اخلاق خوبان، ص: 252
عشق خداوند بی انتهاست. و او اين عشق بی منتهی را در برابر عشق انسان قرار می دهد.
من، رفيق خاص و خصوصی دوستداران و عاشقان خود هستم.
آنها كه طاعت مرا پيش می گيرند در ميهمانی من هستند.
شاكران من، منتظر زيادت و فزونی نعمت ها باشند.
و ذاكران من، غرق نعمت های من هستند.
و فرمود:
آنها كه خود را، آلوده ساختند، و سخن های مرا ناديده گرفتند، و آنچه گفتم به كار نبستند بلكه تمرد نيز نمودند، از رحمت من نوميد نباشند.
اگر بازگردند من عاشق آنها خواهم بود.
اگر دست به دعا بردارند، دعايشان را مستجاب خواهم كرد.
و اگر بيمار شوند، آنها را مداوا خواهم ساخت.
حال با خدايی اينگونه پر مهر آيا می توان قهر نمود؟
آيا سزاوار است كه آدمی به او پشت كند؟
اگر به او پشت كنيم به چه رو كنيم؟
اگر او را بگذاريم چه برداريم؟