اخلاق خوبان، ص: 75
محسوستر باشد.
نكته شايان تامل آنست كه انسان در نماز پيوسته خاشع تر می شود، چرا كه از قيام به ركوع و از ركوع به سجده می رود. و اين درسی است كه آدمی می بايست در حيات خويش پيش گيرد، و هر چه پيشتر می رود خاضع تر باشد.
و البته خضوع و افتادگی، انسان را افتاده نمی دارد، بلكه مايه سربلندی و برافراشتگی خواهد بود، همچنانكه در نماز پس از سجود به يكباره بر می خيزيم، و قيام می كنيم، و اين خود درسی است كه نماز به نمازگزار می آموزد كه با افتادگی اوج گرفته و بالا می روی.
طريقت جز اين نيست درويش را |
كه افكنده دارد تن خويش را |
|
بلنديت بايد تواضع گزين |
كه آن بام را نيست سُلَّم جز اين «1» |
|
كمترين حاصل تواضع و افتادگی آنست كه آدمی را در چشم خداوند می نشاند و محبوب و مقبول او می سازد، همچنانكه تكبر آدمی را از چشم رحمت او دور می دارد.
و ما انسان ها نيز اينگونه ايم، و از كبرفروشان دور، و بر متواضعان و مردم خاشع رحمت می آوريم.
نه گر چون تويی بر تو كبر آورد |
بزرگش نبينی به چشم خرد |
|
تو نيز ار تكبر كنی همچنان |
نمايی، كه پيشت تكبر كنان |
|
______________________________ (1) سعدی.