فارسی
يكشنبه 02 دى 1403 - الاحد 19 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 32 ( دعای پس از نماز شب ) ترجمه محمد تقی خلجی


مطلب قبلی دعای 31
دعای 33 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ بَعْدَ الْفَرَاغِ مِنْ صَلَاةِ اللَّيْلِ لِنَفْسِهِ فِي الاِعْتِرَافِ بِالذَّنْبِ
از دعاهاى اوست درباره‌ى خود، در مقام اعتراف به گناه، پس از فراغت از نماز شب
﴿1 اللَّهُمَّ يَا ذَا الْمُلْكِ الْمُتَأَبِّدِ بِالْخُلُودِ
(1) خدايا! اى پادشاهى كه فرمانروايى تو پايدار و جاودانه است.
﴿2 وَ السُّلْطَانِ الْمُمْتَنِعِ بِغَيْرِ جُنُودٍ وَ لَا أَعْوَانٍ .
(2) و سلطنتت بى‌سپاه و بى‌ياور، قوى و نيرومند است.
﴿3 وَ الْعِزِّ الْبَاقِي عَلَى مَرِّ الدُّهُورِ وَ خَوَالِي الْأَعْوَامِ وَ مَوَاضِي الْأَزمَانِ وَ الْأَيَّامِ
(3) و اى عزيزى كه اقتدارت با گردش روزگار، و گذر زمان و سپرى شدن روزها، همچنان باقى و همواره بر جاى است!
﴿4 عَزَّ سُلْطَانُكَ عِزّاً لَا حَدَّ لَهُ بِأَوَّلِيَّةٍ ، وَ لَا مُنْتَهَى لَهُ بِآخِرِيَّةٍ
(4) سلطنت تو چنان چيره و غالب گشته كه بيرون از مرز (زمان و مكان) و بى‌آغاز و بى‌انجام است.
﴿5 وَ اسْتَعْلَى مُلْكُكَ عُلُوّاً سَقَطَتِ الْأَشْيَاءُ دُونَ بُلُوغِ أَمَدِهِ
(5) پادشاهى تو چنان گسترده و والاست كه همه چيز، پيش از وصول به نهايت آن، فرومانده و بى‌توان است.
﴿6 وَ لَا يَبْلُغُ أَدْنَى مَا اسْتَأْثَرْتَ بِهِ مِنْ ذَلِكَ أَقْصَى نَعْتِ النَّاعِتِينَ .
(6) و منتهاى توصيف ستايندگان، از نازل‌ترين مرتبه‌ى عظمت تو كه بدان اختصاص يافته‌اى، همچنان درمانده و عاجز.
﴿7 ضَلَّتْ فِيكَ الصِّفَاتُ ، وَ تَفَسَّخَتْ دُونَكَ النُّعُوتُ ، وَ حَارَتْ فِي كِبْرِيَائِكَ لَطَائِفُ الْأَوْهَامِ
(7) صفتها در ذات مقدس تو گم، و رشته‌ى مدح‌ها در ثناى تو از هم گسسته است، و انديشه‌هاى ظريف و تيز درك، از فهم عظمت و بزرگى تو سرگشته و حيران‌اند!
﴿8 كَذَلِكَ أَنْتَ اللَّهُ الْأَوَّلُ فِي أَوَّلِيَّتِكَ ، وَ عَلَى ذَلِكَ أَنْتَ دَائِمٌ لَا تَزُولُ
(8) تو چنين خدايى هستى: خدايى كه در اوليت بى‌آغازى، و چنين نيز خواهى بود كه همواره پايدار و بى‌زوالى.
