ارزش ها و لغزشهای نفس، ص: 30
نقش باور در عمل
شهدا عاشق شهادت بودند و تعهد و پيمان و سخن خداوند را باور كرده بودند:
«رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضی نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدِيلًا» «1»
چرا در شب عاشورا ابی عبداللَّه عليه السلام به ياران خاص خود اصرار می كرد و می فرمود: اين مردم با شما كاری ندارند و من بيعتم را از شما برداشتم، برويد؛ اما يك نفر هم نرفت؛ «2» چون اين مطالب را باور كرده بودند. اگر هم بخواهند بروند، كجا بروند؟ مگر چقدر می توانند معامله كنند. اينجا وقت معامله با خداوند است.
______________________________ (1)- احزاب (33): 23؛ «از مؤمنان، مردانی هستند كه به آنچه با خدا پيمان بستند [و آن ثبات قدم و دفاع از حق تا نثار جان بود] صادقانه وفا كردند. برخی از آنان پيمانشان را به انجام رساندند [و به شرف شهادت نايل شدند] و برخی از آنان [شهادت را] انتظار می برند و هيچ تغيير و تبديلی [در پيمانشان ] نداده اند.»
(2)- بحار الأنوار: 45/ 89، بقية الباب 37؛ الخرائج و الجرائح: 1/ 254؛ «رُوِيَ عَنْ زَيْنِ الْعَابِدِينَ عليه السلام أَنَّهُ قَالَ لَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الَّتِي قُتِلَ الْحُسَيْنُ فِي صَبِيحَتِهَا قَامَ فِي أَصْحَابِهِ فَقَالَ عليه السلام إِنَّ هَؤُلَاءِ يُرِيدُونِّي دُونَكُمْ وَ لَوْ قَتَلُونِي لَمْ يَصِلُوا إِلَيْكُمْ فَالنَّجَاءَ النَّجَاءَ وَ أَنْتُمْ فِي حِلٍّ فَإِنَّكُمْ إِنْ أَصْبَحْتُمْ مَعِي قُتِلْتُمْ كُلُّكُمْ فَقَالُوا لَانَخْذُلُكَ وَ لَانَخْتَارُ الْعَيْشَ بَعْدَكَ فَقَالَ عليه السلام إِنَّكُمْ تُقْتَلُونَ كُلُّكُمْ حَتَّی لَايُفْلِتَ مِنْكُمْ أَحَدٌ.»