فارسی
پنجشنبه 01 آذر 1403 - الخميس 18 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

دعای 45 ( دعا به هنگام وداع با ماه مبارک رمضان ) ترجمه علی نقی فيض الاسلام اصفهانی


مطلب قبلی دعای 44
دعای 46 مطلب بعدی


نحوه نمایش

دانلود
وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فِي وِدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ
از دعاهاى امام عليه‌السلام است درباره‌ى وداع و بدرود ماه رمضان (به زبان حال يعنى اگر ماه رمضان كه ماه خير و بركت است شخصى مى‌بود، هنگام فراق و جدائى با او چنين گفته مى‌شد، و سخن گفتن با شهرها و منازل و اوقات روش عقلاء و خردمندان بوده و هست، و در قرآن شريف و سخنان ائمه- عليهم‌السلام- بسيار است، و خواندن دعاى وداع مستحب مى‌باشد، و شايسته است در روز جمعه‌ى آخر و هم در شب آخر خوانده شود، و خواندن آن هنگام سحر و نزديك سپيده‌ى صبح بهتر است، و اگر كسى به كمى ماه گمان برد در دو شب يعنى شب بيست و نهم و شب سى‌ام آن را بخواند، و اگر در شب آخر خوانده نشد در اواخر روز آخر بخواند):
﴿1 اللَّهُمَّ يَا مَنْ لَا يَرْغَبُ فِي الْجَزَاءِ
(1) بار خدايا اى آنكه (براى نعمتهائى كه به خلقش داده) پاداش نمى‌خواهد (زيرا او غنى بالذات است و به ديگرى نيازمند نيست، پس آفريدن او ايشان را و تكليف كردن به عبادت و بندگى و سپاسگزارى براى آنست كه ايشان سود ببرند)
﴿2 وَ يَا مَنْ لَا يَنْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ
(2) و اى آنكه بر عطا و بخشش (به بندگانش) پشيمان نمى‌شود (زيرا پشيمانى بر اثر جهل و نادانى به عواقب امور و پايان كارها است و جهل بر خداى تعالى محال است)
﴿3 وَ يَا مَنْ لَا يُكَافِىُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ .
(3) و اى آنكه جزاى (كردار) بنده‌ى خود را يكسان و برابر نمى‌دهد (بلكه اگر نيك باشد چندان برابر مى‌دهد، و اگر بد باشد مى‌آمرزد، چنانكه در قرآن كريم «س 6 ى 160» فرموده: من جاء بالحسنه فله عشر امثالها يعنى هر كه كار نيكو بجا آورد او را ده برابر خواهد بود، و «س 13 ى 6» فرموده: و ان ربك لذو مغفره للناس على ظلمهم يعنى و پروردگار تو براى مردم بر ظلم و ستمى كه مى‌كنند داراى مغفرت و آمرزش است)
﴿4 مِنَّتُكَ ابْتِدَا ، وَ عَفْوُكَ تَفَضُّلٌ ، وَ عُقُوبَتُكَ عَدْلٌ ، وَ قَضَاِّْؤُك خِيَرَةٌ
(4) نعمت و بخشش تو در آغاز است (در برابر كردار نيست كه شخص به آن مستحق و سزاوار گردد، بلكه بى‌سابقه‌ى استحقاق است) و عفو و گذشت (از گناهان) احسان و نيكى كردن بدون علت و سبب است (نه آنكه واجب باشد) و عقوبت و كيفرت (گناهكاران را) عدل و داد است (چون ظلم از خداى تعالى محال است، چنانكه در قرآن مجيد «س 18 ى 49» فرموده: و لايظلم ربك احدا يعنى و پروردگار تو كسى را ستم نخواهد كرد) و حكم و فرمانت خير و نيكو است (اگر چه مصلحت آن بر ما پنهان باشد)
﴿5 إِنْ أَعْطَيْتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَكَ بِمَنٍّ ، وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ يَكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّياً .
(5) اگر عطاء و بخشش نموده‌اى عطايت را به منت (بيان كردن نيكى به طورى كه دل را مى‌شكند مانند گفتن چنين به تو عطا كردم يا چنين براى تو بجا آوردم) نياميخته‌اى، و اگر منع كرده بازداشته‌اى منعت از روى ستم نبوده (زيرا عطاء و منع خداوند سبحان از روى حكمت و عدل است پس منع او ستم نيست)
﴿6 تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ وَ أَنْتَ أَلْهَمْتَهُ شُكْرَكَ .
(6) پاداش مى‌دهى هر كه تو را سپاس گزارد و حال آنكه تو سپاسگزارى را به او الهام كرده‌اى‌
﴿7 وَ تُكَافِىُ مَنْ حَمِدَكَ وَ أَنْتَ عَلَّمْتَهُ حَمْدَكَ .
(7) و جزا مى‌دهى هر كه تو را بستايد و حال آنكه تو ستودن را به او آموخته‌اى (توفيق سپاس و ستودن به او داده‌اى)
﴿8 تَسْتُرُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ فَضَحْتَهُ ، وَ تَجُودُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ مَنَعْتَهُ ، وَ كِلَاهُمَا أَهْلٌ مِنْكَ لِلْفَضِيحَةِ وَ الْمَنْعِ غَيْرَ أَنَّكَ بَنَيْتَ أَفْعَالَكَ عَلَى التَّفَضُّلِ ، وَ أَجْرَيْتَ قُدْرَتَكَ عَلَى التَّجَاوُزِ .
(8) مى‌پوشانى (گناه را) بر كسى (گنهكارى) كه اگر مى‌خواستى او را رسوا مى‌كردى، و بخشش مى‌كنى بر كسى كه اگر مى‌خواستى او را (از بخششت) منع مى‌نمودى در حالى كه هر دو سزاوار رسوائى و منع هستند، ليكن تو كارهايت را بر پايه‌ى تفضل و احسان قرار داده‌اى، و قدرت و توانائيت را بر گذشت روان نموده‌اى (و اين از جهت سعه و گشايش رحمت تو است)
﴿9 وَ تَلَقَّيْتَ مَنْ عَصَاكَ بِالْحِلْمِ ، وَ أَمْهَلْتَ مَنْ قَصَدَ لِنَفْسِهِ بِالظُّلْمِ ، تَسْتَنْظِرُهُمْ بِأَنَاتِكَ إِلَى الْإِنَابَةِ ، وَ تَتْرُكُ مُعَاجَلَتَهُمْ إِلَى التَّوْبَةِ لِكَيْلَا يَهْلِكَ عَلَيْكَ هَالِكُهُمْ ، وَ لَا يَشْقَى بِنِعْمَتِكَ شَقِيُّهُمْ إِلَّا عَنْ طُولِ الْإِعْذَارِ إِلَيْهِ ، وَ بَعْدَ تَرَادُفِ الْحُجَّةِ عَلَيْهِ ، كَرَماً مِنْ عَفْوِكَ يَا كَرِيمُ ، وَ عَائِدَةً مِنْ عَطْفِكَ يَا حَلِيمُ .
(9) و كسى كه معصيت و نافرمانى تو كرده با او به حلم و بردبارى (شتاب نكردن در كيفر او) رفتار نموده‌اى، و كسى را كه (بر اثر گناهانى كه مرتكب شده) به خود قصد ستم نموده مهلت داده‌اى، تو ايشان را به مداراى خود مهلت مى‌دهى تا هنگام رجوع و بازگشتن، و در مواخذه و كيفر ايشان شتاب نمى‌كنى تا هنگام توبه براى اينكه هلاك شونده‌ى ايشان برخلاف رضاى تو هلاك نشود، و بدبختشان به وسيله‌ى نعمت تو بدبخت نگردد (مستوجب عذاب نشود) مگر پس از بسيارى عذر داشتن و پس از پى در پى حجت و برهان بر او (چنانكه در قرآن كريم «س 4 ى 165» فرموده: رسلا مبشرين و منذرين لئلا يكون للناس على الله حجه بعد الرسل و كان الله عزيزا حكيما يعنى پيغمبران را فرستاديم كه «نيكان را» مژده دهند و «بدكاران را» بترسانند تا پس از فرستادن پيغمبران مردم را بر خدا حجت و برهانى نباشد «به اينكه كسى ما را به راه حق دعوت نكرده و ما هم نمى‌دانستيم» و خدا تواناى درستكار است. و اين اتمام حجت) از روى كرم و بخششى است از عفو و گذشت تو اى بخشنده‌ى بزرگوار، و سودى است از مهربانى تو اى بردبار (كسى كه در كيفر شتاب نمى‌كنى)
