فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 52 ( دعا برای اصرار در درخواست از خداوند ) ترجمه علی نقی فيض الاسلام اصفهانی


مطلب قبلی دعای 51
دعای 53 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي الْإِلْحَاحِ عَلَي اللَّهِ تَعَالَي
از دعاهاى امام عليه‌السلام است در اصرار به (درخواست از) خداى تعالى (و آن مستحب و پسنديده است چنانكه اصرار در سئوال از مردم مكروه و ناپسنديده است، حضرت صادق عليه‌السلام فرموده: خدا نمى‌پسندد مردم در مسئلت و درخواست به يكديگر اصرار نمايند، و آن را براى خود دوست دارد، خداى عزوجل دوست دارد آنچه را نزد او است بخواهند، و حضرت باقر عليه‌السلام فرموده: بنده‌ى مومنى كه در حاجت و خواسته‌ى خود به خداى عزوجل اصرار نمايد خدا حاجت او را روا مى‌گرداند):
﴿1 يَا اَللَّهُ الَّذِي لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْ‌ءٌ فِي الْأَرْضِ وَ لَا فِي السَّمَاءِ ، وَ كَيْفَ يَخْفَى عَلَيْكَ يَا إِلَهِي مَا أَنْتَ خَلَقْتَهُ ، وَ كَيْفَ لَا تُحْصِي مَا أَنْتَ صَنَعْتَهُ ، أَوْ كَيْفَ يَغِيبُ عَنْكَ مَا أَنْتَ تُدَبِّرُهُ ، أَوْ كَيْفَ يَسْتَطِيعُ أَنْ يَهْرُبَ مِنْكَ مَنْ لَا حَيَاةَ لَهُ إِلَّا بِرِزْقِكَ ، أَوْ كَيْفَ يَنْجُو مِنْكَ مَنْ لَا مَذْهَبَ لَهُ فِي غَيْرِ مُلْكِكَ ،
(1) اى خدائى كه چيزى در زمين و آسمان بر او پوشيده نمى‌باشد (اين جمله از قرآن كريم اقتباس شده «س 3 ى 5»: ان الله لايخفى عليه شى‌ء فى الارض و لا فى السماء يعنى چيزى در زمين و آسمان «در آنها باشد يا جزء آنها» بر خدا پنهان نيست. و مراد از زمين و آسمان دائره‌ى امكان و وجود است، و تعبير از آن به زمين و آسمان براى آنست كه بيشتر مردم ممكنى جز آن دو نمى‌شناسند) و چگونه بر تو پنهان باشد- اى خداى من- آنچه تو خود آن را آفريده‌اى، و چگونه ندانى و احاطه نداشته باشى آنچه را تو خود محكم و استوار انجام داده‌اى، يا چگونه از تو پنهان شود آنچه تو آن را تدبير مى‌نمائى (به اقتضاى حكمت خويش رو به راه مى‌گردانى) يا چگونه مى‌تواند از تو بگريزد كسى كه جز به وسيله‌ى روزى تو حيات و زندگى براى او نيست، يا چگونه از تو رهائى يابد كسى كه در جز مملكت تو راهى براى او نمى‌باشد؟!
﴿2 سُبْحَانَكَ أَخْشَى خَلْقِكَ لَكَ أَعْلَمُهُمْ بِكَ ، وَ أَخْضَعُهُمْ لَكَ أَعْمَلُهُمْ بِطَاعَتِكَ ، وَ أَهْوَنُهُمْ عَلَيْكَ مَنْ أَنْتَ تَرْزُقُهُ وَ هُوَ يَعْبُدُ غَيْرَكَ
(2) منزه و پاكى (از آنچه لائق و سزاوار تو نيست)! ترسنده‌ترين آفريده شدگانت مر تو را داناترين آنها به تو است (در قرآن مجيد «س 35 ى 28» فرموده: انما يخشى الله من عباده العلموا يعنى جز اين نيست كه از خدا مى‌ترسند علماء و دانشمندان از بندگان او. مراد از علماء در اينجا آنانند كه گفتار و كردارشان يكسان باشد، پس عالم گناهكار در حقيقت عالم نمى‌باشد، و پيغمبر- صلى الله عليه و آله- فرموده: انا اخشكم لله و اتقكم لله يعنى ترس و