ترجمه نهج البلاغه، ص: 455
است.
حكمت 125
و آن حضرت فرمود: اسلام را آنچنان معنی كنم كه احدی پيش از من به اين صورت معنا نكرده باشد: اسلام همان تسليم بودن، و تسليم همان باور، و باور همان قبول كردن، و قبول كردن همان اقرار، و اقرار همان ادا نمودن، و ادا نمودن همان عمل كردن است.
حكمت 126
و آن حضرت فرمود: از بخيل در عجبم كه به فقری می شتابد كه از آن می گريخته، و ثروتی را از دست می دهد كه آن را می جسته، در دنيا همچون تهيدستان زندگی می كند، و در آخرت همچون ثروتمندان به حسابش می رسند. و از متكبّر شگفت زده ام كه ديروز نطفه، و فردا مردار است. و از آن كه در خدا شك دارد در عجبم در حالی كه آفريده های خدا را می بيند. و عجب دارم از كسی كه مرگ را فراموش نموده و حال اينكه مردگان را با چشم می بيند. و از آن كه زنده شدن در آن جهان را قبول ندارد در شگفتم و حال اين كه ساخته شدنش را در اين جهان می بيند. و در تعجبم از كسی كه سرای فانی را آباد می كند، و خانه باقی را وامی گذارد.
حكمت 127
و آن حضرت فرمود: كسی كه در عمل كوتاهی ورزد دچار اندوه می شود. آن را كه در مال و جانش سهمی برای خدا نيست برايش راهی به سوی رحمت خدا نمی باشد.
حكمت 128
و آن حضرت فرمود: سرما را در ابتدايش بپرهيزيد، و از آن در پايانش استقبال كنيد، كه سرما با بدنها آن گونه می كند كه با درختان، ابتدايش می سوزاند، و آخرش بگ می روياند.
حكمت 129
و آن حضرت فرمود: عظمت خالق هستی نزد تو، آفريده شده را در نظرت كوچك می كند.
حكمت 130
و آن حضرت وقتی از صفّين بازگشت به گورستان بيرون كوفه نظر كرد و فرمود: ای