فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 52 ( دعا برای اصرار در درخواست از خداوند ) ترجمه محیی الدين مهدی الهی قمشه ای


مطلب قبلی دعای 51
دعای 53 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْإِلْحَاحِ عَلَي اللَّهِ تَعَالَي
حضرت امام سجاد (ع) در مقام الحاح و اصرار و التماس به درگاه خدا به اين دعا با خدا راز و نياز مى‌كرد
﴿1 يَا اَللَّهُ الَّذِي لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ ، وَ كَيْفَ يَخْفَى عَلَيْكَ يَا إِلَهِي مَا أَنْتَ خَلَقْتَهُ ، وَ كَيْفَ لَا تُحْصِي مَا أَنْتَ صَنَعْتَهُ ، أَوْ كَيْفَ يَغِيبُ عَنْكَ مَا أَنْتَ تُدَبِّرُهُ ، أَوْ كَيْفَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَهْرُبَ مِنْكَ مَنْ لَا حَيَاةَ لَهُ إِلَّا بِرِزْقِكَ ، أَوْ كَيْفَ يَنْجُو مِنْكَ مَنْ لَا مَذْهَبَ لَهُ فِي غَيْرِ مُلْكِكَ ،
(1) اى خدائى كه در همه آسمان و زمين (و تمام عوالم غيب و شهود) چيزى بر تو مخفى نيست (و از احاطه علم تو خارج نخواهد بود) و چگونه چيزى كه تو اى خداى من (به علم ازلى و حكمت بالغه خود) آفريده‌اى بر تو مخفى تواند بود؟ و چگونه از نظر تو پنهان شود چيزى كه به تدبير خلقت (و تكميل وجود آن و تربيت و رزق هر روزه آن حضرتت) پيوسته توجه دارى و يا چگونه از (ملك و حكم) تو فرار تواند كرد چيزى كه جز به رزق تو زنده نتواند بود؟ (و اگر روزى روزى تو به او نرسد بدست مرگ نابود خواهد شد؟) و يا چگونه از (قهر ) تو (جز به لطفت) راه نجاتى دارد و در غير ملك تو رهگذرى (و راه خروجى) تواند يافت؟
﴿2 سُبْحَانَكَ أَخْشَى خَلْقِكَ لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِكَ ، وَ أَخْضَعُهُمْ لَكَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِكَ ، وَ أَهْوَنُهُمْ عَلَيْكَ مَنْ أَنْتَ تَرْزُقُهُ وَ هُوَ يَعْبُدُ غَيْرَكَ
(2) اى خداى پاك و منزه (از هر نقص و عيب) خدا ترس‌ترين بندگان تو آنكس است كه علم و معرفتش به تو بيشتر است (بحكم انما يخشى الله من عباده العلماء) و دليل و خاضعترين كس به درگاهت آن بنده‌ايست كه بيشتر به كار طاعتت پرداخته (و به انجام اوامرت كاملتر قيام كرده) است و بيقدر و خوارتر بنده نزد تو آن كس است كه رزق و روزى تو او را پرورش مى‌دهد و او به پرستش غير تو مى‌پردازد
﴿3 سُبْحَانَكَ لَا يَنْقُصُ سُلْطَانَكَ مَنْ أَشْرَكَ بِكَ ، وَ كَذَّبَ رُسُلَكَ ، وَ لَيْسَ يَسْتَطِيعُ مَنْ كَرِهَ قَضَاءَكَ أَنْ يَرُدَّ أَمْرَكَ ، وَ لَا يَمْتَنِعُ مِنْكَ مَنْ كَذَّبَ بِقُدْرَتِكَ ، وَ لَا يَفُوتُكَ مَنْ عَبَدَ غَيْرَكَ ، وَ لَا يُعَمَّرُ فِي الدُّنْيَا مَنْ كَرِهَ لِقَاءَكَ .
(3) اى خداى پاك و منزه آن كس كه (به كفر و ضلالت) به تو (خداى يكتاى عالم و يگانه سلطان ملك وجود) شرك آرد و رسولانت را تكذيب كند (به خود ظلم كرده و) از سلطنت (و خدائى) تو چيزى نكاهد (و نقص و رخنه‌اى در ملك تو نتواند وارد آرد) و كسى كه قضاء و قدرت (در ملك آفرينش و حسن نظام خلقت) بر او ناپسند است (و راضى به حسن قضاى تو نيست) البته قادر بر آنكه قضاى تو رد كند (و حكمت را در نظام عالم دگرگون كند) البته نخواهد بود و كسى كه قدرتت را تكذيب كند عاجزتر از آنست كه از آن قدرت امتناع ورزد و سرپيچى كند و آن كس كه غير تو را پرستش كند (و هواى نفس و بتها و فرعون و مهر و ماه و ستارگان و غيره را معبود خود سازد) هرگز از محيط علم و قدرتت بيرون نرود آن كس كه مرگ و لقاى تو را روز مرگ دوست ندارد هم عمر ابد در دنيا نخواهد كرد و از چنگ مرگ نجات نخواهد داشت (يعنى هر كه راضى يا ناراضى به مرگ است همه مى‌ميرند و زنده‌ى ابد جز خدا احدى نخواهد بود پس بهتر آنست كه مردم به روز مرگ كه وقت ملاقات خداست راضى شوند بلكه بدان شاد و مشتاق باشند)