﴿10 أَنْتَ الَّذِي فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ ، وَ سَمَّيْتَهُ التَّوْبَةَ ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِيلًا مِنْ وَحْيِكَ لِئَلَّا يَضِلُّوا عَنْهُ ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ ﴿تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُكَفِّرَ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَ يُدْخِلَكُمْ جَنَاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ.
(10) توئى آنكه براى بندگانت درى به سوى عفوت گشوده‌اى، و آن را توبه و بازگشت ناميده‌اى، و بر آن در از وحى و پيغام خود راهنمائى قرار داده‌اى تا از آن گمراه نشوند، پس تو خود: كه نامت جاويد (يا داراى بركت و احسان) است: فرموده‌اى (قرآن كريم «س 66 ى 8» توبوا الى الله توبه نصوحا عسى ربكم ان يكفر عنكم سيئاتكم و يدخلكم جنات تجرى من تحتها الانهار، يوم لايخزى الله النبى و الذين امنوا معه نورهم يسعى بين ايديهم و بايمانهم يقولون: ربنا اتمم لنا نورنا، و اغفر لنا، انك على كل شى‌ء قدير): به سوى خدا توبه كنيد توبه‌ى خالص و پاكيزه (بس براى خدا، از گناهان پشيمان شويد از جهت اينكه برخلاف رضاى خداى تعالى بوده، نه از جهت ترس از آتش كه آن توبه نيست، چنانكه خواجه نصيرالدين طوسى «رحمه الله» در تجريد فرموده) اميدوار باشيد كه پروردگارتان گناهانتان را از شما بپوشاند (بيامرزد) و شما را به بهشتها و باغهائى كه جويها از زير (درختان) آن روان است درآورد
(11) (و آن) روزى (هنگامى است) كه خدا پيغمبر و آنان را كه به او ايمان آورده‌اند خوار نمى‌گرداند (شفاعت آن حضرت را درباره‌ى امت و درخواست مومنين را درباره‌ى يارانشان مى‌پذيرد) نور ايشان پيش روى آنها و از سمت راستشان مى‌رود (بر اثر طاعت و بندگيشان در دنيا در جلو و سمت راست روشنائى براى آنان مى‌تابد كه در آن روشنائى به سوى بهشت مى‌روند، يا «چنانكه از حضرت صادق- عليه‌السلام- روايت شده:» پيشوايان مومنين روز قيامت در جلو و سمت راست آنها مى‌روند تا ايشان را به بهشت درآورند) مى‌گويند: پروردگار ما نور ما را كامل گردان (اين درخواست نسبت به تفاوت نورهاى آنها است بر حسب اعمالشان در دنيا) و ما را بيامرز (از آنچه باعث كامل نشدن نور ما است درگذر) زيرا تو بر هر چيز توانائى. پس بعد از گشودن در و بپا داشتن راهنما عذر و بهانه‌ى كسى كه از آمدن به آن منزل و جايگاه (بهشت جاويد، با جور بودن وسائل) غافل و بيخبر باشد چيست؟!
﴿12 وَ أَنْتَ الَّذِي زِدْتَ فِي السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ ، تُرِيدُ رِبْحَهُمْ فِي مُتَاجَرَتِهِمْ لَكَ ، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَيْكَ ، وَ الزِّيَادَةِ مِنْكَ ، فَقُلْتَ تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَيْتَ ﴿مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا ، وَ مَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا.
(12) و توئى آنكه در داد و ستد با بندگان و پيشنهاد كالا در بهاى آن بر خود افزوده‌اى (بيش از آنچه كه سزاوارند مى‌دهى) مى‌خواهى در تجارت كردنشان با تو سود برند، و در كوچ كردن به سوى تو و افزونى يافتن از جانب تو رستگار شوند، پس (از اينرو)- تو خود كه نامت با بركت و احسان است و (از مانند بودن به آفريده شدگان) برتر و منزه و پاكى- فرموده‌اى (در قرآن كريم «س 6 ى 160» من جاء بالحسنه فله عشر امثالها، و من جاء بالسيئه فلا يجزى الا مثلها): هر كه كار نيكو بجا آورد مزد او ده برابر خواهد بود، و هر كه كار بد كند جز مانند كار بدش كيفر داده نمى‌شود
(13) و فرموده‌اى (قرآن مجيد «س 2 ى 261» مثل الذين ينفقون اموالهم فى سبيل الله كمثل حبه انبتت سبع سنابل فى كل سنبله مائه حبه، و الله يضاعف لمن يشاء): داستان كسانى كه دارائيهاشان را در راه خدا صرف مى‌نمايند مانند داستان دانه‌ايست كه هفت خوشه رويانيده كه در هر خوشه صد دانه باشد (يكدانه هفتصد دانه بشود) و خدا براى هر كه بخواهد چندين برابر (از اين مقدار) مى‌گرداند، و فرموده‌اى (قرآن شريف «س 2 ى 245» من ذا الذى يقرض الله قرضا حسنا فيضاعفه له اضعافا كثيره): كيست آنكه به (بندگان درمانده‌ى) خدا وام نيكو دهد (وامى كه در گرفتن آن شتاب ننمايد، يا منت ننهد، يا عوض و بجاى آن را نخواهد) كه خدا آن را برايش چندين برابر گرداند. و نظائر و مانندهاى آنها (آياتى كه) از افزايشهاى حسنات و نيكوئيها كه در قرآن فرستاده‌اى (مانند «س 27 ى 89»: من جاء بالحسنه فله خير منها يعنى هر كه «روز رستاخيز» با حسنه و نيكوئى آيد پس پاداش بهتر از آن براى او است)
﴿14 وَ أَنْتَ الَّذِي دَلَلْتَهُمْ بِقَوْلِكَ مِنْ غَيْبِكَ وَ تَرْغِيبِكَ الَّذِي فِيهِ حَظُّهُمْ عَلَى مَا لَوْ سَتَرْتَهُ عَنْهُمْ لَمْ تُدْرِكْهُ أَبْصَارُهُمْ ، وَ لَمْ تَعِهِ أَسْمَاعُهُمْ ، وَ لَمْ تَلْحَقْهُ أَوْهَامُهُمْ ، فَقُلْتَ ﴿اذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ ، وَ اشْكُرُوا لِي وَ لَا تَكْفُرُونِ وَ قُلْتَ ﴿لئن شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ.
