فارسی
چهارشنبه 23 آبان 1403 - الاربعاء 10 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 258

رفتار می كند و آسان می گيرد. جريمه روزه به اين باعظمتی يك چارك نان است. آيا دولتی به اين آسان گيری هم پيدا می شود؟ شما دو ماه پول بانك را نمی دهيد، دويست و هشتاد و نه هزار تومان جريمه ديركرد دوماهه می خورد، چهار ماه ديگر می شود شش صدهزار تومان و سه سال ديگر می شود سی ميليون تومان. اگر هم ندهی، ممنوع الخروجت می كنند، آبرويت را می برند، به پاسگاه و دادگاه و زندانت می كشانند، ضامن هايت را از كار و زندگی می اندازند و ... اما دولت خدا هيچ كدام از اين ها را ندارد. ای كاش ما با اين دولت می ساختيم! ولی حاضريم با همه دولت های ديگر بسازيم و با اين يكی نسازيم. نمی دانم چرا؟ اين هم از بدبختی خودمان و غفلت و مرگ قلب هايمان است.

تاثير شهادت مردم به خوبی ميت

علامه مجلسی در بحار الانوار روايت جالبی را از امام صادق، عليه السلام، نقل می كند. امام می فرمايند در زمان حضرت داود، عليه السلام، عابدی از بنی اسرائيل از دنيا رفت. مردم مطابق رسم نزد حضرت رفتند تا نماز ميت را ايشان بخواند، ولی حضرت از اين كار امتناع كرد و برای نماز حاضر نشد. مساله اين بود كه حضرت داود پيش از اين از جانب خدا به احوال آن مرد آگاه شده بود و می دانست انسان صالحی نيست. به هرحال، مردم مرده را برای دفن بردند و وقتی او را در قبر قرار دادند، چهل نفر دستشان را به دعا بلند كردند كه:

«اللهم انا لا نعلم منه الا خيرا و انت اعلم به منا».

بعد، چهل نفر ديگر اين جمله را گفتند و رفتند و چهل نفر سوم بر قبر او ايستادند و چنين گفتند: همان وقت، به حضرت داود خطاب رسيد كه تو چرا بر اين مرده نماز نخواندی و به خوبی اش شهادت ندادی؟ گفت: پروردگارا، من از جانب شما بر احوال اين مرد آگاهی







گزارش خطا  

^