اخلاق خوبان، ص: 270
البته كسانی كه خوی به وحدت و برادری ندارند، لاجرم كارشان به دوری و جدايی كشيده كه حاصلی جز تنهايی و وحشت و سختی و دشواری به دنبال ندارد. اما اگر هوای يكديگر را داشته و با يكديگر پيوند خورده و يكی باشند، همچون دانه كه با خرمن است از انبوه آسيب ها در امان خواهند بود، چنانكه ديديد و تجربه كرديد كه در آستانه انقلاب چنين وحدت و همدردی حاكم بود، و آسيب ها و آفت ها به غايت اندك می نمودند.
ياد ايامی كه با هم آشنا بوديم ما |
هم خيال و هم صفير و هم نوا بوديم ما |
|
معنی يك بيت بوديم از طريق اتحاد |
چون دو مصرع گرچه در ظاهر جدا بوديم ما |
|
بود دايم چون زبانِ خامه حرف ما يكی |
گرچه پيش چشم صورت بين دو تا بوديم ما |
|
چون دو برگ سبز كز يك دانه سر بيرون كند |
يك دل و يك روی در نشو و نما بوديم ما |
|
دوری منزل حجاب اتحاد ما نبود |
داشتيم از هم خبر در هر كجا بوديم ما |
|
چاره جويان را نمی داديم صائب دردسر |
دردهای كهنه هم را، دوا بوديم ما |
|
بنابراين، آنچه مطلوب و ممدوح و مقبول خداوند است و نيز نوعی از تواضع به شمار می آيد همدردی و همدلی انسان ها با يكديگر است، بی آنكه دين و آيين و اعتقادات ايشان لحاظ شود. لذا می بينيد كه ائمه بزرگوار ما همچون: اميرالمؤمنين، امام مجتبی، سيد الشهداء، زين العابدين، در نيمه های شب، باری سنگين از لباس، و خوراكی ها، و درهم و دينار بر دوش می گرفتند، و به تهيدستان كه در خواب خود غوطه ور بودند می رساندند، و هرگز كاری