حديث عقل و نفس آدمی درآيينه قرآن، ص: 214
پی نوشت
[ (1). سبأ، 15.]
[ (2). اشكالی كه فخر رازی در اين جا نقل كرده اين است كه وجود دو باغ چيز مهمی نيست كه به عنوان آيه از آن ياد شود .... درحالی كه آن ها دو باغ ساده و معمولی نبودند، بلكه يك رشته باغ های به هم پيوسته در دو طرف نهر عظيمی بودند كه از آن سد بزرگ آبياری می شدند و به قدری پر بركت بودند كه در تواريخ آمده اگر كسی سبدی بر روی سر می گذاشت و در فصل ميوه از زير درختان عبور می كرد آن قدر ميوه در آن می ريخت كه بعد از مدت كوتاهی سبد پر می شد. آيا اين آيت بزرگ خدا محسوب نمی شود؟ علاوه بر همه اين ها امنيت فوق العاده ای بر آن سرزمين سايه افكن بود كه خود آن نيز از آيات حق محسوب می شد. عبارت بلدة طيبة و رب غفور نيز مجموعه نعمت های مادی و معنوی را به زيباترين وجهی منعكس می كند؛ از نظر نعمت های مادی سرزمينی پاك و پاكيزه داشتند، پاك از آلودگی های گوناگون: از دزدان و ظالمان، از آفات و بلاها، از خشكسالی و قحطی، از ناامنی و وحشت، و حتی گفته می شود ديار آنان از حشرات موذی نيز پاك بود. هوائی پاك و نسيمی فرح افزا داشت، و سرزمين حاصلخيز و درختانی پربار. اما از نظر نعمت معنوی غفران خداوند شامل حال آن ها بود. ر ك: تفسير نمونه، ج 18، ص 59.]
[ (3). عرم در اصل از عرامة (بر وزن علامه) به معنی خشونت و كج خلقی و سختگيری است، و توصيف سيلاب به آن اشاره به شدت خشونت و ويرانگری آن است، و تعبير به سيل العرم به اصطلاح از قبيل اضافه موصوف به صفت است. در لسان العرب در ماده عرم معانی مختلفی آمده از جمله: سيلاب طاقت فرسا، موانعی كه در ميان دره ها برای مهار كردن آن می سازند و همچنين موش بزرگ صحرائی. بعضی عرم را به همين معنی گرفته اند كه بر اثر رخته در سد مايه ويرانی آن شدند. ر ك: تفسير نمونه، ج 18، ص 60.]
[ (4). سبأ، 16- 17.]
[ (5). اين تعبير معروف از امير مومنان است. در روايت است كه روزی ايشان به يارانش فرمود: از مرگ بدتر چيست؟ هركس چيزی گفت. حضرت فرمود: از مرگ بدتر چيزی است كه انسان به خاطر آن از خدا طلب مرگ كند: غرر الحكم، ح 3366. امام عسكری نيز در روايتی فرموده اند: تحف العقول، ص 489.]