ارزش ها و لغزشهای نفس، ص: 70

عاشق جان و مال، نمی تواند خود را نگه دارد و همواره به معشوق می گويد:

جان و مال را چگونه و كِی برای تو خرج كنم؟ معشوق راهنمايی می كند و می گويد:

برای تو پنج وقت ملاقات قرار داده ام. نماز خواندن، سرود و شعر عشق است به زبان عربی و بيان عشق دل است. آن وقت كه در برابر او می ايستد و با همه وجود می گويد:

«إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ* اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» «1»

او می گويد: راه باز كنيد. بنده ام راه می خواهد. موجودات و تعلقات! برای عاشق من راه باز كنيد كه او می خواهد بيايد. اصرار اميرالمؤمنين عليه السلام درباره قرآن، برای درك همين حقايق است. اگر انسان عمرش تمام شود و به حلاوت اين سخنان نرسد دچار خسران بزرگ شده است.

زيبای بی نهايت

خانمی نزد عارفی آمد و گفت: شوهرم می خواهد مرا رها كند و به دنبال زن ديگری برود. آن گاه گفت: می دانم كه نگاه به نامحرم حرام است؛ از اين رو، من خودم را به زنان ديگر نشان می دهم تا ايشان برای تو تعريف كنند كه كسی در اين شهر، زيباتر از من نيست. اين عارف، به جای اين كه اين خانم را راهنمايی كند، نعره ای زد و غش كرد. خانم هم ترسيد و از آن جا رفت. عارف را به هوش آوردند و گفتند: چرا پاسخ او را ندادی؟ گفت: پاسخی نداشتم كه بدهم. او به من گفت: من

______________________________
(1)- فاتحه (1): 5- 6؛ « [پروردگارا!] تنها تو را می پرستيم وتنها از تو كمك می خواهيم.* ما را به راهِ راست راهنمايی كن.»