اخلاق خوبان، ص: 56
و جان ايشان تداعی و طلوع می كند. درست همچون ما آدميانِ عادی كه گاه با ديدن چيزی، چيزی ديگر را ياد می كنيم.
ولی خوشا بر احوال اهل معنی كه اگر با ديدن چيزی خدا را ياد نكنند، امری باطل و بيهوده نيز در خاطرِ خود خطور نمی دهند، بلكه آنچه را ياد می كنند عين صواب و حقيقت است.
درست مثل حافظ كه هلال ماه نو را در آسمان می بيند، و به ياد داسِ مزرعه داران می افتد، و نيز هنگامِ دِرو.
مزرع سبز فلك ديدم و داس مه نو |
يادم از كِشته خويش آمد و هنگام درو «1» |
|
آری، به اعمال خويش می انديشد كه در مزرعه دنيا كاشته است و لاجرم روزی برمی چيند.
اگر بار خار است خود كشته ای |
وگر پرنيان است خود رشته ای «2» |
|
و بی گمان اين مردم فَطِن، فهيم، دانا و اهل اشارت، وقتی كه با اولين حرف از نخستين آيه كتاب خدا كه «باء» در «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» است مواجه می شوند به ياد اولين حرف از واژه ای كه آدميان آن را برای اولين بار بكار بسته اند، می افتند. كه البته شنيدن آن خالی از لطف نيست، به ويژه آنكه بازگو كننده آن حضرت حق، در كتاب مجيد قرآن كريم، است:
«3»
و اين آيه از عجايب و شگفتی های قرآن مجيد است.
______________________________ (1) حافظ.
(2)) فردوسی.
(3) اعراف/ 172.