اخلاق خوبان، ص: 96
ای كاش! فلانی را به دوستی و همنشينیِ خود نمی گرفتم.
كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد
آشنايی با او بود كه مرا با خدا بيگانه ساخت، و دوستی با او بود كه زمينه ساز دشمنی خداوند شد.
و اين آيه از كتاب خدا بيانگر حقيقتی مسلَّم است، و آن اينكه: دوست، آشنا، و همنشين، تاثيری ژرف و عميق بر انسان دارد، و اگر سُوء و شُوم و بد باشد می تواند برای آدمی حسرت و زيانی ابدی به بار آورد.
بياموزمت كيميای سعادت |
ز هم صحبت بد جدايی جدايی «1» |
|
از اين رو در آداب دينی، اكيداً، تاكيد می رود كه از صحبت ناجنس و همنشينیِ با بدان پرهيز بايد نمود.
نازنينی چو تو پاكيزه دل و پاك نهاد |
بهتر آنست كه با مردم بد ننشينی «2» |
|
زيرا نشستن با مردمان بد و آلوده، مايه آلودگی و تباهی خواهد بود.
مَنشين با بدان كه صحبت بد |
گرچه پاكی ترا پليد كند |
|
آفتاب بدين بزرگی را |
لكه ای ابر ناپديد كند «3» |
|
باری، لكه های ننگ و بدنامی، تنها حاصلی است كه آدمی از رهگذر نشست و همراهی مردم بد و آلوده نصيب می برد.
______________________________ (1)) حافظ.
(2)) حافظ.
(3) سنايی غزنوی