پرهيزكارى من براى خدا از شما بيشتر است. زيرا آن حضرت داناترين خلق است به خداوند سبحان) و افتاده‌ترين آنان در درگاهت عمل‌كننده‌ترين ايشان است به فرمان تو، و خوارترين آنها نزد تو كسى است كه تو او را روزى مى‌دهى و او جز تو را مى‌پرستد (زيرا انسان براى عبادت و بندگى آفريده شده، چنانكه در قرآن كريم «س 51 ى 56» فرموده: و ما خلقت الجن و الانس الا ليعبدون يعنى پريان و آدميان را نيافريدم جز براى اينكه «خداى يكتاى خود را» بپرستند. پس هرگاه بنده‌اى روزى خداى تعالى خورد و ديگرى را بپرستد نزد او از هر كس و از چهارپايان هم خوارتر است، زيرا چهارپايان قواى خود را در آنچه براى آن آفريده شده بكار مى‌برند، و از اين رو است كه در قرآن مجيد «س 25 ى 77» فرموده: قل ما يعبوا بكم ربى لو لا دعاوكم؟ يعنى «اى پيغمبر ما به بندگان من» بگو: اگر عبادت و پرستش شما نبود پروردگار من به شما چه اعتنائى داشت؟)
﴿3 سُبْحَانَكَ لَا يَنْقُصُ سُلْطَانَكَ مَنْ أَشْرَكَ بِكَ ، وَ كَذَّبَ رُسُلَكَ ، وَ لَيْسَ يَسْتَطِيعُ مَنْ كَرِهَ قَضَاءَكَ أَنْ يَرُدَّ أَمْرَكَ ، وَ لَا يَمْتَنِعُ مِنْكَ مَنْ كَذَّبَ بِقُدْرَتِكَ ، وَ لَا يَفُوتُكَ مَنْ عَبَدَ غَيْرَكَ ، وَ لَا يُعَمَّرُ فِي الدُّنْيَا مَنْ كَرِهَ لِقَاءَكَ .
(3) منزه و پاكى تو (از صفات پادشاهان دنيا)! كسى كه به تو شرك آورد (به يگانگيت نگردد) و پيغمبرانت را به دروغ نسبت دهد از پادشاهيت نمى‌كاهد (زيرا قدرت و تسلط او ذاتى است به خلاف پادشاهان كه قدرت و توانائيشان بر اثر بسيارى لشگر و پيروان است، پس هرگاه ايشان را مخالفت نمايند از پادشاهيشان كاسته مى‌شود) و كسى كه حكم تو را نپسندد توانائى ندارد كه فرمانت را بازگرداند، و كسى كه توانائيت را تكذيب نمايد نتواند خود را از تو بازدارد، و كسى كه جز تو را بپرستد از (تصرف) تو درنمى‌گذرد، و كسى كه ديدار (جزاى) تو را (يا بازگشت به سويت را) نپسندد، در دنيا طول عمر نمى‌يابد (نمى‌تواند هر مدتى را كه مى‌خواهد زيست نمايد)
﴿4 سُبْحَانَكَ مَا أَعْظَمَ شَأْنَكَ ، وَ أَقْهَرَ سُلْطَانَكَ ، وَ أَشَدَّ قُوَّتَكَ ، وَ أَنْفَذَ أَمْرَكَ
(4) منزه و پاكى تو (از اينكه اوهام و انديشه‌ها كنه صفات تو را دريابند)! چه بزرگست مرتبه‌ى تو، و چه غالب است پادشاهى تو، و چه سخت است توانائى تو، و چه جارى و روان است فرمان تو!
﴿5 سُبْحَانَكَ قَضَيْتَ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ الْمَوْتَ مَنْ وَحَّدَكَ وَ مَنْ كَفَرَ بِكَ ، وَ كُلٌّ ذَائِقُ الْمَوْتَ ، وَ كُلٌّ صَائِرٌ إِلَيْكَ ، فَتَبَارَكْتَ وَ تَعَالَيْتَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَحْدَكَ لَا شَرِيكَ لَكَ .
