ترجمه نهج البلاغه، ص: 163
می نموديد به راه حق بازتان می آوردم هر آينه اين روش مطمئن تر بود، اما با كمك كه و با چه كس؟ می خواهم بيماريها را به وسيله شما مداوا كنم ولی خود، درد من هستيد؛ وضع من مانند كسی است كه می خواهد خاری را كه در عضوی فرو روفته با خاری ديگر درآورد و حال اينكه می داند آن خار در جای خار اول بشكند.
خدايا، طبيبان اين درد بی درمان ملول شدند، و بالاآورندگان آب از چاهها با اين طنابها به خستگی رسيدند.
كجايند آنان كه به اسلام دعوت شدند و آن را پذيرفتند، قرآن خواندند و با استقامت به آن عمل كردند، به جهاد ترغيب شدند و مانند شوق شتران شيرده به فرزندانشان به هيجان آمدند، شمشيرها از نيام كشيدند، و دور زمينِ (جنگ) را گروه گروه و صف به صف (برای اعتلای اسلام) احاطه كردند، بعضی شهيد شدند، و عده ای نجات يافتند، از زنده ماندن زنده ها خوشحال نمی شدند، و بر شهادت شهيدان توقع تسليت نداشتند، چشمشان از گريه بی نور، شكمشان از روزه لاغر، لبانشان از كثرت دعا خشكيده، رنگشان از بيداری شب زرد، و بر صورتشان غبار خشوع كنندگان نشسته بود. آنان برادرانم بودند كه از دنيا رفتند، سزاوار است كه تشنه ديدارشان باشيم، و بر فراقشان دست به دنداند گزيم.
بدون شك شيطان راههای خود را برای شما هموار می كند، و می خواهد گره های محكم دينتان را از پی هم باز كند، و به جای اتفاق پراكندگی ايجاد نمايد، و از پراگندگی فتنه به پا كند، از وساوس و فساد گری او روی بگردانيد، و از آنان كه پند و خيرخواهی به شما هديه می دهند پذيرش داشته باشيد، و آن را محكم بر خود ببنديد.