(14) و توئى آنكه به سخن خود از (عالم) غيب و نهان خويش (كه ديده‌ها و خردها به آن راه ندارد، و به وسيله‌ى وحى به پيغمبران و خبر دادن ايشان دانسته مى‌شود) و به ترغيب و خواهان نمودن خود كه بهره‌ى آنان را در بر دارد هدايت و راهنمائيشان نمودى بر چيزى (حقائقى) كه اگر آن را از آنها مى‌پوشاندى چشمهاشان آن را درنمى‌يافت، و گوشهاشان آن را حفظ نكرده فرانمى‌گرفت، و انديشه‌هاشان به آن نمى‌رسيد، پس فرمودى (قرآن كريم «س 2 ى 152» اذكرونى اذكركم، و اشكروا لى و لاتكفرون): مرا (به دعا و درخواست، يا در دنيا) ياد كنيد تا شما را (به اجابت و روا شدن، يا در آخرت) ياد كنم، و مرا سپاسگزاريد و ناسپاسى ننمائيد، و فرمودى (قرآن مجيد «س 14 ى 7» لئن شكرتم لازيدنكم، و لئن كفرتم ان عذابى لشديد): هر آينه اگر (مرا بر نعمتى كه به شما داده‌ام) سپاسگزاريد شما را فزونى دهم، و اگر ناسپاسى كنيد همانا كيفر من سخت است (شما را به كيفر سخت خواهم رسانيد)
﴿15 وَ قُلْتَ ﴿ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ ، إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ، فَسَمَّيْتَ دُعَاءَكَ عِبَادَةً ، وَ تَرْكَهُ اسْتِكْبَاراً ، وَ تَوَعَّدْتَ عَلَى تََرْكِهِ دُخُولَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ .
(15) و فرمودى (قرآن شريف «س 40 ى 60» ادعونى استجب لكم، ان الذين يستكبرون عن عبادتى سيدخلون جهنم داخرين): مرا بخوانيد تا (دعا و درخواست را) براى شما روا سازم، كسانى كه از عبادت و بندگى (دعا و خواندن) من كبر و سركشى مى‌نمايند زود است كه با ذلت و خوارى به دوزخ درآيند. پس دعاء (درخواست از) خود را عبادت و بندگى و بجا نياوردن آن را سركشى ناميده، و بر ترك و بجا نياوردن آن به آمدن در دوزخ با ذلت و خوارى تهديد نموده و ترسانده‌اى‌
﴿16 فَذَكَرُوكَ بِمَنِّكَ ، وَ شَكَرُوكَ بِفَضْلِكَ ، وَ دَعَوْكَ بِأَمْرِكَ ، وَ تَصَدَّقُوا لَكَ طَلَباً لِمَزِيدِكَ ، وَ فِيهَا كَانَتْ نَجَاتُهُمْ مِنْ غَضَبِكَ ، وَ فَوْزُهُمْ بِرِضَاكَ .
(16) پس (از اينرو بندگانت) تو را به نعمت و بخششت ياد كردند، و به فضل و احسانت تو را سپاس گزاردند، و به سبب امر و فرمانت تو را خواندند، و از جهت درخواست افزودن نعمتت براى (به دست آوردن رضاى) تو (نه از روى رئاء و خودنمائى، به فقراء و درويشان) صدقه و بخشش دادند، و در آن يادآورى و سپاسگزارى و خواندن آنها تو را و صدقه دادن براى تو نجات و رهائى ايشان است از خشمت (دورى از رحمتت) و فيروزى و دست يافتن آنان است به رضا و خشنوديت
﴿17 وَ لَوْ دَلَّ مَخْلُوقٌ مَخْلُوقاً مِنْ نَفْسِهِ عَلَى مِثْلِ الَّذِي دَلَلْتَ عَلَيْهِ عِبَادَكَ مِنْكَ كَانَ مَوْصُوفاً بِالْإِحْسَانِ ، وَ مَنْعُوتاً بِالِامْتِنَانِ ، وَ مَحْمُوداً بِكُلِّ لِسَانٍ ، فَلَكَ الْحَمْدُ مَا وُجِدَ فِي حَمْدِكَ مَذْهَبٌ ، وَ مَا بَقِيَ لِلْحَمْدِ لَفْظٌ تُحْمَدُ بِهِ ، وَ مَعْنًى يَنْصَرِفُ إِلَيْهِ .
(17) و اگر آفريده‌اى از پيش خود آفريده‌اى را به مانند آنچه تو به آن بندگانت را از جانب خود راهنمائى كرده‌اى راهنمائى مى‌نمود به احسان و نعمت دادن وصف گشته و به هر زبانى ستايش شده مى‌بود، پس (تو كه آفريننده و راهنماى حقيقى هستى به ستودن شايسته‌تر مى‌باشى، از اينرو) پس تو را است سپاس تا آنجا كه راهى در سپاس تو يافت شود، و براى سپاس سخنى كه به آن ستوده شوى و معنى و مقصودى كه به سپاس بازگردد باقى باشد (تا آنجا كه بتوانيم تو را سپاس گزاريم)
﴿18 يَا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى عِبَادِهِ بِالْإِحْسَانِ وَ الْفَضْلِ ، وَ غَمَرَهُمْ بِالْمَنِّ وَ الطَّوْلِ ، مَا أَفْشَى فِينَا نِعْمَتَكَ ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْنَا مِنَّتَكَ ، وَ أَخَصَّنَا بِبِرِّكَ
(18) اى آنكه به بندگانش نيكى و افزونى را نعمت داده، و آنها را به نعمت و بخشش فراگرفته، چه آشكار است در ما نعمت تو، و چه فراوان است بر ما بخشش تو، و چه بسيار است مخصوص بودن ما به نيكى سرشار تو!
﴿19 هَدَيْتَنَا لِدِينِكَ الَّذِي اصْطَفَيْتَ ، وَ مِلَّتِكَ الَّتِي ارْتَضَيْتَ ، وَ سَبِيلِكَ الَّذِي سَهَّلْتَ ، وَ بَصَّرْتَنَا الزُّلْفَةَ لَدَيْكَ ، وَ الْوُصُولَ إِلَى كَرَامَتِكَ
(19) ما را به آئينت (اسلام) كه آن را برگزيدى، و به طريقه‌ات (پيروى از ائمه‌ى معصومين عليهم‌السلام) كه آن را پسنديدى، و به راهت (احكام) كه آن را آسان گردانيدى راهنمائى نموده‌اى، و به تقرب نزد (رحمت) خود، و رسيدن به كرامت و سود رساندن خويش (بهشت) بينا ساخته‌اى
﴿20 اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَايَا تِلْكَ الْوَظَائِفِ ، وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِي اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ ، وَ تَخَيَّرْتَهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ ، وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِيهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ ، وَ ضَاعَفْتَ فِيهِ مِنَ الْإِيمَانِ ، وَ فَرَضْتَ فِيهِ مِنَ الصِّيَامِ ، وَ رَغَّبْتَ فِيهِ مِنَ الْقِيَامِ ، وَ أَجْلَلْتَ فِيهِ مِنْ لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ.
(20) بار خدايا و تو از كارهاى برگزيده و واجبات مخصوصه، ماه رمضان را قرار داده‌اى همان ماهى كه آن را از همه‌ى ماهها اختصاص داده، و از همه‌ى زمانها و روزگارها برترى داده، و بر همه‌ى وقتهاى سال برگزيده‌اى به سبب قرآن و نورى كه (قرآنى كه نور و روشنائى از ضلالت و گمراهى است) در آن فروفرستادى، و به سبب آنكه ايمان را در آن ماه چندين برابر نمودى (از بسيارى عبادت و بندگى در آن آن را كامل گردانيدى) و روزه را در آن واجب، و برپا شدن (براى عبادت) را در آن ترغيب نمودى، و شب قدر را كه از هزار ماه بهتر است در آن بزرگ گردانيدى‌
﴿21 ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ ، وَ اصْطَفَيْتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ ، فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ ، وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَيْلَهُ ، مُتَعَرِّضِينَ بِصِيَامِهِ وَ قِيَامِهِ لِمَا عَرَّضْتَنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ ، وَ تَسَبَّبْنَا إِلَيْهِ مِنْ مَثُوبَتِكَ ، وَ أَنْتَ الْمَلِي‌ءُ بِمَا رُغِبَ فِيهِ إِلَيْكَ ، الْجَوَادُ بِمَا سُئِلْتَ مِنْ فَضْلِكَ ، الْقَرِيبُ إِلَى مَنْ حَاوَلَ قُرْبَكَ .
