فارسی
پنجشنبه 17 آبان 1403 - الخميس 4 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

اخلاق خوبان، ص: 83

چو خود را ز نيكان شمردی، بدی

نمی گنجد اندر خدايی بدی

اگر مردی از مردیِ خود مگوی

نه هر شهسواری به در برد گوی «1»

و در دل اين افتادگی، چه زيبايی های كه نهفته است.

نبينين كه از خاك افتاده خوار

برويد گل و بشكفد نوبهار «2»

و البته اين افتادگی را آدميان شعار خويش می سازند به شرط آنكه در سر آنان مغز باشد، و انديشه كنند. كه بی گمان ارزش انسان به همين انديشه است.

ای برادر تو همان انديشه ای «3» و با چراغ انديشه در می يابند كه با خشوع و كوچكی نمودن كوچك و حقير نمی شوند، و بهای خود را با افتادگی نمودن از دست نمی دهند.

تفاوت كند هرگز آب زلال

گرش كوزه زرين بود يا سفال؟ «4»

و اين تواضع و خشوع آنگاه شايسته تر و سزاوارتر است كه آدمی به موهبتی دست يابد.

و اين درست خلاف شيوه ما آدميان است كه تا وقتی نداريم خاضعيم، و همينكه به چيزی چنگ يافتيم، همه را در برابر خود خاضع می خواهيم.

اما «باء» اينگونه نيست، و درست همان است كه ما بايد باشيم.

باء، همينكه در آغاز كلمه ای جای می گيرد، و حرف يا حرف هايی به

______________________________
(1) سعدی.

(2) سعدی.

(3) مثنوی معنوی، دفتر دوم، بيت 278.

(4) سعدی.




پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^