ترجمه نهج البلاغه، ص: 143
مردم (توانمند) آن روزگار همچون گرگ، و حاكمانشان درنده، و ميانه حالشان طعمه، و نيازمندانشان مردم خواهند بود، راستی ناپديد شود، و دروغ فراوان گردد، مردم به زبان اظهار دوستی، و به دل دشمنی كنند، فسق عامل نسبت، و عفّت باعث شگفتی شود، و اسلام را همچون پوستين وارونه پوشند.
108 از خطبه های آن حضرت است
درباره قدرت خداوند و حوادث مرگ و قيامت
همه چيز فروتن برای او، و هر چيزی قائم به اوست. ثروت هر نيازمند، و عزت هر ذليل، و قدرت هر ناتوان، پناهگاه هر ستم رسيده است. سخن هر سخنگو را می شنود، باطن هر خاموش را می داند، روزی هر زنده ای به عهده اوست، و بازگشت هر كه بميرد به جانب او.
ديده ها تو را نديده تا از تو خبر دهند، بلكه پيش از وصف كنندگانِ از آفريده هايت بوده ای. موجودات را برای ترس از تنهايی نيافريدی، و برای دريافت منفعت به كار نگرفتی، به دنبال هر كه باشی از تو پيش نيفتد، و آن را كه بگيری از چنگ تو بيرون نرود، عاصی از سلطنتت كم نمی كند، و مطيع به حكومتت اضافه نخواهد كرد، آن كه از حكم تو خشمناك است قدرت برگرداندن فرمانت را ندارد، و هر كه از فرمانت روی گرداند از تو بی نياز نمی شود. به نزدت هر نهانی آشكار است، و هر غيبی در پيشگاهت حاضر است. تو ابدی هستی بنابر اين زمانی برايت نيست، و تو منتهای هر چيز هستی از اين رو گريزی از تو نيست، و تو ميعادگاهی كه نجاتی از تو جز به تو نيست. مهار هر جنبنده ای در كف تو، و بازگشت هر انسانی به سوی توست.