(21) سپس ما را به وسيله‌ى آن ماه بر همه‌ى امتها برگزيدى، و به فضل و برترى آن ما را نه اهل ملتها و كيشها برترى دادى (اين بيان صريح و آشكار است در اينكه ماه رمضان از خصائص پيروان دين اسلام است، چنانكه در شرح جمله‌ى سوم از دعاى چهل و چهارم به آن اشاره شد) پس به فرمان تو روزش را روزه داشتيم، و به يارى تو شبش را ( براى بندگى) برخاستيم در حالى كه به روزه داشتن و برخاستن آن خود را براى رحمتت كه ما را بر آن خواسته‌اى درآورديم، و آن را وسيله‌ى پاداش تو گردانيديم، و تو به آنچه از درگاهت خواسته شود توانائى، به آنچه از فضل و احسانت درخواست گردد بخشنده‌اى، به كسى كه قصد تقرب به (رحمت) تو كند نزديكى‌
﴿22 وَ قَدْ أَقَامَ فِينَا هَذَا الشَّهْرُ مُقَامَ حَمْدٍ ، وَ صَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُورٍ ، وَ أَرْبَحَنَا أَفْضَلَ أَرْبَاحِ الْعَالَمِينَ ، ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ ، وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ ، وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ .
(22) و اين ماه در ميان ما پسنديده زيست نمود، و با ما مصاحب و يار نيكو بود (چون در آن ثواب و پاداش و بركات و نيكيها و وسائل رحمت و آمرزش بسيار بود) و به بهترين سودهاى جهانيان ما را سودمند نمود، سپس هنگام پايان يافتن وقتش و به سر رسيدن زمانش و تمام شدن شماره‌اش (روزهايش) از ما جدا شد
﴿23 فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَيْنَا ، وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا ، وَ لَزِمَنَا لَهُ الذِّمَامُ الَْمحْفُوظُ ، وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِيَّةُ ، وَ الْحَقُّ الْمَقْضِيُّ ، فَنَحْنُ قَائِلُونَ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا شَهْرَ اللَّهِ الْأَكْبَرَ ، وَ يَا عِيدَ أَوْلِيَائِهِ .
(23) از اينرو ما آن را وداع و بدرود مى‌نمائيم مانند وداع كسى كه جدائيش بر ما بزرگ و دشوار است، و رفتنش از ميان ما، ما را اندوهگين ساخته و به وحشت و ترس افكنده، و مانند وداع كسى كه او را بر ما عهد و پيمان نگاهداشتنى و احترام رعايت كردنى و حق اداء و پرداخت شدنى ثابت و پابرجا است، پس ما مى‌گوئيم: درود بر تو اى بزرگترين ماه خدا، و اى عيد (روز جشن و شادى) دوستان خدا
﴿24 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ ، وَ يَا خَيْرَ شَهْرٍ فِي الْأَيَّامِ وَ السَّاعَاتِ .
(24) درود بر تو اى گرامى‌ترين وقتهائى كه (با ما) مصاحب و يار بودى، و اى بهترين ماه در روزها و ساعتها
﴿25 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِيهِ الآْمَالُ ، وَ نُشِرَتْ فِيهِ الْأَعْمَالُ .
(25) درود بر تو ماهى كه آرزوها در آن نزديك است (حاجتها در آن روا مى‌شود، زيرا براى اجابت و روا شدن خواسته‌ها بزرگترين اوقات است) و كردار (شايسته‌ى) در آن پراكنده (فراوان) است‌
﴿26 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ قَرِينٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً ، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً ، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ .
(26) درود بر تو همنشينى كه احترام و گرامى داشتنش بزرگست، هنگامى كه بوده باشد، و نبودنش به درد آورد هنگامى كه پنهان گردد، و مرجع اميدى كه جدائيش رنج رساند
﴿27 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ أَلِيفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِياً فَمَضَّ
(27) درود بر تو همدمى كه انس و خو گرفت هنگامى كه روآورد و شاد گردانيد، و وحشت و ترس افزود هنگامى كه رفت و دردناك نمود
﴿28 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِيهِ الْقُلُوبُ ، وَ قَلَّتْ فِيهِ الذُّنُوبُ .
(28) درود بر تو همسايه‌اى كه دلها (بر اثر عبادت و بندگى) در آن نرم و فروتن گرديد، و گناهان (بر اثر آمرزش و عفو خداى تعالى) در آن كم شد
﴿29 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّيْطَانِ ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ
(29) درود بر تو يارى‌دهنده‌اى كه (ما را) بر مغلوب ساختن شيطان يارى كرد، و مصاحب و يارى كه راههاى نيكى را آسان نمود
﴿30 السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا أَكْثَرَ عُتَقَاءَ اللَّهِ فِيكَ ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَكَ بِكَ
(30) درود بر تو چه بسيار است آزاد شدگان خدا در تو، و چه نيكبخت است كسى كه به سبب تو احترام و گرامى داشتنت را حفظ نمايد!
﴿31 السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَمْحَاكَ لِلذُّنُوبِ ، وَ أَسْتَرَكَ لِأَنْوَاعِ الْعُيُوبِ
(31) درود بر تو چه محوكننده بودى گناهان را (سبب آمرزش آنها بودى) و چه پوشنده بودى اقسام عيبها و زشتيها را (سبب بجا نياوردن آنها بودى)!
﴿32 السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَطْوَلَكَ عَلَى الُْمجْرِمِينَ ، وَ أَهْيَبَكَ فِي صُدُورِ الْمُؤْمِنِينَ
(32) درود بر تو چه طولانى بودى بر گنهكاران (چون گنهكاران از آن در رنجند، از اينرو روزهايش را طولانى‌ترين روزها مى‌پندارند) و چه با هيبت و ترس (يا چه با عظمت و بزرگى) بودى در دلهاى اهل ايمان! (ترس ايشان از جهت تقصير و كوتاهى در حق آنست)
﴿33 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَيَّامُ .
(33) درود بر تو ماهى كه روزها(ى ماهها در فضل و برترى) با آن فخر و سرفرازى نكنند (چون آن ماه سيد و مهتر و برترين ماهها است)