﴿9 وَ أَنَا الْعَبْدُ الضَّعِيفُ عَمَلاً ، الْجَسِيمُ أَمَلاً ، خَرَجَتْ مِنْ يَدِي أَسْبَابُ الْوُصُلَاتِ إِلَّا مَا وَصَلَهُ رَحْمَتُكَ ، وَ تَقَطَّعَتْ عَنِّي عِصَمُ الآْمَالِ إِلَّا مَا أَنَا مُعْتَصِمٌ بِهِ مِنْ عَفْوِكَ
(9) و من بنده‌ى ضعيفى هستم كه كردارش اندك و بى‌مقدار، و آرزويش بزرگ و بسيار است. اسباب پيوند به قرب تو از كفم بيرون رفته، جز دستاويز رحمت تو؛ و رشته‌هاى آرزوهايم از هم گسيخته، جز رشته‌ى عفو تو كه بدان درآويخته‌ام.
﴿10 قَلَّ عِنْدِي مَا أَعْتَدُّ بِهِ مِنْ طَاعَتِكَ ، و كَثُرَ عَلَيَّ مَا أَبُوءُ بِهِ مِنْ مَعْصِيَتِكَ وَ لَنْ يَضِيقَ عَلَيْكَ عَفْوٌ عَنْ عَبْدِكَ وَ إِنْ أَسَاءَ ، فَاعْفُ عَنِّي .
(10) مرا از طاعت تو چيزى كه بدان دل خوش دارم، اندك، و از عصيان تو كه بر دوش مى‌كشم، بسيار است، و هرگز، در گذشتن و چشمپوشى از بنده‌ى گناهكارت، اگر چه بد كرده است، بر تو سخت و دشوار نيست. پس (اى خدا من) از من درگذر!
﴿11 اللَّهُمَّ وَ قَدْ أَشْرَفَ عَلَى خَفَايَا الْأَعْمَالِ عِلْمُكَ ، وَ انْكَشَفَ كُلُّ مَسْتُورٍ دُونَ خُبْرِكَ ، وَ لَا تَنْطَوِي عَنْكَ دَقَائِقُ الْأُمُورِ ، وَ لَا تَعْزُبُ عَنْكَ غَيِّبَاتُ السَّرَائِرِ
(11) خدايا! آگاهى گسترده‌ى تو بر كردارهاى پنهان من، فراگير و مراقب است، و در پيشگاه دانش تو، هر راز نهانى آشكار است، و كارهاى دقيق و ظريف، از ديد تو پنهان نمى‌ماند، رازهاى نهان از تو پوشيده نيست.
﴿12 وَ قَدِ اسْتَحْوَذَ عَلَيَّ عَدُوُّكَ الَّذِي اسْتَنْظَرَكَ لِغَوَايَتِي فَأَنْظَرْتَهُ ، وَ اسْتَمْهَلَكَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ لِإِضْلَالِي فَأَمْهَلْتَهُ .
(12) و (تو مى‌دانى كه) دشمنت (شيطان) بر من چيره گشته: هم او كه براى فريب و مكر من، از تو مهلت طلبيده، و تو مهلتش داده‌اى، و براى گمراه كردن من تا روز پاداش فرصت خواسته، و تو فرصتش داده‌اى.
﴿13 فَأَوْقَعَنِي وَ قَدْ هَرَبْتُ إِلَيْكَ مِنْ صَغَائِرِ ذُنُوبٍ مُوبِقَةٍ ، وَ كَبَائِرِ أَعْمَالٍ مُرْدِيَةٍ حَتَّى إِذَا قَارَفْتُ مَعْصِيَتَكَ ، وَ اسْتَوْجَبْتُ بِسُوءِ سَعْيِي سَخْطَتَكَ ، فَتَلَ عَنِّي عِذَارَ غَدْرِهِ ، وَ تَلَقَّانِي بِكَلِمَةِ كُفْرِهِ ، وَ تَوَلَّى الْبَرَاءَةَ مِنِّي ، وَ أَدْبَرَ مُوَلِّياً عَنِّي ، فَأَصْحَرَنِي لِغَضَبِكَ فَرِيداً ، وَ أَخْرَجَنِي إِلَى فِنَاءِ نَقِمَتِكَ طَرِيداً .
