاذْخَرْهُ لِي فِي خَزَائِنِكَ الْبَاقِيَةِ
(5) و آنچه از كالاى دنياى نابود شدنى از من گرفتى (مرا بىبهره نمودى) پس (عوض و بجاى) آن را در گنجينههاى خود (در آخرت) كه هميشگى است برايم اندوخته نما
﴿6﴾
وَ اجْعَلْ مَا خَوَّلْتَنِي مِنْ حُطَامِهَا ، وَ عَجَّلْتَ لِي مِنْ مَتَاعِهَا بُلْغَةً إِلَى جِوَارِكَ وَ وُصْلَةً إِلَى قُرْبِكَ وَ ذَرِيعَةً إِلَى جَنَّتِكَ ، إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ، وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الْكَرِيمُ .
(6) و آنچه از مال و دارائى دنيا كه به من ارزانى داشتهاى، و آنچه از كالاى آن كه براى من پيش انداختهاى (در دنيا عطا فرمودهاى) وسيلهى رسيدن به جوار (رحمت) خود و پيوستن به قرب (فضل و كرم) خويش و وسيلهى به سوى بهشتت گردان، زيرا تو داراى احسان بزرگ و بسيار بخشندهى بزرگوارى.