ترجمه نهج البلاغه، ص: 465
جرعه ای جهنده در گلوا، و با هر لقمه اش گلوگيری است. بنده به نعمتی نمی رسد مگر به بهای از دست دادن نعمتی ديگر، و به پيشواز روزی از عمرش نمی رود مگر به جدايی از روزی ديگر از مدت عمرش. پس ياران مرگيم، و وجودمان نشانه تير مردن ها، از كجا اميد به ماندن داشته باشيم؟ اين روز و شب چيزی را بالا نبردند مگر اينكه در خراب كردن آنچه ساخته، و پراكندن آنچه فراهم نموده بودند به شتاب بازگشتند.
حكمت 192
و آن حضرت فرمود: فرزند آدم! آنچه بيش از حاجت خود به دست آوردی نسبت به آن خزانه دار ديگری هستی.
حكمت 193
و آن حضرت فرمود: دلها را ميل و روی آردن و پشت كردن است، از راه ميل و روی آوردن دلها به سوی دلها آييد، چرا كه دل وقتی به كاری مجبور گردد كور شود.
حكمت 194
و آن حضرت فرمود: وقتی به خشم آمدم چه زمانی خشمم را فرونشانم، آيا هنگامی كه از انتقام ناتوانم و به من گفته شود: اگر صبر می كردی بهتر بود؟! يا وقت يكه قدرت بر كيفر دارم و به من گفته شود: اگر می بخشيدی بهتر بود؟!
حكمت 195
و آن حضرت از كنار نجاستی در مزبله ای عبور كرد و فرمود: اين چيزی است كه بخيلان به آن بخل ورزيدند.
و در خبر ديگری است كه فرمود: اين چيزی است كه ديروز در آن رغبت می نموديد.
حكمت 196
و آن حضرت فرمود: از ثروتت آنچه تو را پند داتد از دستت نرفته.
حكمت 197
و آن حضرت فرمود: دلها همچون بدنها خسته می شود، برای رفع ملامت دلها لطائف حكمت را بجوييد (تكرار شماره: 91)
حكمت 198
و آن حضرت فرمود: وقتی سخن خوارج را شنيد: «لا حكم الّا للَّه»، فرمود: سخن