فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 25 ( دعای پدر و مادر درباره فرزندان ) ترجمه علی نقی فيض الاسلام اصفهانی


مطلب قبلی دعای 24
دعای 26 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ لِوُلْدِهِ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ
از دعاهاى امام عليه‌السلام است براى فرزندانش عليهم‌السلام (رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده: خدا رحمت كند پدر و مادرى را كه با خوشرفتارى نمودن خود فرزندشان را كمك نمايند. مردى از انصار به آن حضرت گفت: به چه كسى نيكى نمايم؟ حضرت فرمود: به پدر و مادرت، گفت: آنها مرده‌اند، فرمود: به فرزندت نيكى كن. حضرت صادق عليه‌السلام فرموده: خداوند به بنده رحم مى‌كند براى بسيار فرزند را دوست داشتن. رسول خدا- صلى الله عليه و آله- فرموده: دعاى چهار كس رد نمى‌شود تا اينكه درهاى آسمان بروى آنها گشوده شده به عرش مى‌رسد: دعاى پدر براى فرزندش، و دعاى ستمديده براى ستمگر به او، و دعاى بجا آورنده‌ى عمره «افعال مخصوصه‌اى است در مكه» تا اينكه بازگردد، و دعاى روزه‌دار تا اينكه افطار نمايد «بخورد و بياشامد». حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: پدرم مى‌فرمود: پنج دعاء است كه از پروردگار- تبارك و تعالى- پنهان نمى‌ماند «روا مى‌شود»: دعاى امام عادل و دعاى مظلوم كه خداى عزوجل مى‌فرمايد: من براى تو انتقام مى‌كشم «ستمگرت را به كيفر مى‌رسانم» اگر چه ديرى بگذرد، و دعاى فرزند شايسته براى پدر و مادرش، و دعاى پدر نكوكار براى فرزندش، و دعاى مومن در پشت سر برادرش كه خداى تعالى مى‌فرمايد: براى تو است دو برابر آن):
﴿1 اللَّهُمَّ وَ مُنَّ عَلَيَّ بِبَقَاءِ وُلْدِي وَ بِإِصْلَاحِهِمْ لِي وَ بِإِمْتَاعِي بِهِم .
(1) بار خدايا به من نعمت عطا فرما بماندن فرزندانم، و به شايسته گردانيدن ايشان براى (اطاعت و پيروى از) من، و به بهره بردن من از ايشان‌
﴿2 إِلَهِي امْدُدْ لِي فِي أَعْمَارِهِمْ ، وَ زِدْ لِي فِي آجَالِهِمْ ، وَ رَبِّ لِي صَغِيرَهُمْ ، وَ قَوِّ لِي ضَعِيفَهُمْ ، وَ أَصِحَّ لِي أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْيَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ ، وَ عَافِهِمْ فِي أَنْفُسِهِمْ وَ فِي جَوَارِحِهِمْ وَ فِي كُلِّ مَا عُنِيتُ بِهِ مِنْ أَمْرِهِمْ ، وَ أَدْرِرْ لِي وَ عَلَى يَدِي أَرْزَاقَهُمْ .
(2) بار خدايا عمرشان را براى من دراز گردان، و مدت زندگانيشان را بسيار نما، و خردانشان را براى من پرورش ده، و ناتوانشان را نيرومند ساز، و تنها و كيشها و خوهاشان را براى من سالم بدار، و در جانها و اندامشان و در هر چه از كار ايشان به آن مى‌كوشم تندرستى ده (از دردها و پيشامدهاى ناروا نگاهداريشان فرما) و روزيهاشان را براى من و به دست من فراوان گردان‌
﴿3 وَ اجْعَلْهُمْ أَبْرَاراً أَتْقِيَاءَ بُصَرَاءَ سَامِعِينَ مُطِيعِينَ لَكَ ، وَ لِأَوْلِيَائِكَ مُحِبِّينَ مُنَاصِحِينَ ، وَ لِجَمِيعِ أَعْدَائِكَ مُعَانِدِينَ وَ مُبْغِضِينَ ، آمِينَ .
