ارزش ها و لغزشهای نفس، ص: 299
موجودات زنده منظومه شمسی می ميرند. فعل و انفعالات زمين و گردش آن به دور خورشيد يا هوايی كه دور كره زمين است، اگر پنج متر بالاتر برود، به دقيقه نمی رسد كه همه موجودات می ميرند.
در قيامت از تو می پرسند گوهری كه به تو داديم، كه از گرداندن ميلياردها چرخ به وجود آمده بود، در كجا معامله كردی؟ انبيا با بيش از قيمت خودش آن را معامله كردند:
«قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» «1»
همه سلطنت در مقابل عمر
من از تصور اين دادو ستد عاجزم. ظاهراً اين داستان از مرحوم حاج شيخ جعفر شوشتری «2» نقل شده است كه:
______________________________ (1)- انعام (6): 162؛ «بگو: مسلّماً نماز و عبادتم و زندگی كردن و مرگم برای خدا، پروردگار جهانيان است.»
(2)- جعفر شوشتری (شوشتر 1227 ت نجف 1303 ق) فرزند حسين، فقيه و خطيب شيعی ايرانی.
مقدمات علوم را در زادگاهش فراگرفت. در هشت سالگی با پدرش به عتبات عراق رفت و در كاظمين نشيمن گزيد. در كربلا به مجلس درس محمد حسين اصفهانی، معروف به صاحب فصول و شريف العلمای مازندرانی و در نجف به مجلس درس حاج محمد حسن نجفی، معروف به صاحب جواهر پيوستند. شيخ جعفر در 1255 ق به شوشتر بازگشت. اما ديری نگذشت كه دوباره به نجف رفت و اين بار در مجلس درس شيخ مرتضی انصاری حضور يافت و در عين حال به مجالس درس شيخ حسن آل كاشف الغطاء و شيخ راضی نجفی نيز آمد و شد می كرد.
دو سال پس از آن كه ديگر مرجع تقليدی بلند آوازه بود و رساله ای عمليه برای مقلدان خود نوشته بود به زاد و بومش بازگشت. وی حسينيه ای در شوشتر بنياد كرد كه پناهگاه مردم بود و مردم از مظالم دولتيان در آنجا پناه می جستند.
شيخ به خواهش يحيی خان مشير الدوله در مدرسه نوبنياد سپهسالار به اقامه نماز جماعت و ايراد خطبه پرداخت. گويند هر بار كه وی نماز جماعت می گزارد بيش از چهل هزار تن به او اقتدا می كردند و شيخ پس از پايان نماز خطبه هايی بليغ ايراد می كرد. وی در بازگشت به نجف در كرند نزديك كرمانشاه بيمار گرديد و در همانجا درگذشت، اما پيكرش را به نجف بردند و با مشايعت انبوه مردمی كه سوگوار مرگ او بودند در صحن علوی به خاك سپردند.
شيخ جعفر فقيهی فاضل و خطيبی زبان آور بود. اعتماد السلطنه كه از شيخ به صفتهای «زاهد زمانه و عابد يگانه» ياد می كند می گويد كه در ميان معاصران «در تقوی و قدس و ورع و زهد» كسی چون او ديده و شنيده نشده است. مردم به شيخ جعفر كراماتی نسبت می دادند و بنابر معروف در شبی كه او درگذشت در آسمان تناثر نجوم (ستاره باران) پيش آمد و مردم آن را به واقعه مرگ شيخ جعفر نسبت دادند.
از آثارش: منهج الرشاد به فارسی در اصول دين و مسائل عمليه طهارت و نماز كه رساله عمليه او است و آن را پس از پايان بردن دوره شاگردی در خدمت شيخ انصاری نوشته است. (بمبئی، 1298 ق)؛ اصول الدين يا الحدائق فی اصول الدين به فارسی كه مقام اول از مقامات ششگانه مقدمه منهج الرشاد است، اما شيخ جعفر آن را از رساله جدا كرده و كتاب مستقلی ساخته است؛ خصائص حُسينيه به عربی در مصيبت، مقتل و خصايص امام حسين عليه السلام بر اين كتاب شروح فراوانی نوشته شده و ميرزا محمد حسين شهرستانی آن را با نام دمع العين به فارسی ترجمه كرده است؛ فوائد المشاهد و نتائج المقاصد كه مجموعه مواعظ او در شهرهای نجف، كربلا و كاظمين است و گه گاه از آن به نام مجالس المواعظ نيز ياد می كنند؛ رساله ای درباره واجبات نماز. (دائرة المعارف تشيع: 5/ 392- 393)