(13) پس با اين حال كه من از گناهان خرد عافيت‌سوز تباهى‌آور، و گناهان بزرگ و كلان هلاكت‌بار خود به سوى تو گريخته‌ام، مرا بر زمين افكنده است، تا آن جا كه تو را نافرمانى كردم، و به كردار بد خود، سزاوار خشم و قهر تو گشتم. (آنگاه) دامن از من درپيچيد، و چهره از من بگردانيد، و با سخن كفرآلود خود مرا استقبال كرد، و در حالى كه از من بيزارى مى‌جست، به من پشت كرده، به راه افتاد، و مرا در برهوت تنهايى، در دسترس غضب تو قرار داد، و تا آستانه‌ى عذاب تو به پيش راند، و به دور افتاده از رحمتت، مرا به خويشتن وانهاد.
﴿14 لَا شَفِيعٌ يَشْفَعُ لِي إِلَيْكَ ، وَ لَا خَفِيرٌ يُؤْمِنُنِي عَلَيْكَ ، وَ لَا حِصْنٌ يَحْجُبُنِي عَنْكَ ، وَ لَا مَلَاذٌ أَلْجَأُ إِلَيْهِ مِنْكَ .
(14) اكنون، نه شفيعى دارم كه در پيشگاه تو به شفاعت برخيزد، و نه پناه‌دهنده‌اى كه از خشم تو امانم دهد، و نه دژ و حصارى كه از عذاب تو نگاهم دارد، و نه پناهى كه مرا در پناه خود گيرد.
﴿15 فَهَذَا مَقَامُ الْعَائِذِ بِكَ ، وَ مَحَلُّ الْمُعْتَرِفِ لَكَ ، فَلَا يَضِيقَنَّ عَنِّي فَضْلُكَ ، وَ لَا يَقْصُرَنَّ دُونِي عَفْوُكَ ، وَ لَا أَكُنْ أَخْيَبَ عِبَادِكَ التَّائِبِينَ ، وَ لَا أَقْنَطَ وُفُودِكَ الآْمِلِينَ ، وَ اغْفِر لِي ، إِنَّكَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ .
(15) خدايا! اين جايگاه من است؛ جايگاه بنده‌اى كه به تو پناه آورده، و جايگاه كسى كه نزد تو زبان به اعتراف، گشوده است. پس سزاوار است كه احسان و فضل تو بر من تنگ نگيرد، و عفو و گذشت تو از من دريغ نورزد، و من نوميدترين بندگان توبه‌كننده به درگاه تو نباشم، و ناكام‌ترين آنها كه بر تو وارد مى‌شوند، نگردم؛ و مرا بيامرز كه بهترين آمرزندگانى!
﴿16 اللَّهُمَّ إِنَّكَ أَمَرْتَنِي فَتَرَكْتُ ، وَ نَهَيْتَنِي فَرَكِبْتُ ، وَ سَوَّلَ لِيَ الْخَطَاءَ خَاطِرُ السُّوءِ فَفَرَّطْتُ .
(16) خدايا! تو مرا فرمان دادى، عصان كردم. و نهى كردى، به جاى آوردم و بدانديشى، گناه را در نظرم بياراست. پس كوتاهى ورزيده، از حد گذراندم.
﴿17 وَ لَا أَسْتَشْهِدُ عَلَى صِيَامِي نَهَاراً ، وَ لَا أَسْتَجِيرُ بِتَهَجُّدِي لَيْلًا ، وَ لَا تُثْنِي عَلَيَّ بِإِحْيَائِهَا سُنَّةٌ حَاشَا فُرُوضِكَ الَّتِي مَنْ ضَيَّعَهَا هَلَكَ .
(17) روزه‌ى هيچ روزى را براى روزه‌دارى‌ام به گواهى نمى‌آورم، و شب زنده‌دارى هيچ شبى را پناه خود نمى‌گيرم، و هيچ سنتى را زنده نكرده‌ام، تا بدان مدح و ثنايم كنى، مگر واجبات و فريضه‌هايى را كه هر كس آنها را تباه كند، هلاك خواهد شد.