(3) و ايشان را نيكوكاران و پرهيزكاران (از گناه) و بينايان (راه حق) و شنوندگان (سخن راست) و فرمانبران خودت و دوستداران پنددهندگان براى دوستانت و دشمنان و كينه‌داران براى همه‌ى دشمنانت (كه به تو نگرويده‌اند) قرار ده آمين (خدايا دعايم را روا ساز)
﴿4 اللَّهُمَّ اشْدُدْ بِهِمْ عَضُدِي ، وَ أَقِمْ بِهِمْ أَوَدِي ، وَ كَثِّرْ بِهِمْ عَدَدِي ، وَ زَيِّنْ بِهِمْ مَحْضَرِي ، وَ أَحْيِ بِهِمْ ذِكْرِي ، وَ اكْفِنِي بِهِمْ فِي غَيْبَتِي ، وَ أَعِنِّي بِهِمْ عَلَى حَاجَتِي ، وَ اجْعَلْهُمْ لِي مُحِبِّينَ ، وَ عَلَيَّ حَدِبِينَ مُقْبِلِينَ مُسْتَقِيمِينَ لِي ، مُطِيعِينَ ، غَيْرَ عَاصِينَ وَ لَا عَاقِّينَ وَ لَا مُخَالِفِينَ وَ لَا خَاطِئِينَ .
(4) بار خدايا بازوى مرا به وسيله‌ى ايشان استوار گردان، و كجى مرا به آنان راست نما (در سختى و گرفتارى و پريشانى آنها را كمك من گردان) و عدد و شماره‌ى (اهل و خويش) مرا به آنان افزون كن، و مجلس مرا به ايشان بيارا (آنان را اهل علم و دانش و فضل و كمال قرار ده) و ياد مرا به آنها زنده بدار، و در نبودنم مرا به سبب ايشان بى‌نياز كن (آنها را جانشين من گردان) و به وسيله‌ى اينان مرا بر حاجت و خواسته‌ام يارى فرما، و ايشان را براى من دوستدار و مهربان و روى‌آور، و (در كمك و يارى) پابرجا، و (در انجام دستورم) فرمانبر قرار ده، نه گناهكار و بدكننده و مخالفت‌كننده و خطاكار
﴿5 وَ أَعِنِّي عَلَى تَرْبِيَتِهِمْ وَ تَأْدِيبِهِمْ ، وَ بِرِّهِمْ ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ مَعَهُمْ أَوْلَاداً ذُكُوراً ، وَ اجْعَلْ ذَلِكَ خَيْراً لِي ، وَ اجْعَلْهُمْ لِي عَوْناً عَلَى مَا سَأَلْتُكَ .
(5) و مرا در پرورش و تاديب (راه پسنديده نمودن) و نيكى كردن ايشان يارى فرما، و مرا از جانب خود افزون برايشان فرزندان نرينه ببخش، و آن را براى من نيك قرار ده، و آنها را در آنچه (در اين راز و نياز كه) از تو خواسته‌ام ياورم گردان‌
﴿6 وَ أَعِذْنِي وَ ذُرِّيَّتِي مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ ، فَإِنَّكَ خَلَقْتَنَا وَ أَمَرْتَنَا وَ نَهَيْتَنَا وَ رَغَّبْتَنَا فِي ثَوَابِ مَا أَمَرْتَنَا وَ رَهَّبْتَنَا عِقَابَهُ ، وَ جَعَلْتَ لَنَا عَدُوّاً يَكِيدُنَا ، سَلَّطْتَهُ مِنَّا عَلَى مَا لَمْ تُسَلِّطْنَا عَلَيْهِ مِنْهُ ، أَسْكَنْتَهُ صُدُورَنَا ، وَ أَجْرَيْتَهُ مَجَارِيَ دِمَائِنَا ، لَا يَغْفُلُ إِنْ غَفَلْنَا ، وَ لَا يَنْسَى إِنْ نَسيِنَا ، يُوْمِنُنَا عِقَابَكَ ، وَ يُِخَوِّفُنَا بِغَيْرِكَ .
(6) و مرا و فرزندانم را از شيطان رانده شده‌ى (از رحمتت) پناه ده، زيرا تو ما را آفريدى و (به نيكيها) امر كردى و (از زشتيها) نهى فرمودى و در پاداش آنچه ما را امر نمودى خواهان و از كيفر (مخالفت) آن (يا كيفر آنچه ما را نهى كردى) ترسانيدى، و براى ما دشمنى قرار دادى كه با ما مكر مى‌كند، او را درباره‌ى ما تسلط و توانايى دادى بر آنچه (جميع اعضاء) كه ما را بر آن درباره‌ى او تسلط ندادى (براى آنكه) او را در سينه‌هاى ما جا دادى، و در رهگذرهاى خونهاى ما روان گردانيدى (گفته‌اند: مراد از صدر «سينه» جايگاه قلب «دل» است، و جائز است كه مراد به آن قلب باشد كه پاره‌ى گوشت صنوبرى الشكل «مانند ميوه‌ى درخت كاج» است كه