ترجمه نهج البلاغه، ص: 76
53 از سخنان آن حضرت است
درمسأله بيعت
مردم برای بيعت با من به شدت به هم می خوردند، مانند به هم خوردن شتران تشنه در روز ورود به آب، كه ساربان آنها را رها كرده و عقال از پايشان برداشته باشد، تا جايی كه گمان بردم مرا خواهند كشت، يا در حضورم بعضی بعضی ديگر را نابود خواهند كرد. زير و روی حكومت را انديشه كردم به صورتی كه خواب را از چشمانم گرفت، راه چاره ای جز جنگ با دشمنان يا انكار آنچه محمّد صلّی اللَّه عليه وآله آورده نيافتم، پس تحمّل جنگ برايم آسانتر از تحمّل كيفر الهی، و مشقت های اين دنيا برايم سهل تر از مشقّت های آخرت است.
54 از سخنان آن حضرت است
به وقتی كه به نظر يارانش
در اجازه برای آغاز جنگ صفّين تأخير نمود
اما سخن شما كه: آيا اين همه درنگ از نبرد برای ناگوار بودن مرگ است؟! به خدا قسم باكی ندارم كه من بر مرگ وارد شوم يا مرگ به سوی من آيد.
و اما كلام شما كه تأخيرم در نبرد ترديد نسبت به شاميان است، به خدا سوگند يك روز جنگ را به تأخير نينداختم جز به طمع اينكه گروهی از اين مردم به من ملحق شوند و به وسيله من هدايت يابند و با آن ديد ضعيفی كه دارند از نورم بهره مند گردند، اين تأخير با اين نظری كه دارم برايم از اينكه گمراهان را با شمشير