ترجمه نهج البلاغه، ص: 94
بدوزد، و در پايان برنامه، گردنش را به كمندهای مرگ ببندد، در حالی كه او را به خوابگاه تنگ قبر، و بازگشتگاه ترسناك، و مشاهده جايگاه ابدی، و درك جزای عمل سوق دهد.
همين است برخورد دنيا با آيندگانی كه جانشين گذشتگانند، مرگ از نابود كردنشان باز نمی ايستد، و ماندگان از آلودگی دست بر نمی دارند، از رويه گذشتگان پيروی می نمايند، و اين هم پی در پی از دنيا می روند تا نهايت پايان، و عاقبت فنا و نيستی. تا آن گاه كه رشته امور از هم بگسلد، و روزگاران سپری گردد، و بيرون آمدن مردگان از قبر نزديك شود، خداوند همه را از ميان گورها، و آشيانه پرندگان، و لانه درندگان، و پرتگاههای هلاك به در آورد، در حالی كه به سوی امرش شتابان، و به معركه معادشان عجله كنان روان گردند، گروهی خاموش، و ايستادگانی صَف زده، نظر خدا بر همه احاطه دارد، ندا دهنده ندايش را به هم می شنواند، لباس خاكساری و ذلّتِ تسليم و خواری بر آنان پوشانده می شود، روزی است كه چاره سازی در آن كارساز نيست، آرزو قطع شده، دلها از ترس تهی و خاموش شده، صداها آهسته و مخفی گشته، عرق تا دهان رسيده، و ترس از گناه عظيم شده، و گوشها از شنيدن فرياد رعد آسای منادی حق، برای بيان حكم قاطع ميان حق و باطل، و رسيدن به جزای عمل نيك و بد، و كيفر و ثواب به لرزه درآمده است!
اين جمعيت بندگانی هستند كه به قدرت حق خلق شده، و بی اختيار در مدار پرورش حق قرار گرفته اند، و با حضور فرشتگان دچار مرگ گشته، و در درون قبر گذاشته شده، و در معرض پوسيدگی آمده، و تنها سر از قبر برآورده، و در برابر اعمالشان جزا داده می شوند، و وضعشان با محاسبه حق روشن می شود. اينان در دنيا برای بيرون آمدن از گمراهی مهلت داده شدند، و به راه روشن هدايت گشتند، و فرصت در اختيارشان قرار گرفت، مانند فرصت دادن به شخصی كه ناراضی را از