﴿34 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ
(34) درود بر تو ماهى كه از هر چيز (شياطين، پيشامد بد، گرفتارى و مانند آن) سلامت و بى‌گزند است‌
﴿35 السَّلَامُ عَلَيْكَ غَيْرَ كَرِيهِ الْمُصَاحَبَةِ ، وَ لَا ذَمِيمِ الْمُلَابَسَةِ
(35) درود بر تو كه مصاحبت و همراهيش ناپسند و معاشرت و آميزشش نكوهيده نيست‌
﴿36 السَّلَامُ عَلَيْكَ كَمَا وَفَدْتَ عَلَيْنَا بِالْبَرَكَاتِ ، وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِيئَاتِ
(36) درود بر تو براى آنكه با بركات و نيكيها (پاداشها) بر ما وارد شدى، و چركى گناهان را از ما شستى (سبب آمرزش آنها گرديدى)
﴿37 السَّلَامُ عَلَيْكَ غَيْرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوكٍ صِيَامُهُ سَأَماً .
(37) درود بر تو نه آنكه وداع و بدرود با او از روى دلتنگى باشد، و نه آنكه روزه‌ى آن ترك شده از جهت به ستوه آمدن است‌
﴿38 السَّلَامُ عَلَيْكَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ ، وَ مَحْزُونٍ عَلَيْهِ قَبْلَ فَوْتِهِ .
(38) درود بر تو كه پيش از آمدنش (از جهت دوست داشتن آن) خواسته شده بود، و پيش از رفتنش (از جهت فراق و جدائيش) بر آن اندوهناكيم‌
﴿39 السَّلَامُ عَلَيْكَ كَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِكَ عَنَّا ، وَ كَمْ مِنْ خَيْرٍ أُفِيضَ بِكَ عَلَيْنَا
(39) درود بر تو چه بسيار بدى كه به سبب تو از ما بازگرديده، و چه بسيار خير و نيكى كه به وسيله‌ى تو بر ما روان گشته‌
﴿40 السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى لَيْلَةِ الْقَدْرِ الَّتِي هِيَ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ
(40) درود بر تو و بر شب قدر كه بهتر از هزار ماه است
﴿41 السَّلَامُ عَلَيْكَ مَا كَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَيْكَ ، وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَيْكَ .
(41) درود بر تو ديروز (روزهاى گذشته) چه بسيار بر تو حريص و آزمند بوديم، و فردا چه بسيار به سوى تو شوق داشته از دل آرزومنديم‌
﴿42 السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى فَضْلِكَ الَّذِي حُرِمْنَاهُ ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَكَاتِكَ سُلِبْنَاهُ .
(42) درود بر تو و بر فضل و برتريت كه (به گذشتن تو) از آن محروم و بازداشته شديم، و بر بركات و نيكيهاى گذشته‌ات كه (ناچار) از آن ربوده شديم‌
﴿43 اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِي شَرَّفْتَنَا بِهِ ، وَ وَفَّقْتَنَا بِمَنِّكَ لَهُ حِينَ جَهِلَ الْأَشْقِيَاءُ وَقْتَهُ ، وَ حُرِمُوا لِشَقَائِهِمْ فَضْلَهُ .
(43) بار خدايا ما اهل اين ماه هستيم (به آن اختصاص داده شده‌ايم) كه به وسيله‌ى آن ما را مقام و منزلت ارجمند دادى، و ما را براى (عبادت و بندگى در) آن به وسيله‌ى احسان و نيكيت توفيق عطا نمودى، هنگامى كه بدبختان وقت (آمدن و رفتن) آن را نشناختند (از آنچه در آن واجب شده دورى گزيدند و آن موجب بدبختيشان گرديد) و بر اثر بدبختيشان از فضل و احسان (پاداش) آن محروم و بى‌بهره شدند
﴿44 أَنْتَ وَلِيُّ مَا آثَرْتَنَا بِهِ مِنْ مَعْرِفَتِهِ ، وَ هَدَيْتَنَا لَهُ مِنْ سُنَّتِهِ ، وَ قَدْ تَوَلَّيْنَا بِتَوْفِيقِكَ صِيَامَهُ وَ قِيَامَهُ عَلَى تَقْصِيرٍ ، وَ أَدَّيْنَا فِيهِ قَلِيلًا مِنْ كَثِيرٍ .
(44) توئى صاحب اختيار و كارگزار كه ما را به معرفت و شناسائى آن برگزيدى، و به طريقه‌ى آن (آنچه در آن واجب، حرام، مستحب و مكروه است) راه نمودى، و ما با تقصير و كوتاهى (نه از روى كمال و آنچه شايسته‌ى مقام ربوبيت تو است) به توفيق و جورى اسباب كار از جانب تو روزه و به پا خاستن (براى عبادت در) آن را كارگزار شديم، و (چون عبادتى را كه شايسته‌ى تو است از طاقت و توانائى ما بيرون است) اندكى از بسيار را در آن بجا آورديم.
﴿45 اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَةِ ، وَ لَكَ مِنَ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ ، وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ ، فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِيهِ مِنْ التَّفْرِيطِ أَجْراً نَسْتَدْرِكُ بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِيهِ ، وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَيْهِ .
(45) بار خدايا پس (به سبب عمل در آن) تو را است سپاس در حالى كه به بدكردارى اقراركننده و به تباه ساختن (تقصير در اعمال) اعتراف‌كننده‌ايم، و پشيمانى حقيقى دلها و عذر خواستن زبانهامان كه از روى راستى است براى تو است، پس ما را بر (اعتراف به كوتاهى در اعمال و پشيمانى از) تقصير كه در آن ماه به ما رسيده اجر و پاداش ده (كسى كه تقصير و نقص خود را بشناسد، در صدد خضوع و فروتنى و ذلت و خوارى برآيد و چون عبادتى بالاتر از آن نيست، از اينرو درخواست پاداش براى آن مى‌نمايد، حضرت امام محمد باقر- عليه‌السلام- به يكى از اصحاب خود فرمود: لا اخرجك الله من النقص و التقصير يعنى خدا تو را از نقص و تقصير «از اين كه طاعتت را اندك و خود را كوتاهى‌كننده‌ى در اعمال بدانى» خارج نسازد) پاداشى كه به وسيله‌ى آن خير و نيكى خواسته شده را دريابيم، و اندوخته‌هاى گوناگون را كه بر آن حريص و آزمنديم عوض بستانيم‌
﴿46 وَ أَوْجِبْ لَنَا عُذْرَكَ عَلَى مَا قَصَّرْنَا فِيهِ مِنْ حَقِّكَ ، وَ ابْلُغْ بِأَعْمَارِنَا مَا بَيْنَ أَيْدِينَا مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ الْمُقْبِلِ ، فَإِذَا بَلَّغْتَنَاهُ فَأَعِنِّا عَلَى تَنَاوُلِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْعِبَادَةِ ، وَ أَدِّنَا إِلَى الْقِيَامِ بِمَا يَسْتَحِقُّهُ مِنَ الطَّاعَةِ ، وَ أَجْرِ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْعَمَلِ مَا يَكُونُ دَرَكاً لِحَقِّكَ فِي الشَّهْرَيْنِ مِنْ شُهُورِ الدَّهْرِ .