﴿18 وَ لَسْتُ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِفَضْلِ نَافِلَةٍ مَعَ كَثِيرِ مَا أَغْفَلْتُ مِنْ وَظَائِفِ فُرُوضِكَ ، وَ تَعَدَّيْتُ عَنْ مَقَامَاتِ حُدُودِكَ إِلَى حُرُمَاتٍ انْتَهَكْتُهَا ، وَ كَبَائِرِ ذُنُوبٍ اجْتَرَحْتُهَا ، كَانَتْ عَافِيَتُكَ لِي مِنْ فَضَائِحِهَا سِتْراً .
(18) و آهنگ آن ندارم كه به فضيلت «نافله»اى در پيشگاه تو توسل جويم؛ چرا كه بسيارى از آداب و شرايط فريضه‌هاى تو را در بوته‌ى فراموشى سپرده‌ام، و آن چنان كه شايسته بود، به جا نياورده‌ام، و از منزلت و جايگاه حدود و دستورات تو تجاوز كرده‌ام، تا آن جا كه حريم مقدسات تو را شكسته‌ام، و گناهان بزرگى را مرتكب شده‌ام: گناهانى كه در پرده‌ى عافيت خويش پوشانده‌اى، و مرا از رسوايى‌هاى آنها رهانيده‌اى.
﴿19 وَ هَذَا مَقَامُ مَنِ اسْتَحْيَا لِنَفْسِهِ مِنْكَ ، وَ سَخِطَ عَلَيْهَا ، وَ رَضِيَ عَنْكَ ، فَتَلَقَّاكَ بِنَفْسٍ خَاشِعَةٍ ، وَ رَقَبَةٍ خَاضِعَةٍ ، وَ ظَهْرٍ مُثْقَلٍ مِنَ الْخَطَايَا وَاقِفاً بَيْنَ الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ .
(19) پس اين مقام بنده‌ى توست، كه درباره‌ى خويش از تو شرمسار و بر جان خود، سخت خشمگين است، و از اين همه لطف و مهر تو راضى و خشنود. پس با تو روياروى شده است، با دلى شكسته و ترسان، و گردنى فروافكنده، و پشتى گران‌بار از خطاها، بر سر دو راهى بيم و اميد ايستاده است.
﴿20 وَ أَنْتَ أَوْلَى مَنْ رَجَاهُ ، وَ أَحَقُّ مَنْ خَشِيَهُ وَ اتَّقَاهُ ، فَأَعْطِنِي يَا رَبِّ مَا رَجَوْتُ ، وَ آمِنِّي مَا حَذِرْتُ ، وَ عُدْ عَلَيَّ بِعَائِدَةِ رَحْمَتِكَ ، إِنَّكَ أَكْرَمَ الْمَسْئُولِينَ .
(20) و تو شايسته‌ترين كسى هستى كه به او اميد ورزيده، و سزاوارترين كسى كه از او ترسيده و پروا كرده است. پس اى پروردگار من! آنچه را كه بدان اميد بسته‌ام، ارزانى دار، و از آنچه مى‌هراسم، امانم ده، و از رحمت خويش بهره‌مندم ساز؛ چرا كه تو كريم‌ترين كسى هستى كه از او حاجت مى‌خواهند.
﴿21 اللَّهُمَّ وَ إِذْ سَتَرْتَنِي بِعَفْوِكَ ، وَ تَغَمَّدْتَنِي بِفَضْلِكَ فِي دَارِ الْفَنَاءِ بِحَضْرَةِ الْأَكْفَاءِ ، فَأَجِرْنِي مِنْ فَضِيحَاتِ دَارِ الْبَقَاءِ عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ مِنَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ الرُّسُلِ الْمُكَرَّمِينَ ، وَ الشُّهَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ ، مِنْ جَارٍ كُنْتُ أُكَاتِمُهُ سَيِّئَاتِي ، وَ مِنْ ذِي رَحِمٍ كُنْتُ أَحْتَشِمُ مِنْهُ فِي سَرِيرَاتِي .
