اخلاق خوبان، ص: 49
و راستی؛ برتر و بالاتر از خداوند كيست؟
پس بايد او را برگزيد، كه در حقيقت برگزيدن حيات و زندگی است.
با تو حيات و زندگی، بی تو فنا و مُردَنا |
زانكه تو آفتابی و بی تو بُوَد فُسُردَنا |
|
خلق برين بساطها بر كف تو چو مهره ای |
هم ز تو ماه گشتنا، هم ز تو مهره بُردَنا «1» |
|
كسی كه خداوند را به همنشينی خويش بخواهد، و تنها بر او گره و پيوند يابد، همچون: باء، صدرنشين خواهد شد، و هرگز حضيض و پستی نمی يابد.
البته، شرط همنشينی با خداوند بندگی، تسليم، چاكری، و كوچكی نمودن است.
همچنانكه حرف باء اگر بزرگ می بود و كوچك نمی شد با نام خداوند پيوند نمی خورد، و در آغاز نمی نشست.
نديده ای حرف باء و همچنين ديگر حروف، وقتی كه بزرگ می شوند و بزرگی می فروشند ديگر نه در آغاز بلكه در آخر كلمات جای می گيرند؟
باری آنها كه كوچكی می كنند و خود را ناچيز و هيچ می انگارند شرف و لياقت و فضيلت همنشينی با خداوند را می يابند.
به موسی فرمود: هيچ می دانی چرا تو را به پيامبری مبعوث داشتم؟
موسی پرسيد: چرا؟
فرمود: در جوانی خشوع، خاكساری و كوچكی می نمودی.
بنابراين، كسی كه خود را عبد، كوچك و ناچيز می انگارد سعادتِ پيوند و همنشينی با خداوند را می يابد، و البته صفات و خصال همنشين بر همنشينِ
______________________________ (1) شمس تبريزی.