(5) منزه و پاكى تو! (از اينكه عقول و خردها درك كند قدرت و توانائيت را كه از آثار آن اينست كه) مرگ را بر همه‌ى آفريدگانت: آنكه تو را يگانه دانست و آنكه به تو كافر شد مقدر كرده‌اى، و همه (تلخى) مرگ را چشنده هستند (مشقت و رنج آن را دريابند) و يكسره به سوى تو بازگردند (روز قيامت براى پاداش يا كيفر برانگيخته شده گرد آيند، اشاره به قول خداى تعالى «س 29 ى 57»: كل نفس ذائقه الموت ثم الينا ترجعون يعنى هر كسى مرگ را چشنده است و پس از مرگ به سوى ما بازمى‌گرديد) پس تو جاويد و برترى (از اينكه در ذات و صفات و افعال مانندى داشته باشى) جز تو خدائى نيست يگانه‌اى كه براى تو شريكى نمى‌باشد
﴿6 آمَنْتُ بِكَ ، وَ صَدَّقْتُ رُسُلَكَ ، وَ قَبِلْتُ كِتَابَكَ ، وَ كَفَرْتُ بِكُلِّ مَعْبُودٍ غَيْرِكَ ، وَ بَرِئْتُ مِمَّنْ عَبَدَ سِوَاكَ .
(6) به (وحدانيت و يگانگى) تو ايمان آوردم، و پيغمبرانت را تصديق نمودم (به آنچه ايشان از جانب تو آورده‌اند اعتقاد دارم) و كتابت (قرآن كريم را كه براى ارشاد و راهنمائى خلق فرستاده‌اى) پذيرفتم، و به هر معبود و پرستنده شده‌اى جز تو كافر گشتم (او را از جهت معبود بودن كه موجب كفر گردد انكار كردم) و از هر كه جز تو را پرستيد بيزار شدم‌
﴿7 اللَّهُمَّ إِنِّي أُصْبِحُ وَ أُمْسِي مُسْتَقِلًّا لِعَمَلِي ، مُعْتَرِفاً بِذَنْبِي ، مُقِرّاً بِخَطَايَايَ ، أَنَا بِإِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي ذَلِيلٌ ، عَمَلِي أَهْلَكَنِي، وَ هَوَايَ أَرْدَانِي ، وَ شَهَوَاتِي حَرَمَتْنِي .
(7) بار خدايا من (هميشه از شب) داخل در صبح و (از روز) داخل در شب مى‌شوم در حالى كه عمل و كردارم (طاعت و بندگيم) را اندك مى‌بينم، و به گناهم اعتراف و به خطاءها و كارهاى ناروايم اقرار دارم، من به سبب افراط و تجاوز از حد بر خود (در درگاه تو) ذليل و خوارم، كردارم مرا هلاك ساخته (براى من موجب عذاب و كيفر گشته) و هواى نفس و خواهشم (در آنچه جائز و روا نيست) تباهم گردانيده، و شهوات و پذيرفتن خواهشهاى نفسم مرا (از خير و نيكى كه براى نيكوكاران است) بى‌بهره نموده‌
﴿8 فَأَسْأَلُكَ يَا مَوْلَايَ سُؤَالَ مَنْ نَفْسُهُ لَاهِيَةٌ لِطُولِ أَمَلِهِ ، وَ بَدَنُهُ غَافِلٌ لِسُكُونِ عُرُوقِهِ ، وَ قَلْبُهُ مَفْتُونٌ بِكَثْرَةِ النِّعَمِ عَلَيْهِ ، وَ فِكْرُهُ قَلِيلٌ لِمَا هُوَ صَائِرٌ إِلَيْهِ .
(8) پس از تو درخواست مى‌كنم- اى مولى و مهتر من- درخواست كسى كه بر اثر آرزوى درازش بكار بيهوده مشغول (و از آخرت دورى گزيده) و تن او از جهت آرميدن رگهايش (نگران نبودنش از عذاب و كيفر) غافل و بيخبر، و دلش به سبب بسيارى نعمت و بخشش بر او گرفتار و پيرو هوا و خواهش، و انديشه‌اش براى آنچه به سوى آن بازمى‌گردد (آخرت) اندك است‌
﴿9 سُؤَالَ مَنْ قَدْ غَلَبَ عَلَيْهِ الْأَمَلُ ، وَ فَتَنَهُ الْهَوَى ، وَ اسْتَمْكَنَتْ مِنْهُ الدُّنْيَا ، وَ أَظَلَّهُ الْأَجَلُ ، سُؤَالَ مَنِ اسْتَكْثَرَ ذُنُوبَهُ ، وَ اعْتَرَفَ بِخَطِيئَتِهِ ، سُؤَالَ مَنْ لَا رَبَّ لَهُ غَيْرُكَ ، وَ لَا وَلِيَّ لَهُ دُونَكَ ، وَ لَا مُنْقِذَ لَهُ مِنْكَ ، وَ لَا مَلْجَأَ لَهُ مِنْكَ ، إِلَّا إِلَيْكَ .
