فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 37 ( دعا در اعتراف به ناتوانی از شکر ) ترجمه حسن ثقفی تهرانی


مطلب قبلی دعای 36
دعای 38 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا اعْتَرَفَ بِالتَّقْصِيرِ عَنْ تَأْدِيَةِ الشُكْرِ
«نيايش آن حضرت عليه‌السلام، هنگامى كه به تقصير از اداء شكر (و سپاس خداوند) اعتراف مى‌نمود»
﴿1 اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ عَلَيْهِ مِنْ إِحْسَانِكَ مَا يُلْزِمُهُ شُكْراً .
(1) خداوندا! هيچ كس در طى مراحل شكرت، به سرمنزلى نمى‌رسد مگر آنكه باز، چندان از احسانت بر او فراهم مى‌آيد كه وى را به شكرى ديگر، ملزم مى‌سازد،
﴿2 وَ لَا يَبْلُغُ مَبْلَغاً مِنْ طَاعَتِكَ وَ إِنِ اجْتَهَدَ إِلَّا كَانَ مُقَصِّراً دُونَ اسْتِحْقَاقِكَ بِفَضْلِكَ
(2) و هر چند كوشش كند، به درجه‌اى از طاعتت دست نمى‌يابد مگر آنكه در برابر استحقاقت به سبب تفضلت، مقصر مى‌ماند،
﴿3 فَأَشْكَرُ عِبَادِكَ عَاجِزٌ عَنْ شُكْرِكَ ، وَ أَعْبَدُهُمْ مُقَصِّرٌ عَنْ طَاعَتِكَ
(3) پس، شاكرترين بندگانت، از سپاسگزارى‌ات عاجز است، و عابدترين ايشان، از طاعتت ناتوان و مقصر مى‌باشد.
﴿4 لَا يَجِبُ لِأَحَدٍ أَنْ تَغْفِرَ لَهُ بِاسْتِحْقَاقِهِ ، وَ لَا أَنْ تَرْضَى عَنْهُ بِاسْتِيجَابِهِ
(4) هيچ كس، مستوجب آن نيست كه به علت استحقاقش او را بيامرزى، و يا بر اساس شايستگى‌اش، از وى خوشنود شوى،
﴿5 فَمَنْ غَفَرْتَ لَهُ فَبِطَوْلِكَ ، وَ مَنْ رَضِيتَ عَنْهُ فَبِفَضْلِكَ
(5) پس هر كس را بيامرزى، از احسان تو است، و از هر كه خرسند گردى، به لطفت خواهد بود.
﴿6 تَشْكُرُ يَسِيرَ مَا شَكَرْتَهُ ، وَ تُثِيبُ عَلَى قَلِيلِ مَا تُطَاعُ فِيهِ حَتَّى كَأَنَّ شُكْرَ عِبَادِكَ الَّذِي أَوْجَبْتَ عَلَيْهِ ثَوَابَهُمْ وَ أَعْظَمْتَ عَنْهُ جَزَاءَهُمْ أَمْرٌ مَلَكُوا اسْتِطَاعَةَ الِامْتِنَاعِ مِنْهُ دُونَكَ فَكَافَيْتَهُمْ ، أَوْ لَمْ يَكُنْ سَبَبُهُ بِيَدِكَ فَجَازَيْتَهُمْ
(6) كار كمى را كه بپذيرى (كه به شكرانه، انجام دهند) پاداش مى‌بخشى، و طاعت اندك را مزد مى‌دهى، تا آنجا كه گوئى پاداش سپاسگزارى بندگانت را كه واجب فرموده‌اى، و اجرشان را كه عظيم ساخته‌اى، چيزى است كه مى‌توانسته‌اند در پيشگاهت، از آن، امتناع ورزند، بدين جهت، پاداششان دادى، يا گويى سبب آن به دست تو نبوده و از اين رو، به آنان مزد، عطا كردى،
﴿7 بَلْ مَلَكْتَ يَا إِلَهِي أَمْرَهُمْ قَبْلَ أَنْ يَمْلِكُوا عِبَادَتَكَ ، وَ أَعْدَدْتَ ثَوَابَهُمْ قَبْلَ أَنْ يُفِيضُوا فِي طَاعَتِكَ ، وَ ذَلِكَ أَنَّ سُنَّتَكَ الْإِفْضَالُ ، وَ عَادَتَكَ الاحسان ، وَ سَبِيلَكَ الْعَفْوُ
(7) بلكه اى خداى من!، تو مالك امر آنان بوده‌اى پيش از آنكه ايشان مالك عبادتت شوند، و مزدشان را مهيا داشتى قبل از آنكه به طاعتت درآيند، و اين، از آن جهت است كه آيين تو تفضل، و عادتت احسان، و طريقه‌ات عفو است.
﴿8 فَكُلُّ الْبَرِيَّةِ مُعْتَرِفَةٌ بِأَنَّكَ غَيْرُ ظَالِمٍ لِمَنْ عَاقَبْتَ ، وَ شَاهِدَةٌ بِأَنَّكَ مُتَفَضَّلٌ عَلَى مَنْ عَافَيْتَ ، وَ كُلٌّ مُقِرٌّ عَلَى نَفْسِهِ بِالتَّقْصِيرِ عَمَّا اسْتَوْجَبْتَ
