ترجمه نهج البلاغه، ص: 84
گوينده: وقتی پس از رحلت رسول خدا صلی الله عليه و آله اخبار سقيفه به آن حضرت رسيد فرمود: انصار چه گفتند؟ عرضه داشتند: انصار گفتند: اميری از ما و اميری از شما باشد. آن حضرت فرمود:
چرا به گروه انصار اين گونه احتجاج نكرديد كه پيامبر صلی الله عليه و آله وصيت فرمود كه به نيكوكار انصار نيكی شود، و از بدكارشان چشم پوشی گردد؟ به حضرت گفتند: در اين وصيت چه حجّتی بر انصار است؟ فرمود: اگر حكومت از آنان بود پيامبر در حقشان سفارش نمی كرد. سپس فرمود: قريش چه گفتند؟ عرضه داشتند: قريش استدلال كردند كه آنان شجره رسول صلی الله عليه و آله هستند. فرمود: به درخت احتجاج كردند، و ميوه آن را ضايع نمودند!
67 از سخنان آن حضرت است
وقتی كه امارت مصر را به محمد بن ابوبكر واگذاشت و مصر از دست او بيرون رفت، و به شهادت رسيد
می خواستم حكومت مصر را در اختيار هاشم بن عُتبه قرار دهم، اگر او را استاندار مصر می كردم عرصه را برای دشمنان خالی نمی كرد، و فرصتی به آنان نمی داد. البته سرزنشی بر محمّد بن ابوبكر نيست، او محبوب من، و پسر همسرم بود.
68 از سخنان آن حضرت است
در سرزنش اصحاب سست پيمانش