در سمت چپ سينه قرار گرفته، و مراد از قلبى كه محققين فرموده‌اند: شيطان را بر آن راهى نيست و نيز مفسرين در قول خداى تعالى «س 114 ى 5»: الذى يوسوس فى صدور الناس «آن شيطان كه وسوسه و انديشه‌ى بد و بيجا در سينه‌هاى مردم افكند» فرموده‌اند: اينكه نفرموده: فى قلوب الناس «در دلهاى مردم» براى آنست كه شيطان را بر دل مومن الذى هو بين اصبعين من اصابع الرحمن «دلى كه بين دو انگشت از انگشتهاى رحمت خداوند است» تسلط و توانائى نيست، آن قلب لطيفه‌ى ربانيه‌ى نورانيه‌ى عالمه است كه جاى فرود انوار الهيه است و به آن انسان، انسان مى‌باشد و همان حقيقت انسان است كه به سبب آن براى پيروى احكام آماده مى‌گردد و از آن گاهى به نفس ناطقه و گاهى به روح و گاهى به عقل تعبير مى‌شود، و بر گفتار محققين دلالت دارد فرمايش حضرت صادق- عليه‌السلام- به اينكه خداى تعالى مومن را گرفتار مى‌سازد به هر گرفتارى و مى‌ميراند به هر مردنى و او را به از بين رفتن عقلش گرفتار نمى‌گرداند، آيا نمى‌بينى ايوب را كه چگونه شيطان را بر مال و فرزند و اهل و هر چيز او چيره گردانيد و بر عقل او مسلط ننمود تا به وسيله‌ى آن تنها به خدا ايمان داشته باشد، و گفته‌اند: معنى جريان شيطان در مجارى خون آنست كه او از فرزند آدم تا زنده است جدا نمى‌شود چنانكه خون از او جدا نمى‌گردد، ولى بزرگان و محققين معنى ظاهرى آن را گرفته و فرموده‌اند: شيطان را چنان توانائى داده شده است كه بر اثر لطافت هيئت خود در عروق و رگها كه مجارى خون است روان مى‌گردد تا به قلب شخص مى‌رسد و طبق ضعف و سستى ايمان بنده و كمى يادآورى و بسيارى غفلت او وسوسه مى‌نمايد و به مقدار قوت و بيدارى و بسيارى ذكر و اخلاص توحيد بنده تسلط او كم گشته و از او دور مى‌گردد، و علامه‌ى مجلسى «رحمه الله» در مجلد چهاردهم بحارالانوار مى‌فرمايد: بين اماميه «علماى اثنى عشرى» بلكه بين مسلمين «علماى اسلام» خلاف نيست در اينكه جن و شياطين اجسام لطيفه‌اى هستند كه در بعض اوقات ديده مى‌شوند و در برخى ديده نمى‌شوند و آنها را جنبشهاى تند و توانائى بر كارهاى دشوار است و در رهگذر خون اجساد بنى‌آدم روان مى‌گردند، و گاهى خداوند به جهت مصالحى آنها را به اشكال مختلفه و صورتهاى گوناگون درآورد چنانكه سيد مرتضى- عليه الرحمه- بر آن رفته، يا آنكه خداوند آنها را توانائى داده كه به اشكال مختلفه درآيند چنانكه اين مطلب از اخبار آشكارتر است) بى‌خبر نيست (از ما) اگر ما (از او) غافل شويم، و (ما را) از ياد نمى‌برد اگر ما (از او) فراموش كنيم، ما را از كيفر تو ايمن مى‌سازد (وسوسه مى‌كند و در دل شخص مى‌افكند كه فلان گناه را بجا آور كه خداوند آمرزنده و مهربان است) و از غير تو مى‌ترساند (مثلا وسوسه مى‌نمايد كه اگر فلان كار ناروا را براى فلان شخص بجا نياورى چنين و چنان مى‌شود)
﴿7 إِنْ هَمَمْنَا بِفَاحِشَةٍ شَجَّعَنَا عَلَيْهَا ، وَ إِنْ هَمَمْنَا بِعَمَلٍ صَالِحٍ ثَبَّطَنَا عَنْهُ ، يَتَعَرَّضُ لَنَا بِالشَّهَوَاتِ ، وَ يَنْصِبُ لَنَا بِالشُّبُهَاتِ ، إِنْ وَعَدَنَا كَذَبَنَا ، وَ إِنْ مَنَّانَا أَخْلَفَنَا ، وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنَّا كَيْدَهُ يُضِلَّنَا ، وَ إِلَّا تَقِنَا خَبَالَهُ يَسْتَزِلَّنَا .