(21) خدايا! چنان كه در اين سراى گذرا رسوايى‌هايم را در پرده‌ى عفو خود مخفى داشتى، و در حضور همگنان و هم رديفانم در درياى فضل خود فروبردى در آن سراى باقى نيز از فضيحت و بى‌آبرويى امانم ده؛ در آن جا كه گواهان: فرشتگان مقرب، و فرستادگان ارجمند، و شهيدان، و صالحان با ايمان، به گواهى مى‌ايستند؛ (و نيز) از همسايگانم كه كارهاى زشت خود را از آنان مى‌پوشاندم، و از بستگان و خويشانى كه در برابر آنان، احساس شرم مى‌نمودم و راز خود را مى‌پوشاندم، امانم ده.
﴿22 لَمْ أَثِقْ بِهِمْ رَبِّ فِي السِّتْرِ عَلَيَّ ، وَ وَثِقْتُ بِكَ رَبِّ فِي الْمَغْفِرَةِ لِي ، وَ أَنْتَ أَوْلَى مَنْ وُثِقَ بِهِ ، وَ أَعْطَى مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ ، وَ أَرْأَفُ مَنِ اسْتُرْحِمَ ، فَارْحَمْنِي .
(22) چرا كه در رازپوشى، به ايشان اطمينان نداشتم، و تنها به تو در آمرزش گناهانم اعتماد ورزيدم؛ و تو سزاوارترين كسى هستى كه به او اعتماد مى‌شود، و تو از همه كس به بخشش و دل سپردن، شايسته‌ترى، و تو از همه كسى به رحمت خواستن، مهربان‌ترى. پس (اى خداى من) بر من رحم كن!
﴿23 اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ حَدَرْتَنِي مَاءً مَهِيناً مِنْ صُلْبٍ مُتَضَايِقِ الْعِظَامِ ، حَرِجِ الْمَسَالِكِ إِلَى رَحِمٍ ضَيِّقَةٍ سَتَرْتَهَا بِالْحُجُبِ ، تُصَرِّفُنِي حَالاً عَنْ حَالٍ حَتَّى انْتَهَيْتَ بِي إِلَى تَمَامِ الصُّورَةِ ، وَ أَثْبَتَّ فِيَّ الْجَوَارِحَ كَمَا نَعَتَّ فِي كِتَابِكَ نُطْفَةً ثُمَّ عَلَقَةً ثُمَّ مُضْغَةً ثُمَّ عَظْماً ثُمَّ كَسَوْتَ الْعِظَامَ لَحْماً ، ثُمَّ أَنْشَأْتَنِي خَلْقاً آخَرَ كَمَا شِئْتَ .
(23) خدايا! قطره‌ى آبى بودم پست و بى‌مقدار كه از پشت (پدر)، از ميان استخوانهاى درهم فشرده و راه‌هاى باريك، در تنگناى رحم (مادر) فرود آوردى و در ميان پرده‌هايى نهان كردى. آن گاه در من تصرف كرده، از حالى به حالى ديگر منتقل ساختى، تا آن كه در هيئت تمام و صورت كامل، هستى‌ام را نقش بستى، و عضوها و اندام‌ها را در وجودم بپرداختى، همچنان كه در كتاب خويش، توصيف كرده‌اى: در آغاز «نطفه» سپس «علقه» آن گاه «مضغه»؛ و پس از اين مراحل، استخوان‌ها رابه گوشت پوشانيدى، و در نهايت، آن چنان كه خود خواستى، به «آفرينشى ديگر»، مرا پديد آوردى.