(9) درخواست كسى كه آرزو بر او چيره گشته، و خواهش نفس گرفتارش كرده، و دنيا (خوشيهاى نفس در اين جهان فانى) بر او تسلط يافته، و مرگ بر او سايه انداخته (نزديك شده) درخواست كسى كه گناهانش را بسيار دانسته، و به خطا و كار بيجاى خود اقرار كرده، درخواست كسى كه پروردگارى و دوستى براى او جز تو نيست، و رهاننده‌اى براى او از تو، و پناهگاهى براى او از تو جز به سوى تو نمى‌باشد
﴿10 إِلَهِي أَسْأَلُكَ بِحَقِّكَ الْوَاجِبِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِكَ ، وَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي أَمَرْتَ رَسُولَكَ أَنْ يُسَبِّحَكَ بِهِ ، وَ بِجَلَالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ ، الَّذِي لَا يَبْلَى وَ لَا يَتَغَيَّرُ ، وَ لَا يَحُولُ وَ لَا يَفْنَى ، أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ، وَ أَنْ تُغْنِيَنِي عَنْ كُلِّ شَيْ‌ءٍ بِعِبَادَتِكَ ، وَ أَنْ تُسَلِّيَ نَفْسِي عَنِ الدُّنْيَا بِمَخَافَتِكَ ، وَ أَنْ تُثْنِيَنِي بِالْكَثِيرِ مِنْ كَرَامَتِكَ بِرَحْمَتِكَ .
(10) اى خداى من به حق خودت (قسم به آنچه اختصاص به تو دارد) كه (تعظيم و بزرگ داشت آن) بر همه‌ى آفريدگانت واجب و لازم است، و به نام بزرگت (نام خاص است نه هر نامى از نامهاى او، زيرا همه‌ى نامهاى خداوند متعال عظيم و بزرگست) كه پيغمبرت را فرمان دادى تا تو را به آن نام تسبيح كند (اشاره به قول خداى تعالى «س 56 ى 96»: فسبح باسم ربك العظيم يعنى «اى پيغمبر ما» پروردگارت را به نام بزرگ تسبيح كن «او را به ذكر نام بزرگش از آنچه لائق و سزاوار نيست منزه و پاك بدان») و به حق بزرگى ذات بزرگوارت كه كهنه و دگرگون نمى‌شود، و تغيير حال نمى‌يابد و فناء و نيستى نمى‌پذيرد، كه بر محمد و آل محمد درود فرستى، و مرا به وسيله‌ى عبادت و بندگيت از هر چيز بى‌نياز گردانى، و بترس از خود دوستى دنيا را از من زايل نمائى (چون ترس از خداى تعالى هوا و خواهش نفس را از ميان مى‌برد، و بر اثر آن انسان از دنيا و كالاى آن دورى مى‌گزيند) و به رحمت و مهربانيت مرا به بسيارى كرامت و بخشش خود بازگردانى‌
﴿11 فَإِلَيْكَ أَفِرُّ ، و مِنْكَ أَخَافُ ، وَ بِكَ أَسْتَغِيثُ ، وَ إِيَّاكَ أَرْجُو ، وَ لَكَ أَدْعُو ، وَ إِلَيْكَ أَلْجَأُ ، وَ بِكَ أَثِقُ ، وَ إِيَّاكَ أَسْتَعِينُ ، وَ بِكَ أُومِنُ ، وَ عَلَيْكَ أَتَوَكَّلُ ، وَ عَلَى جُودِكَ وَ كَرَمِكَ أَتَّكِلُ .
(11) پس از اين رو به سوى تو مى‌گريزم، و از تو مى‌ترسم، و از تو فريادرسى مى‌طلبم، و به تو اميدوارم، و تو را مى‌خوانم، و به سوى تو پناه مى‌برم، و به تو اطمينان دارم، و از تو يارى درخواست مى‌نمايم، (و به وحدانيت و يگانگى) تو ايمان مى‌آورم، و بر تو و بر جود و بخشش تو توكل و اعتماد مى‌نمايم.

برچسب:

دعای پنجاه و دوم صحیفه سجادیه

-

دعای پنجاه و دو صحیفه سجادیه

-

دعای 52 صحیفه سجادیه

-

دعای ۵۲ صحیفه سجادیه

-

پنجاه و دومین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^