(7) اگر گناه بزرگى قصد كنيم ما را بر آن دلير مى‌نمايد، و اگر كار شايسته‌اى آهنگ نمائيم ما را از آن بازمى‌دارد، ما را به خواهشها و گناهان مى‌طلبد، و شبهه‌ها براى ما برپا مى‌كند (در بين ما شبهه‌ها مى‌اندازد تا گمراهمان سازد) اگر به ما وعده و نويد دهد (به كار خير و نيكى بخواند) دروغ مى‌گويد، و اگر ما را به آرزو و سرگرم نمايد خلاف آن مى‌كند، و اگر مكرش را از ما برنگردانى گمراهمان مى‌سازد، و اگر از فساد و تباهكاريش نگاهمان ندارى ما را مى‌لغزاند
﴿8 اللَّهُمَّ فَاقْهَرْ سُلْطَانَهُ عَنَّا بِسُلْطَانِكَ حَتَّى تَحْبِسَهُ عَنَّا بِكَثْرَةِ الدُّعَاءِ لَكَ فَنُصْبِحَ مِنْ كَيْدِهِ فِي الْمَعْصُومِينَ بِكَ .
(8) بار خدايا پس به توانائى خود او را از تسلط بر ما مغلوب نما تا به وسيله‌ى دعا خواندن بسيار براى تو او را از ما بازدارى پس به كمك تو از مكر او در جمله‌ى نگاهداشته شدگان (از شر او) درآئيم‌
﴿9 اللَّهُمَّ أَعْطِنِي كُلَّ سُؤْلِي ، وَ اقْضِ لِي حَوَائِجِي ، وَ لَا تَمْنَعْنِي الْإِجَابَةَ وَ قَدْ ضَمِنْتَهَا لِي ، وَ لَا تَحْجُبْ دُعَائِي عَنْكَ وَ قَدْ أَمَرْتَنِي بِهِ ، وَ امْنُنْ عَلَيَّ بِكُلِّ مَا يُصْلِحُنِي فِي دُنْيَايَ وَ آخِرَتِي مَا ذَكَرْتُ مِنْهُ وَ مَا نَسِيتُ ، أَوْ أَظْهَرْتُ أَوْ أَخْفَيْتُ أَوْ أَعْلَنْتُ أَوْ أَسْرَرْتُ .
(9) بار خدايا همه‌ى درخواستهايم را عطا كن، و حاجتهايم را برآور، و مرا از برآوردن (درخواستهايم) بازمدار كه خود آن را برايم ضامن شده‌اى (بر خويشتن لازم گردانيده‌اى) و دعايم را از (درگاه) خود منع مفرما كه تو خود مرا به آن امر فرمودى (اين دو جمله از دعا اشاره است به قول خداى تعالى «س 40 ى 60»: و قال ربكم ادعونى استجب لكم ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين يعنى و پروردگار شما فرمود بخوانيد مرا تا خواسته‌ى شما را برآورم، آنانكه از عبادت و پرستش من «مرا خواندن» سركشى كنند به زودى با ذلت و خوارى در دوزخ درآيند. حضرت صادق- عليه‌السلام- فرموده: عبادت در قول خداى تعالى: ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين دعاء است، و افضل و برترين عبادت دعاء است) و آنچه در دنيا و آخرت من باعث اصلاح حالم شود به من انعام فرما، از آن يادآورده يا فراموش كرده باشم (به زبان) اظهار نموده يا (در دل) پنهان داشته‌ام (براى مردم) آشكار كرده يا (براى ديگرى) در پنهان گفته باشم‌
﴿10 وَ اجْعَلْنِي فِي جَمِيعِ ذَلِكَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ بِسُؤَالِي إِيَّاكَ ، الْمُنْجِحِينَ بِالطَّلَبِ إِلَيْكَ غَيْرِ الْمَمْنُوعِينَ بِالتَّوَكُّلِ عَلَيْكَ .
(10) و مرا در همه‌ى احوال به وسيله‌ى درخواستم از تو از جمله‌ى اصلاح كنندگان (انديشه و كردارشان) و به طلب از تو از فيروزى يافتگان (حاجت برآورده شده‌ها) كه با توكل و اعتماد بر تو منع و بازداشته نشده‌اند، قرار ده‌