﴿24 حَتَّى إِذَا احْتَجْتُ إِلَى رِزْقِكَ ، وَ لَمْ أَسْتَغْنِ عَنْ غِيَاثِ فَضْلِكَ ، جَعَلْتَ لِي قُوتاً مِنْ فَضْلِ طَعَامٍ وَ شَرَابٍ أَجْرَيْتَهُ لِأَمَتِكَ الَّتِي أَسْكَنْتَنِي جَوْفَهَا ، وَ أَوْدَعْتَنِي قَرَارَ رَحِمِهَا .
(24) تا اين كه به روزى تو نيازمند گشتم، و از مدد احسانت بى‌نياز نبودم، از مازاد و باقى‌مانده‌ى خوردنى و نوشيدنى كنيزت (مادرم)- كه مرا در اندرونش جاى داده، در قرارگاه رحمش به وديعت نهادى-، برايم غذايى فراهم آوردى.
﴿25 وَ لَوْ تَكِلْنِي يَا رَبِّ فِي تِلْكَ الْحَالَاتِ إِلَى حَوْلِي ، أَوْ تَضْطَرُّنِي إِلَى قُوَّتِي لَكَانَ الْحَوْلُ عَنِّي مُعْتَزِلًا ، وَ لَكَانَتِ الْقُوَّةُ مِنِّي بَعِيدَةً .
(25) و اگر مرا اى پروردگار من! در اين حالاتى كه بر من گذشت، به دست تدبير خودم مى‌سپردى، و به نيروى خويشم ناچار مى‌كردى، تدبير از من بركنار، و توان از من دور مى‌گشت.
﴿26 فَغَذَوْتَنِي بِفَضْلِكَ غِذَاءَ الْبَرِّ اللَّطِيفِ ، تَفْعَلُ ذَلِكَ بِي تَطَوُّلًا عَلَيَّ إِلَى غَايَتِي هَذِهِ ، لَا أَعْدَمُ بِرَّكَ ، وَ لَا يُبْطِئُ بِي حُسْنُ صَنِيعِكَ ، وَ لَا تَتَأَكَّدُ مَعَ ذَلِكَ ثِقَتِي فَأَتَفَرَّغَ لِمَا هُوَ أَحْظَى لِي عِنْدَكَ .
(26) اما تو مرا به مانند نيكوكارى مهربان از خوردنى و نوشيدنى‌ها برخوردارم كردى، و آن همه مهربانى‌ها را از سر لطف انجام دادى تا به اين حال كه هستم، رسيده‌ام. اين همه احسان و نيكى را از ياد نمى‌برم، و با اين حال، رفتارهاى نيك تو درباره‌ى من هيچ‌گاه به تأخير نمى‌افتد، (ولى) هنوز با اين همه خوبى‌ها كه از تو ديده‌ام، اعتمادم (به روزى رسانى تو) محكم نشده است، تا فارغ از هر چيز، به كارى بپردازم كه در پيشگاه قرب تو بر نصيب من بيفزايد.
﴿27 قَدْ مَلَكَ الشَّيْطَانُ عِنَانِي فِي سُوءِ الظَّنِّ وَ ضَعْفِ الْيَقِينِ ، فَأَنَا أَشْكُو سُوءَ مُجَاوَرَتِهِ لِي ، وَ طَاعَةَ نَفْسِي لَهُ ، وَ أَسْتَعْصِمُكَ مِنْ مَلَكَتِهِ ، وَ أَتَضَرَّعُ إِلَيْكَ فِي صَرْفِ كَيْدِهِ عَنِّي .
(27) به راستى كه شيطان، مهارم را در بدگمانى و سست باورى در دست دارد. از اين رو، از همجوارى زشت او نسبت به خويش و پيروى من از او به شكايت آمده‌ام، و از چيرگى او بر خويش، پناه مى‌جويم، و در پيشگاه تو زارى مى‌كنم.