﴿4 سُبْحَانَكَ مَا أَعْظَمَ شَأْنَكَ ، وَ أَقْهَرَ سُلْطَانَكَ ، وَ أَشَدَّ قُوَّتَكَ ، وَ أَنْفَذَ أَمْرَكَ
(4) اى خداى پاك و منزه چقدر شان و جلال تو بزرگ و سلطنت و شاهنشاهيت قاهر و غالب و قوت و قدرتت شديد و فرمانت (در همه‌ى عوالم وجود) نافذ است (و احدى را قدرت سرپيچى از امرت نيست)
﴿5 سُبْحَانَكَ قَضَيْتَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ الْمَوْتَ مَنْ وَحَّدَكَ وَ مَنْ كَفَرَ بِكَ ، وَ كُلٌّ ذَائِقُ الْمَوْتَ ، وَ كُلٌّ صَائِرٌ إِلَيْكَ ، فَتَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ .
(5) اى خداى پاك و منزه تو بر تمام خلائق چه به يكتائى تو مقر و معترف باشند يا مشرك و كافر باشد بر همه حكم به مرگ و فنا كردى و جميع خلق شربت (ناگوار يا گواراى) مرگ را خواهند چشيد و همه از اين عالم پست دنياى فانى به سوى تو (و جهان حيواه جاودانى) حتما به سير (تكامل كه حكم ربوبيت است) روانه شوند بارى اى خدا بزرگوار است و متعالى ذات يكتايت و (در عالم وجود) جز تو خدائى نيست تو يگانه‌اى و بى‌شرك و شريك‌
﴿6 آمَنْتُ بِكَ ، وَ صَدَّقْتُ رُسُلَكَ ، وَ قَبِلْتُ كِتَابَكَ ، وَ كَفَرْتُ بِكُلِّ مَعْبُودٍ غَيْرِكَ ، وَ بَرِئْتُ مِمَّنْ عَبَدَ سِوَاكَ .
(6) من به يكتائى و يگانگى تو ايمان آوردم و رسولان و پيمبرانت را تصديق كردم و كتاب وحيت را به حق پذيرفتم و به هر معبودى جز تو كافرم و از هر كه غير تو را پرستش كند بيزارم‌
﴿7 اللَّهُمَّ إِنِّي أُصْبِحُ وَ أُمْسِي مُسْتَقِلًّا لِعَمَلِي ، مُعْتَرِفاً بِذَنْبِي ، مُقِرّاً بِخَطَايَايَ ، أَنَا بِإِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي ذَلِيلٌ ، عَمَلِي أَهْلَكَنِي، وَ هَوَايَ أَرْدَانِي ، وَ شَهَوَاتِي حَرَمَتْنِي .
(7) اى خداى من در صبح و شام كه بر من مى‌گذرد بسيار عمل (طاعتم) قليل و ناچيز است و به گناهان و خطاهاى خود (كه فراوان و بسيار است) اقرار و اعتراف مى‌كنم من به واسطه اسراف و ظلم به نفس خود ذليل و خوارم و كردار زشت من مرا به هلاكت رسانيده و هواى نفس و شهوتهاى (نارواى) من مرتبه‌ام را (نزد حضرتت) پست كرده و مرا (از لطف و عنايتت) محروم گردانيده‌اى‌
﴿8 فَأَسْأَلُكَ يَا مَوْلَايَ سُؤَالَ مَنْ نَفْسُهُ لَاهِيَةٌ لِطُولِ أَمَلِهِ ، وَ بَدَنُهُ غَافِلٌ لِسُكُونِ عُرُوقِهِ ، وَ قَلْبُهُ مَفْتُونٌ بِكَثْرَةِ النِّعَمِ عَلَيْهِ ، وَ فِكْرُهُ قَلِيلٌ لِمَا هُوَ صَائِرٌ إِلَيْهِ .
(8) مولاى من لذا از درگاه حضرتت درخواست مى‌كنم درخواست كسى كه به سبب آمال و آرزوهاى دور و دراز عمرش به لهو (و لعب) گذشته بدنش به واسطه آرامش عروق و سلامتى غافل (از ياد حق) شده و قلبش به واسطه كثرت و فراوانى نعمتهايت (به نعمت) مفتون و مغرور گرديده (و منعم خود را فراموش كرده) و كمتر به فكر آن عالم ابديست كه به سوى آن مى‌رود (و به زودى از اين منزل موقت بدان منزلگاه ابد خواهد شتافت)
