ترجمه نهج البلاغه، ص: 132
100 از خطبه ای ديگر است
مشتمل بر خبر از حوادث ناگوار
سپاس خدا را همان اوّل پيش از هر اوّل، و آخر پس از هر آخر، اوليتش موجب آن است كه قبل از او اوّلی نباشد، و آخرتيش موجب آنكه بعد از او آخری نباشد و شهادت می دهم معبودی جز او نمی باشد، شهادتی كه باطن و ظاهر و دل و زبان در آن متّحد است.
ای مردم، كينه با من شما را به گناه آلوده نكند، و نافرمانی از من شما را به پيروی هوای نفس نكشاند، و به وقتی كه از من چيزی بشنويد (از راه ناباوری) به يكديگر چشم نيندازيد. به خدايی كه دانه را شكافت، و انسان را آفريد، آنچه به شما خبر می دهم از پيامبر امّی صلّی اللَّه عليه وآله است، ابلاغ كننده دروغ نگفته، و شنونده هم جاهل نبوده. گويا می بينم شصخی كه گمراهيش شديد است در شام فرياد می كند، بيرق های خود را اطراف كوفه نصب می نمايد. پس چون دهانش باز شود، و مقاومتش سخت گردد، و جای پايش در زمين استوار شود، به آن هنگام فتنه و آشوب با نيش خود مردم زمان را بگزد، جنگ با امواجش زبانه كشد، و از روزها قيافه خشن آشكار گردد، از شبها رنج و سختی ها هويدا شود. و هنگامی كه محصول او خوب برسد، و پخته و رسيده سرپا شود، و شقشقه اش به صدا درآيد، و برق شمشيرها بدرخشد، آن وقت است كه پرچم های فتنه و آشوب كه راه رهايی از آن نيست به اهتزاز آيد، و همانند شب تار و دريای پر موج روی آورد. اين است اوضاع، چه صداهای سهمگينی كه گوش كوفه را بخراشد، و چه تندبادهايی كه بر آن بوزد! به همين زودی ها، گروههای مختلف به جان هم افتند، آنان كه سرپايند درو شوند، و آنان كه از پا افتاده اند لگدمال گردند.