(46) و ما را در تقصير از (اداى) حق خود ملامت و سرزنش مكن، و عمرهاى ما را كه در پيش است به ماه رمضان آينده برسان، و چون ما را به آن ماه رساندى بر انجام عبادت و بندگى كه شايسته‌ى تو است ياريمان فرما، و بر رعايت فرمانبرى كه سزاوار آن ماه است برسانمان، و عمل شايسته‌اى را كه سبب به دست آوردن حق تو است در دو ماه (ماه رمضان كنونى و ماه رمضان آينده) از ماههاى روزگار براى ما روان ساز (ما را براى بجا آوردن آن توفيق ده)
﴿47 اللَّهُمَّ وَ مَا أَلْمَمْنَا بِهِ فِي شَهْرِنَا هَذَا مِنْ لَمَمٍ أَوْ إِثْمٍ ، أَوْ وَاقَعْنَا فِيهِ مِنْ ذَنْبٍ ، وَ اكْتَسَبْنَا فِيهِ مِنْ خَطِيئَةٍ عَلَى تَعَمُّدٍ مِنَّا ، أَوْ عَلَى نِسْيَانٍ ظَلَمْنَا فِيهِ أَنْفُسَنَا ، أَوِ انْتَهَكْنَا بِهِ حُرْمَةً مِنْ غَيْرِنَا ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اسْتُرْنَا بِسِتْرِكَ ، وَ اعْفُ عَنَّا بِعَفْوِكَ ، وَ لَا تَنْصِبْنَا فِيهِ لِأَعْيُنِ الشَّامِتِينَ ، وَ لَا تَبْسُطْ عَلَيْنَا فِيهِ أَلْسُنَ الطَّاعِنِينَ ، وَ اسْتَعْمِلْنَا بِمَا يَكُونُ حِطَّةً وَ كَفَّارَةً لِمَا أَنْكَرْتَ مِنَّا فِيهِ بِرَأْفَتِكَ الَّتِي لَا تَنْفَدُ ، وَ فَضْلِكَ الَّذِي لَا يَنْقُصُ .
(47) بار خدايا گناه كوچك يا گناه بزرگى كه در اين ماه به آن نزديك شديم، يا گناهى كه در آن بجا آورديم، و گناه بزرگى كه زير بار آن رفتيم از روى عمد و قصد از ما، يا فراموشى (كه منشاء آن تقصير و بى‌باكى است مانند كسى كه به كارى مشغول شود تا اينكه نماز را فراموش نمايد كه او معذور نيست به خلاف روزه‌دارى كه از روى فراموشى بخورد يا بياشامد) كه در آن به خود ستم كرده، يا به آن احترام ديگرى را هتك و پرده‌درى نموده باشيم، پس بر محمد و آل او درود فرست، و ما را به پرده‌ى (آمرزش) خود (از كيفر و رسوائى آن) بپوشان، و به گذشت خود از ما درگذر، و ما را در آن گناه در جلو چشم شماتت‌كنندگان (آنانكه به مصيبت و اندوه ديگرى شاد شوند) قرار مده، و زبان طعنه‌زنندگان (نكوهش‌كنندگان) را بر ما مگشا، و ما را به مهربانيت كه بريده نمى‌شود (هميشگى است) و به احسان و نيكيت كه كم نمى‌گردد به چيزى (عبادت و انجام كار نيكى) بگمار كه سبب فرونهادن (از ميان بردن) و پوشاندن (آمرزيدن) چيزى (گناهى) شود كه در آن ماه بر ما نهى نموده‌اى‌
﴿48 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اجْبُرْ مُصِيبَتَنَا بِشَهْرِنَا ، وَ بَارِكْ لَنَا فِي يَوْمِ عِيدِنَا وَ فِطْرِنَا ، وَ اجْعَلْهُ مِنْ خَيْرِ يَوْمٍ مَرَّ عَلَيْنَا أَجْلَبِهِ لِعَفْوٍ ، وَ أَمْحَاهُ لِذَنْبٍ ، وَ اغْفِرْ لَنَا مَا خَفِيَ مِنْ ذُنُوبِنَا وَ مَا عَلَنَ .
(48) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و مصيبت و اندوهمان را به رفتن ماه ما (خير و نيكى) عوض ده، و براى ما در روز عيد و روز روزه گشودنمان مبارك و نيكو گردان، و آن را از بهترين روزهائى كه بر ما گذشته است قرار ده كه جالبترين و به دست آورنده‌ترين روزها براى عفو و گذشت، و نابودكننده‌ترين روزها براى گناه باشد، و براى ما آنچه از گناهانمان كه پنهان و آنچه كه آشكار است را بيامرز
﴿49 اللَّهُمَّ اسْلَخْنَا بِانْسِلَاخِ هَذَا الشَّهْرِ مِنْ خَطَايَانَا ، وَ أَخْرِجْنَا بِخُرُوجِهِ مِنْ سَيِّئَاتِنَا ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَسْعَدِ أَهْلِهِ بِهِ ، وَ أَجْزَلِهِمْ قِسْماً فِيهِ ، وَ أَوْفَرِهِمْ حَظّاً مِنْهُ .
(49) بار خدايا با گذشتن اين ماه از گناهان ما بگذر، و با بيرون رفتن آن ما را از بديهامان بيرون بر (خطاها و گناهان ما را بيامرز) و به وسيله‌ى آن ما را از نيكبختترين اهل آن ماه (كسانى كه در آن به عبادت و بندگى اشتغال داشتند) و از با نصيبترين ايشان در آن و از بهره‌مندترين آنان از آن قرار ده‌
﴿50 اللَّهُمَّ وَ مَنْ رَعَى هَذَا الشَّهْرَ حَقَّ رِعَايَتِهِ ، وَ حَفِظَ حُرْمَتَهُ حَقَّ حِفْظِهَا ، وَ قَامَ بِحُدُودِهِ حَقَّ قِيَامِهَا ، وَ اتَّقَى ذُنُوبَهُ حَقَّ تُقَاتِهَا ، أَوْ تَقَرَّبَ إِلَيْكَ بِقُرْبَةٍ أَوْجَبَتْ رِضَاكَ لَهُ ، وَ عَطَفَتْ رَحْمَتَكَ عَلَيْهِ ، فَهَبْ لَنَا مِثْلَهُ مِنْ وُجْدِكَ ، وَ أَعْطِنَا أَضْعَافَهُ مِنْ فَضْلِكَ ، فَإِنَّ فَضْلَكَ لَا يَغِيضُ ، وَ إِنَّ خَزَائِنَكَ لَا تَنْقُصُ بَلْ تَفِيضُ ، وَ إِنَّ مَعَادِنَ إِحْسَانِكَ لَا تَفْنَى ، وَ إِنَّ عَطَاءَكَ لَلْعَطَاءُ الْمُهَنَّا .
(50) بار خدايا كسى كه اين ماه را به طورى كه سزاوار رعايت است رعايت كرده (آنچه به او واجب بوده بجا آورده) و احترامش را به طورى كه شايسته‌ى حفظ و نگهدارى است حفظ نموده (آنچه از او نهى شده مرتكب نگشته) و به احكامش به طورى كه سزاوار كوشش در آنها است كوشش و ايستادگى داشته، و از گناهان خويش به طورى كه شايسته‌ى پرهيزكارى است پرهيز نموده، يا به وسيله‌ى عملى كه تقرب‌آور است به سوى تو تقرب جسته (مقام و منزلتى خواسته) كه رضاء و خشنودى تو را براى او لازم گردانيده، و رحمت و مهربانيت بر او متوجه نموده، پس از توانگرى خود مانند (پاداش) او به ما ببخش، و از فضل و احسانت چندين برابر آن را به ما عطا فرما، زيرا فضل تو نقصان‌پذير نيست، و گنجينه‌هاى تو كم نمى‌شود بلكه افزون مى‌گردد، و كانهاى احسان و نيكيت نابود نمى‌شود، و عطاء و بخشش تو بخشش گوارائى است (مشقت و رنجى در آن نيست)
﴿51 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ ، وَ اكْتُبْ لَنَا مِثْلَ أُجُورِ مَنْ صَامَهُ ، أَوْ تَعَبَّدَ لَكَ فِيهِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ .
(51) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، و براى ما مانند پاداشهاى كسى را بنويس (واجب و لازم گردان) كه تا روز قيامت در آن ماه روزه گرفته، يا در عبادت براى تو كوشش داشته است (در اين جمله‌ى از دعاء آگاه ساختن به سعه و گشايش فضل و احسان خداى تعالى است، زيرا اگر روا نبود كه خداوند سبحان مانند پاداش كسى را كه عمل كرده به كسى كه عمل نكرده ببخشد دعاء و درخواست آن درست نبود)