﴿9 سُؤَالَ مَنْ قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْأَمَلُ ، وَ فَتَنَهُ الْهَوَى ، وَ اسْتَمْكَنَتْ مِنْهُ الدُّنْيَا ، وَ أَظَلَّهُ الْأَجَلُ ، سُؤَالَ مَنِ اسْتَكْثَرَ ذُنُوبَهُ ، وَ اعْتَرَفَ بِخَطِيئَتِهِ ، سُؤَالَ مَنْ لَا رَبَّ لَهُ غَيْرُكَ ، وَ لَا وَلِيَّ لَهُ دُونَكَ ، وَ لَا مُنْقِذَ لَهُ مِنْكَ ، وَ لَا مَلْجَأَ لَهُ مِنْكَ ، إِلَّا إِلَيْكَ .
(9) از تو درخواست مى‌كنم (اى مولاى من) درخواست كسى كه امل (و آرزوهاى دنيوى) بر او غلبه كرده و مفتون و مغرور هواى نفس گرديده و (حب) دنيا در دلش جاى گرفته و اجل (و مرگ حتمى) بر سرش سايه انداخته است سئوال كسى كه گناهانش بسيار و به خطاى خويش معترف است سئوال كسى كه جز تو خدائى و ولى نعمتى و نجات دهنده‌اى ندارد و ملجا و پناهى (از قهر و انتقامت) جز درگاه (كرم) حضرتت نخواهد داشت‌
﴿10 إِلَهِي أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ الْوَاجِبِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ ، وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَمَرْتَ رَسُولَكَ أَنْ يُسَبِّحَكَ بِهِ ، وَ بِجَلَالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ ، الَّذِي لَا يَبْلَى وَ لَا يَتَغَيَّرُ ، وَ لَا يَحُولُ وَ لَا يَفْنَى ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ أَنْ تُغْنِيَنِي عَنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ بِعِبَادَتِكَ ، وَ أَنْ تُسَلِّيَ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا بِمَخَافَتِكَ ، وَ أَنْ تُثْنِيَنِي بِالْكَثِيرِ مِنْ كَرَامَتِكَ بِرَحْمَتِكَ .
(10) اى خداى من از تو درخواست مى‌كنم به حقى كه تو را بر جميع خلائق واجب و لازم است و به آن اسم عظيم (و نام بزرگ كه رسولت را امر كردى بدان نام تو را تسبيح گويد و به حق جلال ذات بزرگوار كريمت كه آن عظمت و جلال هرگز دستخوش فرسودن و تغيير و تحول و فنا و زوال نخواهد شد از تو) به حق آن حق و آن اسم بزرگ و آن جلال ابدى سرمدى (درخواست مى‌كنم كه درود بر محمد و آل پاكش فرستى و مرا هم به عبادت (و طاعت) خود از هر چيز بى‌نياز گردانى (و لذت و ابتهاج مرا منحصر به ذكر و عبادت و معرفت و توجه و انس به حضرتت مقرر فرمائى) و هم از تو مى‌طلبم كه نفس (قدسى) مرا به واسطه خداترسى (و خضوع و خشوع به درگاهت) به كلى از توجه به دنيا منقطع سازى و روى دلم را به كرامت و عنايتت به جانب رحمت (نامنتهاى) خود گردانى‌
﴿11 فَإِلَيْكَ أَفِرُّ ، و مِنْكَ أَخَافُ ، وَ بِكَ أَسْتَغِيثُ ، وَ إِيَّاكَ أَرْجُو ، وَ لَكَ أَدْعُو ، وَ إِلَيْكَ أَلْجَأُ ، وَ بِكَ أَثِقُ ، وَ إِيَّاكَ أَسْتَعِينُ ، وَ بِكَ أُومِنُ ، وَ عَلَيْكَ أَتَوَكَّلُ ، وَ عَلَى جُودِكَ وَ كَرَمِكَ أَتَّكِلُ .
(11) كه اى خداى مهربان من (از قهر) تو به سوى تو فرار مى‌كنم و تنها از تو (يعنى از بعد و فراق و قهر و عتاب تو) مى‌ترسم و تو را فريادرس مى‌طلبم و تنها به تو (و كرم و احسان بى‌انتهاى تو) اميدوارم و تو را به دعا مى‌خوانم و به درگاه حضرتت پناه مى‌آورم و تمام وثوق و اعتمادم به تو (و كرم و عفو و بخشش تو) است و هم از تو (در همه‌ى امورم) استعانت و يارى مى‌طلبم و به درگاهت امن و امان مى‌جويم و (در هر حال) به تو توكل مى‌كنم و به جود و كرم حضرتت اعتماد من است.

برچسب:

دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه

-

دعای پنجاه و دو صحیفه سجادیه

-

دعای 52 صحیفه سجادیه

-

دعای ۵۲ صحیفه سجادیه

-

پنجاه و دومین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^