﴿11 الْمُعَوَّدِينَ بِالتَّعَوُّذِ بِكَ ، الرَّابِحِينَ فِي التِّجَارَةِ عَلَيْكَ ، الُْمجَارِينَ بِعِزِّكَ ، الْمُوَسَّعِ عَلَيْهِمُ الرِّزْقُ الْحَلَالُ مِنْ فَضْلِكَ ، الْوَاسِعِ بِجُودِكَ وَ كَرَمِكَ ، الْمُعَزِّينَ مِنَ الذُّلِّ بِكَ ، وَ الُْمجَارِينَ مِنَ الظُّلْمِ بِعَدْلِكَ ، وَ الْمُعَافَيْنَ مِنَ الْبَلَاءِ بِرَحْمَتِكَ ، وَ الْمُغْنَيْنَ مِنَ الْفَقْرِ بِغِنَاكَ ، وَ الْمَعْصُومِينَ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الزَّلَلِ وَ الْخَطَاءِ بِتَقْوَاكَ ، وَ الْمُوَفَّقِينَ لِلْخَيْرِ وَ الرُّشْدِ وَ الصَّوَابِ بِطَاعَتِكَ ، وَ الُْمحَالِ بَيْنَهُمْ وَ بَيْنَ الذُّنُوبِ بِقُدْرَتِكَ ، التَّارِكِينَ لِكُلِّ مَعْصِيَتِكَ ، السَّاكِنِينَ فِي جِوَارِكَ .
(11) و مرا در جمله‌ى كسانى درآور كه به پناه بردن بر تو خو گرفته، و در سوداى با تو سود برده، و به عزت و توانائى تو پناه برده، كه از فضل و بخشش بسيار تو روزى حلال برايشان فراخ گشته، و به وسيله‌ى تو از ذلت و خوارى به عزت و بزرگوارى رسيده، و از ظلم و ستم به عدل و داد تو پناه جسته، و به رحمت و مهربانيت از بلا و گرفتارى بهبودى يافته، و به بى‌نيازيت از فقر و بى‌چيزى توانگر گشته، و به ترس از تو از گناهان و لغزشها و نادرستيها نگاهداشته شده، وبه پيروى از تو به نيكى و راه راست و درست توفيق يافته، و به قدرت تو ميان ايشان و گناهان حائل و مانعى درآمده، و هر نافرمانى تو را رها كرده، و در جوار و همسايگى تو آرميده‌اند (از هر آفت و بلائى رهائى يافته‌اند)
﴿12 اللَّهُمَّ أَعْطِنَا جَمِيعَ ذَلِكَ بِتَوْفِيقِكَ وَ رَحْمَتِكَ ، وَ أَعِذْنَا مِنْ عَذَابِ السَّعِيرِ ، وَ أَعْطِ جَمِيعَ الْمُسْلِمِينَ وَ الْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِثْلَ الَّذِي سَأَلْتُكَ لِنَفْسِي وَ لِوَلَدِي [لِوُلْدِي] فِي عَاجِلِ الدُّنْيَا وَ آجِلِ الآْخِرَةِ ، إِنَّكَ قَرِيبٌ مُجِيبٌ سَمِيعٌ عَلِيمٌ عَفُوٌّ غَفُورٌ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ .
(12) بار خدايا همه‌ى آن خواسته‌ها را به توفيق و جور شدن اسباب كار و رحمت و مهربانيت به ما عطا فرما، و ما را از آزار آتش پناه ده، و مانند آنچه از تو براى خود و فرزندانم در دنياى كنونى و آخرت آينده خواستم به همه‌ى مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان ببخش، زيرا تو نزديك، اجابت‌كننده، شنوا، دانا، عفوكننده، و آمرزنده، مهربان و بخشنده‌اى (رسول خدا- صلى الله عليه و آله- فرموده: هر مومنى كه براى مومنين و مومنات دعا كند خداى عزوجل از هر مومن و مومنه‌اى كه از اول روزگار گذشته يا آنكه تا روز قيامت آينده است مانند آنچه را كه او براى ايشان دعا كرده به او بازمى‌گرداند)
﴿13 وَ آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً ، وَ فِي الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنَا عَذَابَ النَّارِ .
(13) و ما را در دنيا حسنه و نيكوئى (توفيق عبادت و بندگى) و در آخرت حسنه (بهشت جاويد) عطا فرما، و از عذاب و شكنجه‌ى آتش (دوزخ) نگاهمان دار.

برچسب:

دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه

-

دعای بیست و پنج صحیفه سجادیه

-

دعای 25 صحیفه سجادیه

-

دعای 25 صحیفه سجادیه

-

بیست و پنجمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^