اخلاق خوبان، ص: 59
آدميان، لاجرم ربوبيت حق را انكار و به ارباب متفرق ديگر پناه می آورند، چرا كه غم روزی دارند، و روزیِ خويش را در كف آنان می دانند.
گندم كه به هم نمی رسد هر دو لبش |
می خندد، بر كسی كه دارد غم رزق «1» |
|
و از ياد نبريم كه نه تنها غم رزق بل عموم آلام و غم ها، و رنج ها كه بر آدمی فرود می آيد محصول ناديده انگاشتن و چشم بستن از ربوبيت حق می باشد.
و مشكل بشريت امروز همين است.
بشر امروز جايگاه «بَلی » و «لا» را جابجا كرده است، و به جای آنكه «بَلی » را در برابر خداوند به كار بنند در برابر غير او به كار می گيرد. همچنانكه «لا» را در برابر خلق نمی گويد. بلكه برای آنچه خداوند خواهان آنست، بی پروا و گستاخانه، آن را به كار بسته و «لا» می گويد. و از اين رو به نور نمی رسد. و برای وی همه جا تاريك و خاموش است. و چه شكست ها و غرامت ها برايشان تحميل شده، به گونه ای كه هر چه پيشتر رفته، بيشتر تحمل خود را از كف می دهد.
راه رهايی
باری، بی گمان راه رهايی و نجات بشر، بازگشت به همان حرف نخست خويش است. حرفی كه در پاسخ خداوند بازگفت.
البته اينكه پرسش خداوند و نيز پاسخ آدميان چگونه بوده است برای بسياری مايه اعجاب و شگفتی است. به ويژه آنكه آدميان، همواره، عادت كرده اند كه حرف و سخن را مربوط به زبان بدانند. هرچند كه در تجربيات خود، بارها و بارها، ديده اند كه گاه سكوت و يا يك اشارتِ ابرو، به مراتب، برتر و بالاتر و گوياتر از هزاران تكلم و فرياد است. و همين كافی است باور كنند كه حرف و
______________________________ (1) فكری اصفهانی.