﴿28 وَ أَسْأَلُكَ فِي أَنْ تُسَهِّلَ إِلَى رِزْقِي سَبِيلًا ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ابْتِدَائِكَ بِالنِّعَمِ الْجِسَامِ ، وَ إِلْهَامِكَ الشُّكْرَ عَلَى الْإِحْسَانِ وَ الْإِنْعَامِ ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ سَهِّلْ عَلَيَّ رِزْقِي ، وَ أَنْ تُقَنِّعَنِي بِتَقْدِيرِكَ لِي ، وَ أَنْ تُرْضِيَنِي بِحِصَّتِي فِيما قَسَمْتَ لِي ، وَ أَنْ تَجْعَلَ مَا ذَهَبَ مِنْ جِسْمِي وَ عُمْرِي فِي سَبِيلِ طَاعَتِكَ ، إِنَّكَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ .
(28) و از تو مى‌خواهم كه راه روزى‌ام را هموار و آسان گردانى! پس ستايش و سپاس تو راست بر نعمتهاى بزرگ و آغازيت، و بر سپاسگزارى در برابر احسان و نعمت بخشى‌ات كه بر من الهام فرمودى. پس بر محمد و دودمانش درود فرست، و روزى‌ام را آسان گردان، و مرا به هر مقدار كه برايم مقدر كرده‌اى، قانع و سازگار، و به سهمى كه قسمت فرموده‌اى، راضى و خشنود ساز، و آنچه از نيروى بدنم كه كاسته شده، و از دوران زندگى‌ام كه سپرى گشته است، در راه طاعتگزارى‌ات به حساب آور؛ زيرا كه تو بهترين روزى‌دهندگانى!
﴿29 اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَارٍ تَغَلَّظْتَ بِهَا عَلَى مَنْ عَصَاكَ ، وَ تَوَعَّدْتَ بِهَا مَنْ صَدَفَ عَنْ رِضَاكَ ، وَ مِنْ نَارٍ نُورُهَا ظُلْمَةٌ ، وَ هَيِّنُهَا أَلِيمٌ ، وَ بَعِيدُهَا قَرِيبٌ ، وَ مِنْ نَارٍ يَأْكُلُ بَعْضَهَا بَعْضٌ ، وَ يَصُولُ بَعْضُهَا عَلَى بَعْضٍ .
(29) خدايا! به تو پناه مى‌برم از آتشى كه وسيله‌ى سختگيرى بر نافرمانان ساخته‌اى، و كسانى را كه از راه رضاى تو روى برتافته‌اند، به آن تهديد كرده‌اى؛ و از آن آتشى كه پرتوش تاريكى، و اندك آن، دردناك و جانسوز، و دور آن نزديك است.
﴿30 وَ مِنْ نَارٍ تَذَرُ الْعِظَامَ رَمِيماً ، وَ تَسقِي أَهْلَهَا حَمِيماً ، وَ مِنْ نَارٍ لَا تُبْقِي عَلَى مَنْ تَضَرَّعَ إِلَيْهَا ، وَ لَا تَرْحَمُ مَنِ اسْتَعْطَفَهَا ، وَ لَا تَقْدِرُ عَلَى التَّخْفِيفِ عَمَّنْ خَشَعَ لَهَا وَ اسْتَسْلَمَ إِلَيْهَا تَلْقَى سُكَّانَهَا بِأَحَرِّ مَا لَدَيْهَا مِنْ أَلِيمِ النَّكَالِ وَ شَدِيدِ الْوَبَالِ
(30) و از آن آتشى كه بخشى از آن، بخشى ديگر را مى‌بلعد و پاره‌اى از آن، بر پاره‌اى ديگر مى‌تازد؛ و از آتشى كه استخوان‌ها را مى‌گدازد و مى‌پوساند، و ساكنانش را از آب جوشان مى‌نوشاند؛ و از آتشى كه براى زارى كنانش، از عذاب چيزى كم نمى‌گذارد، و بر كسانى كه از آن عطوفت و رحمت مى‌طلبند، رحم نمى‌كند، و بر كاستن عذاب از كسانى كه در برابرش خاشع و تسليم‌اند، قدرت ندارند؛ (آتشى كه) با ساكنان خود، با سوزنده‌ترين عذابها و دردناك‌ترين كيفرها و وخيم‌ترين عقوبتها ملاقات مى‌كند.