﴿52 اللَّهُمَّ إِنَّا نَتُوبُ إِلَيْكَ فِي يَوْمِ فِطْرِنَا الَّذِي جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِينَ عِيداً وَ سُرُوراً ، وَ لِأَهْلِ مِلَّتِكَ مَجْمَعاً وَ مُحْتَشَداً مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْنَاهُ ، أَوْ سُوءٍ أَسْلَفْنَاهُ ، أَوْ خَاطِرِ شَرٍّ أَضْمَرْنَاهُ ، تَوْبَةَ مَنْ لَا يَنْطَوِي عَلَى رُجُوعٍ إِلَى ذَنْبٍ ، وَ لَا يَعُودُ بَعْدَهَا فِي خَطِيئَةٍ ، تَوْبَةً نَصُوحاً خَلَصَتْ مِنَ الشَّكِّ وَ الِارْتِيَابِ ، فَتَقَبَّلْهَا مِنَّا ، وَ ارْضَ عَنَّا ، وَ ثَبِّتْنَا عَلَيْهَا .
(52) بار خدايا ما در روز فطر و روزه گشودنمان كه آن را براى اهل ايمان (روز) عيد و شادى و براى اهل دين خود (اسلام) روز اجتماع و گرد آمدن و روز تعاون و كمك كردن به يكديگر قرار دادى، از هر گناهى كه آن را بجا آورده‌ايم، يا كار بدى كه پيش از اين كرده‌ايم، يا انديشه‌ى بدى كه در دل داشته‌ايم، به سوى تو، توبه و بازگشت مى‌نمائيم، توبه‌ى كسى كه رجوع به گناهى را در دل نمى‌گذراند، و پس از توبه در گناهى بازنمى‌گردد، توبه‌ى خالصى كه از شك و دودلى پاكيزه باشد، پس آن را از ما قبول فرما، و از ما راضى و خشنود شو، و ما را بر آن ثابت و پابرجا گردان (سيد جزائرى- رحمه الله- در شرح خود بر صحيفه مى‌نويسد جمله‌ى اللهم انا نتوب اليك فى يوم فطرنا قول به مستحب بودن خواندن اين دعاء را در روز عيد فطر تاييد مى‌نمايد)
﴿53 اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِيدِ ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى نَجِدَ لَذَّةَ مَا نَدْعُوكَ بِهِ ، وَ كَأْبَةَ مَا نَسْتَجِيرُك مِنْهُ .
(53) بار خدايا ترس كيفر ترسيده شده (دوزخ) و شوق و دوستى پاداش وعده داده شده (بهشت) را روزى ما گردان تا اينكه لذت و خوشى آنچه (آمرزشى كه) از تو مى‌خواهيم، و اندوه آنچه (كيفر بر گناهانى كه) از آن به تو پناه مى‌بريم دريابيم‌
﴿54 وَ اجْعَلْنَا عِنْدَكَ مِنَ التَّوَّابِينَ الَّذِينَ أَوْجَبْتَ لَهُمْ مَحَبَّتَكَ ، وَ قَبِلْتَ مِنْهُمْ مُرَاجَعَةَ طَاعَتِكَ ، يَا أَعْدَلَ الْعَادِلِينَ .
(54) و ما را نزد خويش از توبه‌كنندگانى قرار ده كه محبت و دوستيت را براى آنها واجب و لازم نموده‌اى (اشاره به قول خداى تعالى «س 2 ى 222»: ان الله يحب التوابين يعنى خدا توبه‌كنندگان را دوست دارد «آنها را از رحمت خود بهره‌مند گرداند») و از ايشان بازگشت به طاعت و فرمانبريت را پذيرفته‌اى (اشاره به قول خداى تعالى «س 9 ى 104»: ان الله هو يقبل التوبه عن عباده يعنى خدا است كه او توبه‌ى بندگانش را مى‌پذيرد) اى عادلترين عدالت دارندگان (همه‌ى اقوال و افعال و احكام خداوند متعال بر وفق نظام كل و حكمت و مصلحت است و افراط و تفريط در آنها راه ندارد و جز او هر چند در عدل و دادگرى كوشش نمايد محال است كه همه‌ى اقوال و افعال و احكامش طبق نظام كل و خارج از افراط و تفريط باشد، از اين رو خداوند سبحان عادلترين عدالت دارندگان است، و مناسبت بيان اين جمله در اينجا براى آنست كه چون خداوند محبت و دوستيش را براى توبه‌كنندگان واجب و لازم نموده و بازگشت كسى كه به طاعت و فرمانبرى او بازگردد را پذيرفته و همه‌ى بندگان در عبوديت و بندگى و روآوردن به سوى او يكسان‌اند و درخواست‌كننده يكى از آنان است، پس خداى عزوجل عادلتر از آنست كه گروهى را به آن اختصاص دهد و برخى را از آن بى‌بهره گرداند)
﴿55 اللَّهُمَّ تَجَاوَزْ عَنْ آبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَهْلِ دِينِنَا جَمِيعاً مَنْ سَلَفَ مِنْهُمْ وَ مَنْ غَبَرَ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ .
(55) بار خدايا از پدران و مادران و همه همكيشان ما هر كه از ايشان در گذشته و هر كه در نگذشته (موجود باشد يا پس از اين بيايد) تا روز رستاخيز درگذر (آنان را ببخش)
﴿56 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِيِّنَا وَ آلِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ ، وَ صَلِّ عَلَيْهِ وَ آلِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ ، وَ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ ، صَلَاةً تَبْلُغُنَا بَرَكَتُهَا ، وَ يَنَالُنَا نَفْعُهَا ، وَ يُسْتَجَابُ لَهَا دُعَاؤُنَا ، إِنَّكَ أَكْرَمُ مَنْ رُغِبَ إِلَيْهِ ، وَ أَكْفَى مَنْ تُوُكِّلَ عَلَيْهِ ، وَ أَعْطَى مَنْ سُئِلَ مِنْ فَضْلِهِ ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ .
(56) بار خدايا بر محمد و آل او درود فرست، همچنانكه بر فرشتگانى كه از خواص و نزديكان درگاهت هستند درود فرستادى (اين تشبيه از جهت اصل صلوه و درود است نه از جهت كسى كه درود بر او فرستاده شده، زيرا پيغمبر ما- صلى الله عليه و آله- افضل و برتر از همه‌ى مخلوقات است پس معنى اين جمله اينست: بار خدايا بر محمد و آل او به مقدار فضل و شرف ايشان نزد تو درود فرست، همچنانكه بر فرشتگانت به مقدار فضل و شرف آنان نزد تو درود فرستادى، و تشبيه چيزى به چيزى ممكن است از يك جهت باشد، مانند اينكه گفته شود فلان كس مانند شير است يعنى در دلاورى) و بر او و بر آلش درود فرست همچنانكه بر پيغمبران فرستاده شده‌ات درود فرستادى، و بر او و آلش درود فرست همچنانكه بر بندگان شايسته‌ات درود فرستادى، و بهتر از آن اى پروردگار جهانيان، چنان درودى كه بركت و نيكيش به ما برسد، و سودش ما را دريابد، و از جهت آن درخواست ما روا شود، زيرا تو كريمتر كسى هستى كه به او روآورده شده، و بى‌نيازكننده‌تر كسى هستى كه بر او اعتماد شده، و بخشنده‌تر كسى هستى كه از فضل و احسانش درخواست شده، و تو بر هر چيز توانائى (به كمكى نيازمند نيستى، و جلوگيرى تو را بازنمى‌دارد).