(8) پس، همه آفريدگان، معترفند كه هر كس را عقوبت كنى، درباره‌اش ستم ننموده‌اى، و گواهند كه هر كه را مشمول لطف گردانى و عافيت دهى، تفضل فرموده‌اى، و همگى درباره‌ى خويش، به تقصير از آنچه سزاوار آنى، اقرار دارند،
﴿9 فَلَوْ لَا أَنَّ الشَّيْطَانَ يَخْتَدِعُهُمْ عَنْ طَاعَتِكَ مَا عَصَاكَ عَاصٍ ، وَ لَوْ لاَ أَنَّهُ صَوَّرَ لَهُمُ الْبَاطِلَ فِي مِثَالِ الْحَقِّ مَا ضَلَّ عَنْ طَرِيقِكَ ضَالٌّ
(9) پس اگر نه اين بود كه شيطان، ايشان را از راه طاعتت مى‌فريبد، هيچ معصيتكار، نسبت به تو عصيان نمى‌ورزيد، و اگر او باطل را در جلوه‌ى حق، براى آنان صورتگرى نمى‌كرد، هيچ گمراه، از طريق تو، منحرف نمى‌گرديد.
﴿10 فَسُبْحَانَكَ مَا أَبْيَنَ كَرَمَكَ فِي مُعَامَلَةِ مَنْ أَطَاعَكَ أَوْ عَصَاكَ تَشْكُرُ لِلْمُطِيعِ مَا أَنْتَ تَوَلَّيْتَهُ لَهُ ، وَ تُمْلِي لِلْعَاصِي فِيما تَمْلِكُ مُعَاجَلَتَهُ فِيهِ .
(10) پس، منزهى تو، چه روشن است كرم تو در رفتارت با مطيع يا معصيتكار: مطيع را در برابر آنچه خود، برايش فراهم ساخته‌اى، پاداش مى‌بخشى، و معصيتكار را در آنچه شتاب در كيفرش به دست تو است، مهلت مى‌دهى،
﴿11 أَعْطَيْتَ كُلًّا مِنْهُمَا مَا لَمْ يَجِبْ لَهُ ، وَ تَفَضَّلْتَ عَلَى كُلٍّ مِنْهُمَا بِمَا يَقْصُرُ عَمَلُهُ عَنْهُ .
(11) (و) به هر يك از آن دو، چيزى عطا كرده‌اى كه مستوجب آن نبوده، و بر هر يك، تفضلى فرموده‌اى كه عملش از آن، قاصر مى‌باشد،
﴿12 وَ لَوْ كَافَأْتَ الْمُطِيعَ عَلَى مَا أَنْتَ تَوَلَّيْتَهُ لَأَوْشَكَ أَنْ يَفْقِدَ ثَوَابَكَ ، وَ أَنْ تَزُولَ عَنْهُ نِعْمَتُكَ ، وَ لَكِنَّكَ بِكَرَمِكَ جَازَيْتَهُ عَلَى الْمُدَّةِ الْقَصِيرَةِ الْفَانِيَةِ بِالْمُدَّةِ الطَّوِيلَةِ الْخَالِدَةِ ، وَ عَلَى الْغَايَةِ الْقَرِيبَةِ الزَّائِلَةِ بِالْغَايَةِ الْمَدِيدَةِ الْبَاقِيَةِ .
(12) و اگر مطيع را بر مجرد عملش كه تو خود، او را بر آن گماشته‌اى، پاداش مى‌دادى، بيم آن بود كه ثواب تو را از كف بدهد، و نعمتت از وى زايل گردد، اما تو، به رسم كرم خويش، او را در برابر مدت كوتاه فانى، به مدتى طولانى جاودانى، (مزد دادى) و در مقابل (كار و) هدف فورى زودگذر، به (نتيجه و) ثواب پايدار مستمر، پاداش بخشيدى،
﴿13 ثُمَّ لَمْ تَسُمْهُ الْقِصَاصَ فِيما أَكَلَ مِنْ رِزْقِكَ الَّذِي يَقْوَى بِهِ عَلَى طَاعَتِكَ ، وَ لَمْ تَحْمِلْهُ عَلَى الْمُنَاقَشَاتِ فِي الآْلَاتِ الَّتِي تَسَبَّبَ بِاسْتِعْمَالِهَا إِلَى مَغْفِرَتِكَ ، وَ لَوْ فَعَلْتَ ذَلِكَ بِهِ لَذَهَبَ بِجَمِيعِ مَا كَدَحَ لَهُ وَ جُمْلَةِ مَا سَعَى فِيهِ جَزَاءً لِلصُّغْرَى مِنْ أَيَادِيكَ وَ مِنَنِكَ ، وَ لَبَقِيَ رَهِيناً بَيْنَ يَدَيْكَ بِسَائِرِ نِعَمِكَ ، فَمَتَى كَانَ يَسْتَحِقُّ شَيْئاً مِنْ ثَوَابِكَ لَا مَتَي