﴿31 وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ عَقَارِبِهَا الْفَاغِرَةِ أَفْوَاهُهَا ، وَ حَيَّاتِهَا الصَّالِقَةِ بِأَنْيَابِهَا ، وَ شَرَابِهَا الَّذِي يُقَطِّعُ أَمْعَاءَ وَ أَفْئِدَةَ سُكَّانِهَا ، وَ يَنْزِعُ قُلُوبَهُمْ ، وَ أَسْتَهْدِيكَ لِمَا بَاعَدَ مِنْهَا ، وَ أَخَّرَ عَنْهَا .
(31) و پناه مى‌برم به تو از (گزيدن) كژدم‌هاى دهان گشوده‌ى دوزخ، و مارهاى آن كه با نيش‌هاى زهرآلودشان مى‌زنند، و از آشاميدنى‌اش كه اندرون ساكنان خود را پاره‌پاره مى‌سازد، و دل‌ها را مى‌شكافد، و قلبشان را از جاى برمى‌كند؛ و از تو هدايت مى‌طلبم به انجام دادن كارى كه مرا از آتش دور مى‌دارد و از عذاب آن، پس مى‌راند.
﴿32 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ أَجِرْنِي مِنْهَا بِفَضْلِ رَحْمَتِكَ ، وَ أَقِلْنِي عَثَرَاتِي بِحُسْنِ إِقَالَتِكَ ، وَ لَا تَخْذُلْنِي يَا خَيْرَ الُْمجِيرِينَ
(32) خدايا! بر محمد و دودمانش درود فرست، و مرا در پرتو فضل و رحمت خويش، از آتش دوزخ پناه ده، و به گذشت و عفو نيكوى خويش، از لغزش‌هايم درگذر، و خوارم مكن اى بهترين‌هاى پناه‌دهندگان.
﴿33 اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَقِي الْكَرِيهَةَ ، وَ تُعْطِي الْحَسَنَةَ ، وَ تَفْعَلُ مَا تُرِيدُ ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ
(33) خدايا! تويى كه بندگان خويش را از ناپسندى‌ها نگاه مى‌دارى، و خوبى‌ها را مى‌بخشى، و آنچه بخواهى انجام مى‌دهى، و تو بر هر چيز توانايى.
﴿34 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، إِذَا ذُكِرَ الْأَبْرَارُ ، وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، مَا اخْتَلَفَ اللَّيْلُ وَ النَّهَارُ ، صَلَاةً لَا يَنْقَطِعُ مَدَدُهَا ، وَ لَا يُحْصَى عَدَدُهَا ، صَلَاةً تَشْحَنُ الْهَوَاءَ ، وَ تَمْلَأُ الْأَرْضَ وَ السَّمَاءَ .
(34) خدايا! هرگاه كه ياد خيرى از نيكوكاران به ميان آيد، بر محمد و دودمانش درود فرست، و تا زمانى كه شب و روز در گردش‌اند، بر محمد و دودمانش درود فرست، درودى بى‌كران و بى‌پايان و بى‌شمار؛ درودى كه فضا را سرشار، و زمين و آسمان را لبريز سازد.
﴿35 صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ حَتَّى يَرْضَى ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بَعْدَ الرِّضَا ، صَلَاةً لَا حَدَّ لَهَا وَ لَا مُنْتَهَى ، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ .
(35) رحمت و درود خداوند بر او باد تا خرسند گردد، و رحمت و درود خداوند بر او و دودمانش باد، پس از خشنودى او؛ رحمت و درود بى‌كران و بى‌پايان، اى مهربانترين مهربانان!

برچسب:

دعای سی و دو صحیفه سجادیه

-

دعای سی و دوم صحیفه سجادیه

-

دعای 32 صحیفه سجادیه

-

دعای ۳۲ صحیفه سجادیه

-

سی و دومین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^