ترجمه نهج البلاغه، ص: 454
و دشمن متجاوز از حد.
حكمت 118
و آن حضرت فرمود: تباه نمودن فرصت، اندوه است.
حكمت 119
و آن حضرت فرمود: مَثَل دنيا همچون مار است، كه سودنِ آن نرم، و درونش سمّ كشنده است. گول خورده نادان به آن ميل كند، و خردمند عاقل از آن حذر نمايد.
حكمت 120
در رابطه با قريش از حضرت سؤال شد فرمود: اما بنی مخزوم گُل خشبوی قريشند، گفتار مردانشان، و ازدواج با زنانشان را دوست داريم. اما فرزندان عبد شمس دورانديش تر، و موقع حوادث نيرومندترند. و اما ما بنی هاشم از آنچه در دست داريم بخشنده تر، و به وقت بذل جان سخاوتمندتريم. فرزندان عبد شمس در عدد بيشتر و مكارتر و بدكارترند، و ما فصيح تر و خيرخواه تر و خوشروتريم.
حكمت 121
و آن حضرت فرمود: چه اندازه بين دو عمل فاصله است: عملی كه لذّتش از بين برود و زيانش بماند. و عملی كه رنجش پايان پذيرد و اجرش باقی ماند.
حكمت 122
امام دنبال جنازه ای می رفت شنيد مردی می خندد، فرمود: گويا مردن در اين جهان را برای غير ما ثبت كرده اند، و انگار حق بر غير ما واجب شده، و خيال می كنی مردگانی كه می بينيم مسافرانی هستند كه به زودی به جانب ما باز می گردند، آنان را در قبرهايشان می نهيم و ارثشان را می خوريم، گويی ما پس از آنها جاودان خواهيم بود، كه پند پنددهندگان را از ياد برديم، و نشانه هر بلای سخت و سنگين شديم.
حكمت 123
و آن حضرت فرمود: خوشا به حال كسی كه نزد خود خوار، و كسش پاك، و باطنش شايسته، و اخلاقش نيكوست، اضافه مالش را انفاق می كند، و زبان را از پرگويی حفظ می نمايد، و شرّش را از مردم دور می دارد، و اجرای سنّت پيامبر بر او سخت نيايد، و به بدعت گرايی متّهم نشده است. مؤلّف: گروهی از مردم اين كلام و قطعه قبل از اين را به پيامبر صلی الله عليه و آله نسبت داده اند.
حكمت 124
و آن حضرت فرمود: غيرت زن بر شوهرش كفر، و غيرت مرد بر همسرش ايمان