ترجمه نهج البلاغه، ص: 136
بودند به همراهی مطيعانش جنگيد، عاصيان را به سوی نجات سوق می داد، و برای رهانيدن مردم از گمراهی پيش از آنكه مرگشان فرا رسد پيشدستی می نمود.
بر سر از راه مانده و از پای درآمده اقامت می كرد تا او را به مقصدش برساند، مگر هلاك شونده ای كه خيری در او نبود. تا آنجا ايستاد كه راه نجات را به آنان نشان داد، و در جايگاه انسانيشان جای داد، تا آسيای حياتشان به كار افتاد، و امورشان استوار شد. به خدا سوگند من پيشرو لشگر اسلام بودم تا آنكه ارتش كفر به عقب گريخت، و در سايه پرچم اسلام درآمد، هرگز ناتوان نگشتم و دچار ترس نشدم، و خيانت و سستی ننمودم. به خدا سوگند باطل را می شكافم تا حق را از پهلوی آن درآورم.
مؤلف: انتخاب شده اين خطبه در گذشته نيز آمد، جز اينكه من آن خطبه را در اين روايت با اندكی اختلاف و كم و زياد ديدم، به همين جهت آن را بار ديگر ذكر كردم.
104 از خطبه های آن حضرت است
در وصف پيامبر (ص) و تهديد بنی اميه و پند به مردم
تا اينكه خداوند محمّد صلّی اللَّه عليه وآله را گواه و بشارت دهنده و ترساننده برانگيخت. در كودكی بهترين مردم، در بزرگسالی نجيب ترين انسان، در اخلاق پاكترين پاكان، و دوام جود و سخايش از همه بيشتر بود.
پس شما (ای بنی اميّه) از شيرينی دنيا لذت نبرديد، و برای نوشيدن شير از پستان آن توانمند نشديد، مگر بعد از آنكه مهارش را رها، و تَنگ پالانش را نبسته يافتيد. حرامش نزد اقوامی به منزله درخت سدر بی خار (آسان و در دسترس)