(13) آنگاه، در برابر رزقى كه از خوان نعمتت خورده، تا بر طاعتت نيرو گرفته، از او مطالبه‌ى عوض نفرمودى، و در رسيدگى به حساب ابزار و وسائلى كه با آنها به مغفرتت رسيده، با او سختگيرى ننمودى، و اگر با وى چنين رفتار مى‌كردى، يكسره، حاصل دسترنج و نتيجه‌ى كوشش او در برابر كوچكترين نعمتها و عطاياى تو، از دست مى‌رفت، و خود، در پيشگاهت، به خاطر ساير نعمتهايت، در گرو مى‌ماند، پس كى و كجا استحقاق چيزى از ثواب تو را داشت؟ نه!... چه وقت؟!...
﴿14 هَذَا يَا إِلَهِي حَالُ مَنْ أَطَاعَكَ ، وَ سَبِيلُ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ ، فَأَمَّا الْعَاصِي أَمْرَكَ وَ الْمُوَاقِعُ نَهْيَكَ فَلَمْ تُعَاجِلْهُ بِنَقِمَتِكَ لِكَيْ يَسْتَبْدِلَ بِحَالِهِ فِي مَعْصِيَتِكَ حَالَ الْإِنَابَةِ إِلَى طَاعَتِكَ ، وَ لَقَدْ كَانَ يَسْتَحِقُّ فِي أَوَّلِ مَا هَمَّ بِعِصْيَانِكَ كُلَّ مَا أَعْدَدْتَ لِجَمِيعِ خَلْقِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ .
(14) اين- اى معبود من!- حال كسى است كه جامه‌ى طاعتت را پوشيده، و سرنوشت او است كه در بندگى و عبادتت كوشيده است، و اما آن كس كه نسبت به امر تو عصيان ورزيده، و نهيت را مرتكب شده، پس تو در انتقامش شتاب نكردى، تا مگر حالتى را كه در نافرمانى‌ات دارد، به حال بازگشت به طاعتت مبدل سازد، و راستى كه او در اولين لحظه‌اى كه بر نافرمانى‌ات عازم گشت، مستحق تمام عقوبتهائى شد كه براى همه آفريدگانت مهيا ساخته‌اى،
﴿15 فَجَمِيعُ مَا أَخَّرْتَ عَنْهُ مِنَ الْعَذَابِ وَ أَبْطَأْتَ بِهِ عَلَيْهِ مِنْ سَطَوَاتِ النَّقِمَةِ وَ الْعِقَابِ تَرْكٌ مِنْ حَقِّكَ ، وَ رِضًى بِدُونِ وَاجِبِكَ
(15) پس هر عذابى را كه از او به تاخير افكندى، و هر چه در انتقام و عقابش كندى نمودى، حقى از تو است، كه وامى‌گذارى، و به كمتر از آنچه شايسته‌اى، رضايت مى‌دهى.
﴿16 فَمَنْ أَكْرَمُ يَا إِلَهِي مِنْكَ ، وَ مَنْ أَشْقَى مِمَّنْ هَلَكَ عَلَيْكَ لَا مَنْ فَتَبَارَكْتَ أَنْ تُوصَفَ إِلَّا بِالْإِحْسَانِ ، وَ كَرُمْتَ أَنْ يُخَافَ مِنْكَ إِلَّا الْعَدْلُ ، لَا يُخْشَى جَوْرُكَ عَلَى مَنْ عَصَاكَ ، وَ لَا يُخَافُ إِغْفَالُكَ ثَوَابَ مَنْ أَرْضَاكَ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ هَبْ لِي أَمَلِي ، وَ زِدْنِي مِنْ هُدَاكَ مَا أَصِلُ بِهِ إِلَي التَّوْفِيقِ فِي عَمَلِي ، إِنَّكَ مَنَّانٌ كَرِيمٌ .
(16) پس با وجود اين- اى خداى من!- كريمتر از تو كيست؟ و بدبخت‌تر از كسى كه در راه مخالفتت هلاك شود كدام است؟ نه!... كيست؟. از اين رو، تو بزرگتر از آنى كه جز به احسان، توصيفت كنند، و منزه‌تر، كه جز به خاطر عدل، از تو بترسند. بيم آن نيست كه بر گنه‌كارت ستم كنى، و يا از پاداش كسى كه خوشنودت ساخته، غافل باشى، پس بر محمد و آل او رحمت فرست، و آرزويم را برآور، و هدايتت را چندان بر من بيفزاى كه به بركتش در كارم موفق و كامروا گردم، زيرا تو بسيار بخشنده (و) كريمى.

برچسب:

دعای سی و هفت صحیفه سجادیه

-

دعای سی و هفتم صحیفه سجادیه

-

دعای 37 صحیفه سجادیه

-

دعای ۳۷ صحیفه سجادیه

-

سی و هفتمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^