برچسب:

دعای چهل و پنجم صحیفه سجادیه

-

دعای چهل و پنج صحیفه سجادیه

-

دعای 45 صحیفه سجادیه

-

دعای ۴۵ صحیفه سجادیه

-

چهل و پنجمین دعای صحیفه سجادیه

-

شرح صحیفه سجادیه

-

ترجمه صحیفه سجادیه

-

انتخاب ترجمه:
- استاد حسین انصاریان - سید كاظم ارفع - حسین استاد ولی - سید رضا آل ياسین - محیی الدين مهدی الهی قمشه ای - عبدالمحمد آيتی - صدرالدین بلاغی - تقدسی نيا - حسن ثقفی تهرانی - محمد مهدی جلالی - سید علیرضا جعفری - محمد تقی خلجی - لطیف راشدی - باقر رجبی نژاد - محمد رسولی - محمد مهدی رضايی - محمد حسین سلطانی لرگانی کجوری - داریوش شاهین - ابوالحسن شعرانی - غلامعلی صفايی - محمود صلواتی - عباس عزيزی - حسین عماد زاده اصفهانی - محسن غرویان - عبدالجواد ابراهیمی - جواد فاضل - محمد مهدی فولادوند - علی نقی فيض الاسلام اصفهانی - فیض الاسلام (تصحیح جامعه مدرسین) - جواد قيومی اصفهانی - اسدالله مبشری - محمد علی مجاهدی - محسن محمود زاده - عبدالحسین موحدی
پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^